امروزه شاید بتوان گفت صنعت و تکنولوژی مهمترین نقش در تمدن دنیای امروز ایفاء می کند . به طوری که پیشرفت در این بعد از تمدن باعث پیروزی در صحنه‌های اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی جامعه می شود، عکس قضیه نیز صادق است؛ یعنی ناکامی در علوم تجربی و مادی نیز باعث رکود یک جامعه در صحنه های دیگر است. در قرآن کریم آیاتی آمده است که صنعت و پیشرفت در ابعاد مادی را در یک جامعه امری مطلوب می خواند. به تبع این آیات، بشر در می یابد که می بایست برای مطلوب شدن وضعیت به پیشرفت هایی در این زمینه نایل آید. مثلا خداوند در قرآن در مورد حضرت داوود می فرماید "وعلمناه صنعه لبوس لکم لتحصنکم.." و ساختن زره را به خاطر شما به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگ هایتان حفظ کند و مقصود از لباس دوزی همان زره سازی است که در آیه دیگر آمده است: " و النا له الحدید ان اعمل ... و آهن را برای او نرم کردیم به او گفتیم :) زره های کامل و فراخ بساز و حلقه ها را به اندازه و متناسب کن.... در مورد حضرت ذوالقرنین (علیه السلام) نیز آمده است که "...و اتیناه من کل شیء سببا و اسباب و هر چیز را در اختیارش گذاشتیم." سبب هر چیز مصداق صنعت را نیز شامل می شود چرا که پیش از آن می فرماید: " انا مکنا له فی الأرض "ما به او روی زمین قدرت و حکومت دادیم." و به همین اسباب بود که وی توانست سدی عظیم و تاریخی را با ویژگیهای زیر بسازد: "ءاتونی زبر الحدید حتى اذا ساوی بین ... "قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و آن ها را روی هم بچینید ) تا وقتی که کاملا میان دو کوه را پوشانید گفت : در اطراف آن آتش بیافروزید) در آن بدمید (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد و گفت (اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزیم.."
 
از طرفی می توان گفت که در قرآن آیات متعددی است که بشر را به تفکر و اندیشه در کیفیت خلقت و آفرینش و عجایب آن می خواند. در این آیات از الفاظی چون (الم تر - افلا ینظرون - فانظروا) استفاده می شود. و این خود یک فراخوانی عظیم به سوی روی آوردن به امور مادی و صنعتی و نهایتا نایل آمدن به ترقی در این زمینه هاست. در تعالیم اسلامی نیز به طور مکرر از علم و ارزش آن سخن به میان آورده است و این نشانه جایگاه عظیم این مسئله در اسلام است. اهمیت علم در اسلام به حدی است که در متون آن حتی از بیان کوچکترین مسائل در باب علم فروگذاری نشده است تا جایی که به شرایط معلم و متعلم و شیوه های علم آموزی، آداب علم آموزی و تقسیم بندیهایی پیرامون علوم نیز پرداخته می شود. اهمیت علم و علم آموزی از دیدگاه اسلام به قدری واضح است که نیازی به توضیح ندارد . یکی از دشواریهای اساسی در کشورهای مسلمان ، مسئله بی توجهی به اهمیت مدیریت دانش است.
 
روشن است مشکلات در کشورهایی که در آنها جمعیت ها به زبان ها و لهجه های متفاوت گفت و گو می کنند، شدیدتر است. پایین بودن میزان تعلیم عمومی، نتایج اسفباری در زمینه های گوناگون فنی، اداری، اجتماعی واقتصادی به بار آورده است، به گونه ای که در این زمینه ها به میزان ناچیزی متخصص در این کشورها وجود دارد . در کشورهای مسلمان آموزش به طور ناهماهنگی در میان مردم انتشار یافته است. عوامل جنسیت، شهرنشینی و وضع ااقتصادی در سواد آموزی دخالت دارد. افزون بر این، مهمتر از همه، مسئله فرار مغزها را باید از جمله مسائل کشورهای جهان سوم دانست. از سویی باید دانست در دنیای امروز، بیسوادی با اتلاف منابع و نیروی انسانی مترادف است. به موازات پیشرفت علم و فناوری، تربیت و به کارگیری درست نیروها، در دست یابی به اهداف برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی مفید و لازم است. آموزش و به کارگیری آن و از میان بردن جهل، باعث کارآفرینی و انگیزه حضور و مشارکت در عرصه های سیاسی و اجتماعی می شود .
 
از آداب دانشجویی آن است که دانشجو همواره از استاد و معلم خویش اجازه بگیرد و بدون اذن و اجازه وی بخشهایی را که استاد اجازه نداده نیاموزد. شتاب و پیش افتادن از استاد گاه موجب می شود که دانشجو دانش را به درستی نیاموزد و یا به خطا چیزی را بیاموزد که دست کم برای از میان بردن آن خطا، وقت و هزینه بسیاری باید صرف شود. احترام و تکریم معلم و استاد در همه حال واجب و ضروری است و دانشجو می بایست در هر حال احترام استاد را نگهدارد به ویژه آن که ثابت شده است که ارتباط روحی میان استاد و شاگرد در آموزش بسیار تاثیرگذار است و انسان پیش از آن که چیزی بیاموزد از انرژی و فعالیت های روحی و روانی استاد تاثیر می پذیرد و زمینه کسب دانش برایش فراهم تر می گردد. اطاعت و پیروی از استاد نیز برای دانشجو امری بایسته است و دانشجو در حوزه علمی که می آموزد می بایست مطیع باشد و از سرپیچی خودداری ورزد. این مساله به ویژه در دانش های تجربی و عملی ضروری تر است. هر حرکت اشتباه دانشجو خطرساز است. پذیرش تذکرات و یادآوری‌های استاد از سوی دانشجو و صبر و شکیبایی در برابر ناملایمات و سخت گیری های استاد و توکل و واگذاری همه امور به مشیت الهی از مهم ترین آداب دانشجویی است که در داستان خضر و موسی (علیهما السلام) به خوبی آشکار و تبیین شده است. به هر حال دانشجویی اصول و مبانی و آدابی دارد که بدون آن نمی توان از دانشجوی خوب سخن گفت. قرآن با بررسی همه جزئیات دانشجویی می کوشد تا شرایط دانشجویی درست و مطلوب را به انسان مومن و جامعه برتر ایمانی بیاموزد.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده،عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران1390