اکران هاي 87 (23)- ديوار

فيلم نامه: محمدعلي طالبي، شيرين بينا
مدير فيلمبرداري: حسين جعفريان
صدابردار هم زمان: بهمن اردلان
صداگذاري و هم آميزي صدا: امير حسين قاسمي
موسيقي: محمدرضا عليقلي
طراح چهره پردازي: عبدالله اسکندري
طراح صحنه و لباس: سعيد آهنگراني
تدوين: حسن حسن دوست
بازيگران: گل شيفته فراهاني، محمد کاسبي، مهرداد صديقيان، آزيتا حاجيان، معصومه ميرحسيني، ابراهيم آبادي، منوچهر آذري، محمد ابهري
تهيه کننده: هارون يشايايي
85 دقيقه
بازنويسي فيلم نامه: محمدعلي طالبي، گل شيفته فراهاني، حسن حسن دوست. دستيار اول کارگردان: حسين فلاح. برنامه ريز: مجتبي خادم زاده، عليرضا طالبي. دستيار دوم کارگردان: شکوفا کريم ناييني، عليرضا مشهدي تفرشي. منشي صحنه: ندا آصف. دستيار صدا: ترانه مهاجر. دستيار تدوين: نيما حسن دوست. دستيار فيلمبردار: عليرضا برازنده. گروه فيلمبرداري: عليرضا قاضي؛ محمد کاظم داوطلب، علي رمضاني، شاهرخ زماني، سيروس کفاش، قاسم طباطبايي. دستيار صحنه و لباس: مهيار اسماعيلي پور، الهام محمدي. اجراي گريم: بابک اسکندري، يارا اسکندري. دستياران صدابردار: بابک اردلان، امير عاشق حسيني. فيلمبردار پشت صحنه: آرش طالبي. مدير توليد: محمد علي نقي کني. عکاس: ميترا محاسني. استوديو تدوين و صداگذاري: استوديو روشنا، حميد سبک دست، اميرحسين سحرخيز. سرپرست بدل کاران: محمد لطفي. مدير تدارکات: عليرضا احمدي کيا. سينه موبيل: ابراهيم عرب. بدل کار: کريم کياني. لابراتوار شرکت فيلم ساز. مجريان ديوار مرگ: سعيد مطوري، محمد مرادي. برق: کريم جهانبخش، مهدي دارالشفايي. مسئول هنروران: امين رحمتي، فريبا حبوطي (سليماني)، عشرت الملوک عظيمي. بارش مصنوعي: داود رسوليان. تاور کرين: محمدحسن احدي، حميدرضا گودرزي. ترابري: ناصر دانايي، حسن سياح، رجبعلي بهرامي، سلمان جمشيدي. گروه تدارکات: اصغر جبارپور، جواد شمس، جهانگير کربلايي، مجيد احمدي، حسن احدي، حسن دانشور، قاسم جاسبي. ديگر بازيگران: کورش ستوده، حسين خاني، عباس جمشيدي فر، ابراهيم شجاعي، نريمان سحابي، بهروز پيروزيان، محمدرضا غياث آبادي، مجتبي باباخاني، سيدمرتضي موسوي، علي سعيدپور، محمدلطفي، احمد سرافراز، پيمان تيموري، سعيد مطوري، سارا حيدري، محمدعلي دشتي، ليلا لطيفي، سيمين اسدي، نسرين استوان. پخش از اميد فيلم.
شروع نمايش: از دوم مرداد
سينماهاي نمايش دهنده: آفريقا، سروش، عصرجديد، اريکه ايرانيان، آزادي، فلسطين، مرکزي، پارس، سپيده، گلريز، شاهد، تهران، ميلاد، جوان، پرديس تماشا، اروپا، پيوند، فرهنگسراي اشراق، جي

خلاصه داستان:

ستاره دختر بيست ساله اي است که پس از مرگ پدرش ـ که با موتور سواري روي ديوار مرگ گذران زندگي مي کرده ـ زندگي سخت و فقيرانه اي با مادرش اعظم و برادر کوچک ترش شهاب دارد. شهاب اکنون حرفه ي پدر را ادامه مي دهد اما به دليل بي علاقگي و ناشي بودن، مشتري چنداني ندارد و از همين رو محمود که با پدر شهاب و ستاره شريک بود تصميم به بستن و تعطيلي ديوار مرگ مي گيرد و پس از افتادن شهاب از ديوار و شکستگي پايش، در اين امر راسخ تر مي شود. ستاره با اصرار زياد به محمود مي قبولاند که خودش توانايي اين حرفه را دارد و پس از تمرين فراوان، کارش با استقبال فراوان مشتريان ورسانه ها رو به رو مي شود. اعظم و شهاب پس از آن که ماجرا را مي فهمند ابتدا او را از اين کار منع مي کنند اما با اصرار محمود قانع مي شوند؛ تا آن جا که شهاب پس از آن که ماجرا را مي فهمند ابتدا او را از اين کار منع مي کنند اما با اصرار محمود قانع مي شوند؛ تا آنجا که شهاب هم پس از بهبودي پايش، ستاره را در موتورسواري روي ديوار همراهي مي کند. استقبال از درخشش ستاره، برخي سرمايه گذاران را برمي انگيزد تا به او پيشنهاد کنند کارش را در خارج از کشور نيز عرضه کند. اما در آستانه ي عزيمت به خارج، ناگهان ديوار مرگ به حکم دادگاه توسط نيروي انتظامي تعطيل مي شود و علت اين تعطيلي نيز مسأله دار بودن موتورسواري يک دختر جوان اعلام مي شود. ستاره تلاش مي کند اين مانع را از سر راه بردارد اما به نتيجه نمي رسد براي همين به راه حل تازه اي فکر مي کند.
منبع:سالنامه فيلم - ش 18
/س