سبب نام نهادن نوروز نزد ایرانیان

نوروز به معنای روز نو، عید اول سال، روز اول فروردین که جشن ملی ایرانیان است، نوروز سلطانی هم می‌گویند. نوروز در زمان­های قدیم در اول بهار نبود، بلکه در فصول سال می‌گشت و گاه به بهار و گاه به تابستان و گاه به زمستان می‌افتاد. در سال 471 ق به فرمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی (465 ـ 485) عمرخیام و چند منجم دیگر تقویم جلالی را تنظیم کرده و نوروز را در اول بهار یا نخستین روز برج حمل قرار دادند.[1]

در ایران باستان دو جشن داشتند، یکی جشن مهرگان در آغاز فصل سرما و جشن نوروز در آغاز فصل گرما که از اول فروردین آغاز می‌شد و هر دو را به خاطر آغازین روز فصل گرما و یا سرما نوروز می‌گفتند و مدت اجرای جشنها در نوروز چند روز بود.[2]

و گفته شده به این خاطر آن را نوروز نامیده‌اند که در آن روز جمشید پادشاه ایران (باستان) مردم را بشارت داد به بی‌مرگی و تندرستی و آموزندگی و هم در این روز بود که کیومرث دیو را کشت.[3]

فردوسی شاعر شیرین سخن پارسی گوی، درباره علت نامیده شدن این روز به نوروز چنین می‌سراید:
 
جهان انجمن شد بر تخت روی

فرومانده از فرة بخت اوی

بجمشید برگوهر افشاندند

هر آن روز را روز نو خواندند

سرسال نو هرمز فَروَدین

بر آسوده از رنج تن دل ز کین

بزرگان به شادی بیاراستند

می و جام و رامشگران خواستند

چنین روز فرخ از آن روزگار

بماند از آن خسروان یادگار[4]

فردوسی نیز معتقد است که نوروز آغازین روز پادشاهی جمشید است که شادی و سلامتی را برای مردمان خود نوید داده است و آن را بدان جهت نوروز نامیده‌اند. مورخینی مثل مسعودی نیز نوروز را روز اول بهار و اول فروردین نامیده‌اند که آغاز فصل گرما بعد از سپری شدن فصل سرماست.[5]

یعقوبی نیز درباره نوروز چنین آورده است: «اول سال ایرانیان روز نوروز یعنی روز اول فروردین است که در نیسان و آذار می‌باشد و هنگامی که خورشید به برج حمل درآمده است، این روز عید بزرگ ایرانیان است دیگر عید مهرگان یعنی روز شانزدهم مهرماه است. در میان نوروز و مهرگان صد و هفتاد و پنج روز یعنی پنج ماه و بیست و پنج روز فاصله است...».[6]

در عید بزرگ سال نوروز (روز اول فروردین و آغازین روز فصل بهار) و مهرگان (در فصل پائیز) بزرگان هدایا تقدیم... می‌کردند هر کس چیزی را که بسیار دوست می‌داشت، هدیه می‌کرد.[7]

درباره سبب نامیده شدن نوروز در نزد ایرانیان علاوه بر مطالب فوق، سخنان بسیاری گفته شده است از جمله دانشمند بزرگ ایرانی جناب ابوریحان بیرونی (360 ـ 440) مطالب بسیار شیوا و زیبایی نوشته که به اختصار اشاره می‌شود:

«نخستین روز فروردین نوروز است که اولین روز سال نو است و نام پارسی آن بیان کننده این معنا است و این روز با وارد شدن آفتاب به برج سرطان آغاز می‌شود... خورشید در مکانی قرار می‌گیرد که ... نزول باران و برآمدن شکوفه‌ها و برگ آوردن درختان تا هنگام رسیدن میوه‌ها و تمایل حیوانات به تناسل و آغاز نو تا تکامل و (بلوغ نهایی و رسیدن میوه‌ها) طی کند. این بود که نوروز را دلیل پیدایش و آفرینش جهان دانستند و گفته‌اند در این روز بود که خداوند افلاک را پس از آن که مدتی ساکن بودند به گردش در آورد و ستارگان را پس از چندی متوقف گردانید و خورشید را... آفرید و... آغاز شمارش از این روز شد و گفته‌اند که خداوند عالم سفلی را در این روز آفرید و کیومرث در این روز به شاهی رسید.

و نیز گفته‌اند، خداوند در این روز خلق (آدم) را آفرید. نقل شده از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از ابن عباس که در روز نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند امروز روز نوروز است، پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان است. پیامبر فرمود: آری در این روز بود که خداوند... هزاران مردم را پس از مرگشان زنده نمود و بر آنها باران به دستور خدا بارید... و روزی است که سلیمان آغاز پادشاهی نموده است.

گفته شده که در این روز فیروز (نام فرشته) ارواح را برای آفرینش مردم حرکت می‌داد و فرخنده‌ترین ساعات، آفتاب است که در صبح نوروز فجر و سپیده در نزدیک‌ترین نقطه زمین واقع می‌شود و نگاه کردن به خورشید برکت است و نام نوروز به زبان پارسی هرمزد است که اسم خدای تعالی است (چون خداوند در هر لحظه نوآفرین است).

برخی از علمای ایران می‌گویند سبب اینکه این روز را نوروز می‌نامند، این است که در ایام تهمورث صابئه آشکار شدند و چون جمشید به پادشاهی رسید دین را تجدید کرد و این کار خیلی ‌بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازه‌ای بود، جمشید عید گرفت اگر چه پیش از این هم نوروز بزرگ و معظم بود و در این ایام گفته شده است که خداوند آفرینش جهان را تمام کرد و (زرتشت پیامبر (مجوس) در این روز به پیامبری برگزیده شد.

و ایرانیان این روز را روز قسمت سعادت می‌دانند و روز امید نام نهادند ـ چون در این روز آغاز زنده شدن طبیعت و زندگی هستی است که امید را در دل زنده می‌کند ـ همچنین گفته شده در این روز شر ابلیس از مردم برچیده شد و هر چوب خشکی سبز شد و مردم گفتند (روز نو) و هر کس در این روز در طشتی جو کاشت، سپس این رسم در ایرانیان پایدار ماند ـ که امروز سبزی در سفره هفت سین می‌چینند ـ و...[8]

منابع
1. آثار باقیه،،نویسنده: ابوریحان بیرونی.
2. تاریخ یعقوبی،،نویسنده: ابن واضح یعقوبی.
3. رساله نوروزیه (مقاله)، گردآوری وتصحیح :رسول جعفریان.

پینوشت:
[1] . معین، محمد، فرهنگ، تهران، امیرکبیر، ج هشتم، 71، ج 4، ص 4842، و ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران، امیرکبیر، چ سوم،63 ، ص 290، و فرهنگ عمید، واژة نوروز.
[2] . فرهنگ معین، پیشین، به نقل از ابوریحان بیرونی، التفهیم، ص 253.
[3] . همان، ص 254.
[4] . فردوسی، شاهنامه، تهران، امیر کبیر، چ ششم، 1366، ص 28.
[5] . مسعودی، مروج الذهب، ترجمه پاینده، تهران، علمی فرهنگی، چ چهارم، 1370، ج 1، ص 554.
[6] . ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، تهران، علمی فرهنگی، چ هفتم، 1374، ج 1، ص 216 ـ 217.
[7] . کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران، دنیای کتاب، چ نهم، 74، ص 536.
[8] . اقتباس ابوریحان بیرونی، پیشین، ص 324.


منبع: مرکز مطالعات شیعه