نقش رسانهها در تحريف اخبار خاورميانه
نقش رسانهها در تحريف اخبار خاورميانه
نقش رسانهها در تحريف اخبار خاورميانه
نويسنده: اميد عبداللهی
چکيده
مقدمه
هم اکنون بخش عظيمي از حجم تبليغات را رسانههاي مختلف بر عهده دارند و غالبا مشاهده ميشود که اين رسانهها از لابلاي اين تبليغات به دنبال جهت دهي افکار عمومي به سمت و سوي خاصي هستند. با مراجعه به اين وسايل ارتباط جمعي متوجه ميشويم که تعداد فراواني از آنها از ابزار اغراق، دروغ، ارائه تصوير غلط و ... بهره ميگيرند غالبا مشاهده ميشود که اين رسانهها به دنبال ارائه چهرهاي حق به جانب از خود و گروههاي مورد حمايت و ارائه تصويري منفي از مخالفان هستند.
اما موضوع بسيار مهم در بحث رسانهها، همان تحريف، بزرگنمايي و يا کوچکنمايي اخبار است که با بهره گيري از ابزارهاي ذکر شده صورت ميگيرد و در اين راه استخدام لغات و واژههايي که هر کدام بار معنايي و ارزشي خاصي را به ذهن متبادر ميسازند بسيار مرسوم و متداول شده است، برچسب زدن به مردم، گروهها، نهادها و اغراق در مورد رفتار آنها، بهرهگيري از نمادها يا واژگاني خاص، نماهنگهاي تأثيرگذار، لغات جذاب و.... نيز بخش اعظمي از تلاشهاي رسانهها براي انعکاس اخبار بر طبق جهتگيريهاي مورد توجه آنها ميباشد.
بدونشک بسياري از ما الفاظي مانند اسلام افراطي، خشونتطلبي، گروههاي تروريسيتي، استعمار، استکبار، مظلوم، مترقي، عقب افتاده و... را بارها و بارها از اخبار مختلف شنيدهايم. که قطعا استخدام چنين الفاظ ارزشي که هر کدام بار معناي خاص خودش را دارد، در مورد کشورها، گروهها، افراد و... هر کدام با هدف خاصي وضع ميشود. «آرون ديويچ» از دانشکده ارتباطات دانشگاه واشنگتن از اين کار به نام بازيهاي کلامي نام ميبرد و اين عمل را در سه جهت ميداند:
اول: نامگذاري منفي (برچسب زدن به مردم، گروهها و نهادها و... به روش منفي)
دوم: نامگذاري مثبت (اسمگذاري روي مردم، گروهها، نهادها و... به روشي مثبت).
سوم: حسن تعبير (استفاده از واژههايي که خيال مخاطب را راحت ميکند!) (جنگ تبليغات، 1382: 56).
به کارگيري اين تکنيکها در ميان بسياري از رسانههاي کنوني متداول شده است و ديگر علاوه بر الفاظ بهرهگيري رسانهها از نمادها و تصاوير خاص (که شايد اصلا هيچ ارتباطي با اصل موضوع نداشته باشد) مثل پخش صداي اذان بعد از نشان دادن تصاوير قتل و کشتار و يا نشان دادن صداي نالهها و فريادهاي يک کودک بعد از ورود نيروهاي آمريکايي به عراق.
اما تکنيک ديگري که در رسانهها به کار برده ميشود، از آن به نام روش «شهادت گونه» نام برده ميشود، نيز خود از روش هاي تأثيرگذار است که در رسانهها مورد استفاده قرار ميگيرد تا ذهن مخاطب را به آن سمت و سويي که خود ميخواهند جهت دهند. خلاصه اينکه رسانهها با توجه به کارکردهاي ذکر شده و ميزان تأثيرگذاري فراواني که بر افکار عمومي دارند از سوي گروهها و مراجع متعددي در راستاي جريان سازيها و يا ايجاد پيش زمينه و شکل دهي جنگ و صلح و ... مورد استفاده قرار ميگيرند و لذا براي تحقق اين اهداف اين مراجع ممکن است به فراخور نياز از هر کدام از روشهاي ذکر شده در فوق بهره ببرند. اما مسلما تحريف اخبار و انحراف افکار عمومي از کنه واقع از سوي رسانهها، مسأله ايست که هرگز نمي توان مورد غفلت واقع گردد.
1- خاورميانه
وجود اديان مختلف، فرقهها و حتي مذاهب مختلف عاملي بوده است که تنشها و درگيري هاي فراواني را ايجاد کرده است. چه اختلافاتي که بين مذاهب مختلف اسلامي (شيعه و سني) وجود دارد و چه اختلاف هايي که ريشه ديني و ايدئولوژيک دارد مانند جنگ اعراب و اسراييل اما ذخاير طبيعي و خصوصا نفت، از ديرباز مورد توجه بسياري از کشورهاي غربي به اين منطقه بوده است و باعث شده است تا بسياري از آنها با لباس خيرخواهانه و به اشکال گوناگون حضور خود در منطقه را تداوم بخشند و همين توجهات مضاعف به اين منطقه باعث به وجود آمدن تنشهاي فراواني شده است. البته در اينجا به دنبال اين نيستيم که به بررسي موشکافانه علل و عوامل وجود اين اختلافات بپردازيم و به همين نگاه کوتاه بسنده ميکنيم. و اگر بخواهيم براي ادعاي خود هم شاهد مثالهايي بياوريم نيازي نيست که به حافظه خود فشار بياوريم. وجود نيروهاي غربي، خصوصا آمريکايي در منطقه، ورود و خروج مستمر ناوهاي آمريکايي، اشغال افغانستان و عراق، دخالت هاي آشکار در بسياري از کشورهاي منطقه، طرح خاورميانه بزرگ (در يک لباس خيرخواهانه) و ... همه حاکي از عطف توجه به خاورميانه ميباشد.
2- تأثير رسانهها بر اخبار خاورميانه
2-1- سابقه تاريخي تحريف اخبار در منطقه
از گذشتههاي بسيار دور، حکمرانان اين منطقه براي تقويت و حمايت اقليتها و ايجاد فشار از طريق آنها بر حکومت هاي رقيب، از اهرم تبليغات و تحريف بهره ميبردند. چنانکه «بابک خرم دين» از سوي امپراتور روم فردي صالح که قابليت رهبري را دارد شناخته ميشد و يا اينکه قرامطه و ... از سوي مصريها با نام گروههاي اسلامي شناخته ميشدند و يا اينکه گروههاي معارض در دوره قاجاريه، از سوي حکومت عثماني به نام آزاديخواه شناخته ميشدند و به بهانه وحدت اسلامي مورد حمايت قرار ميگرفتند (گليزاده، 1383: 42). اما از وقتي که پاي استعمارگران به خاورميانه باز شد آنها هم فضا را مناسب ديدند و براي تداوم حضور خود سعي کردند که از همين فضا حداکثر استفاده را ببرند و لذا از همان بدو ورود، اخبار خاورميانه را به گونهاي جلوه ميدادند که تأمين کننده منافعشان باشد. به عنوان مثال مسايل اختلافي ميان فرق، اديان و مذاهب و به ويژه اختلاف شيعه و سني را بزرگ جلوه ميدادند و اين مسأله را ميتوان از گفتار و کردار آنها به خوبي دريافت (به عنوان مثال مستر «همز» که جاسوس انگليس در کشورهاي اسلامي بود ميگويد: يک بار با برخي از رؤساي خود در وزارت مستعمرات، موضوع اختلاف شيعه و سني را مطرح کردم و بديشان گفتم که اگر مسلمين معني زندگي را ميدانستند در صدد اتحاد و وحدت بر ميآمدند، ناگهان رئيس جلسه سخنم را قطع کرد و گفت: تو بايد آتش اختلاف بين مسلمانان را دامن بزني نه اينکه آنها را به وحدت کلمه و رفع اختلافات موجود دعوت کني) (همفر، 1379: 31).
لذا درگذشته هم هر چند دسترسي به وسايل ارتباط جمعي کم بود، لکن بحث تبليغات، تحريف اخبار و اغراق در اخبار و... براي دستيابي به مقاصد متعدد وجود داشت.
2-2- رسانهها و تحريف اخبار در دنياي کنوني
با ظهور و بسط اقسام مختلف رسانه در منطقه و جهان، به تبع تبليغات، تحريفات و بزرگنماييها شکل وسيع تر و جديد تري به خود گرفتند. بعد از پي بردن به عمق نفوذ رسانهها بر افکار عمومي، اين رسانهها به سنگر مبارزاتي گروهها و کشورهاي رقيب بدل گرديدند. توجه به اخبار و مسايل خاورميانه روند رو به رشدي را در ميان رسانههاي مختلف جهان داشته است. ضمن اينکه خود رسانههايي که در داخل منطقه هستند نيز رشد چشمگيري داشته اند. هم اکنون، رسانهها و خبرگزاريهاي بزرگ دنيا، بخش عمدهاي از اخبار خود را به حوادث خاورميانه اختصاص ميدهند که BBC، CNN و... نمونههاي پرقدرتي از اين رسانهها هستند اما کانالهاي ماهوارهاي بسياري به زبانهاي مختلف خصوصا انگليسي، عربي و فارسي در کشورهاي خاورميانه مشغول به فعاليت هستند که تقريبا کل خاورميانه به اضافه پاکستان و ... را هم تحت پوشش قرار ميدهند. شبکههاي تبليغ مسيحيت که همه از طريق ماهوار ه پخش ميشوند و شبکه هاي فارسي زباني که از لندن و لوس آنجلس پخش ميشوند، و اصل مبارزه با مذهب يا مذهب ستيزي را برگزيدهاند (حسنخاني، 1385: 9). به اين مجموعه شبکههايي چون الجزيره، المنار و العالم و... را هم که اضافه کنيم تا حدي به حجم و وسعت تعداد رسانههايي که اخبار منطقه را تحت پوشش ميدهند (سواي راديو و تلويزيون و شبکههاي داخلي و...) پي خواهيم برد. و لذا به جرأت ميتوان گفت که يکي از کانونيترين مراکز توجه خبري جهان را بايد منطقه خليج فارس دانست. تمام رسانههايي که نام برده شد، هر کدام با اهداف و مقاصد خود تأسيس شده اند و غالبا در خدمت يک تفکر حامي هستند.
اما با کمي دقت متوجه ميشويم که در انعکاس اخبار شايد در هيچ کجاي ديگري به اندازه خاورميانه شاهد بازيهاي کلامي (به قول ارون ديويچ) نباشيم، چرا که در سرتاسر انعکاس اخبار در خاورميانه شاهد وجود نامگذاري هاي مثبت، منفي و حسن تعبيرهايي هستيم که سه عامل عمده بازيهاي کلامي از ديد «ديويچ» هستند. همين بهرهگيري از بازيهاي کلامي در مقاطعي چنان شدت مييابد که وقايع را بسيار بغرنج تر از آنچه که واقعا ميباشد به تصوير ميکشند و گاهي هم حوادثي مهم و پر اهميت در لا به لاي اخبار ديگر به گونهاي بيان ميگردند که اندک توجهي را به خود جلب نمينمايند.
به هنگام توجه به اخبار خاورميانه به الفاظ فراواني همچون تروريسم، مستعمره، اسلام افراطي، متجاوز، اسلام ستيزي، عقب افتادگي، رژيم، شورش، فقر اقتصادي، امنيت، قرباني، انتحار و شهادت طلبي و ... بر خواهيم خورد که انگار سرنوشت اين منطقه با اين مسايل گره خورده است. گروهي را که شبکههاي وابسته به غرب تروريسيتي ميدانند و از کوچکترين حرکت آنها به عنوان يک عمليات تروريستي پردامن سخن به ميان ميآورند، رسانههاي وابسته به کشورهاي اسلامي آنها را شهادت طلب و قرباني تروريسم ميدانند و...
3- مطالعه موردي
اما تبليغات رسانهها چه از جنبه مثبت داخلي و چه از جنبه منفي بسيار وسيع خارجي در مورد ايران را هم سالهاست که شاهد هستيم و آخرين نمونههاي آن مربوط به جريان پرونده هستهاي ايران و همچنين رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد است (مراجعه شود به تحليلهاي سي ان ان، بي بي سي، هفتهنامه اکسپرس و...) که مجال و ضرورتي براي پرداختن به آن نيست.
نتيجهگيري
1- جنگ، تبليغات و رسانه(1382)، نشريه سروش، شماره 1096.
2- حسن خاني، محمد(1385)، اديان و رسانه در خاورميانه، تهران: مرکز پژوهشهاي دانشگاه امام صادق (ع).
3- خاطرات همز: جاسوس انگليس در ممالک اسلامي(1379)، ترجمه محسن مويدي، تهران: اميركبير.
4- ساروخاني، باقر(1382)، جامعه شناسي ارتباطات، تهران: انتشارات اطلاعات.
5- فيسك، رابرات(1384)، آنگونه که نيست بگو- روايت «رابرت فيسک» از رفتار رسانهها در قبال رويدادهاي خاورميانه، ترجمه محمدي، نشريه قدس 15/10/1384.
6- گلي زاده، غلامرضا(1383)، خاورميانه، منطقهای استراتژيک در جهان اسلام، تهران: {بينا
برگرفته از : مجله ره اورد سیاسی شماره 15
منبع : http://whc.ir
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}