امانت، در لغت از ریشه «آمن» به معنای آرامش و آسایش خاطر است؛ و در اصطلاح، ودیعتی است که کسی آن را به دیگری می سپارد و به او در نگهداری از آن، اعتماد می کند. از اینرو امانت دارای چند رکن است: امانت سپار، امانت پذیر، مورد امانت، و شرایط و وظایف امانتداری. مسند مدیریت، امانتی الهی است که به مدیر سپرده شده است و او باید از این امانت الهی بشدت مراقبت کند. و امانت را بر طبق معیارهایش، امانتدار باشد، امانت داری صالح و شایسته که آن را به شایستگی به دیگری بسپارد . مولای متقیان علی علیه السلام درباره این امانت الهی می فرماید:
 
«و آن عملک لیس لک لطعمه و لکنه فی عنقک امانة و انت مستدعى لمن فوقک . لیس لک ان تقتات فی رعیة ولا تخاطر الا بوثیقة و فی یدیک مال من مال الله عز و جل و انت من خزانه حتى تسلمه الى و لعلى أن لا اکون شر ولاتک لک و السلام»: «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی بر گردن تو است و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته تا نگهبان آن باشی. وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل کنی، یا بدون ملاک معتبر و فرمان قانونی، به کار بزرگی دست بزنی . اموالی که در دست توست از آن خداوند می باشد و تو خزانه دار هستی تا آن را به من بسپاری . امیدوارم که برای تو بدترین فرمانرواها نباشم. و السلام » (نهج البلاغه، نامه ۵)
 
مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر المیزان این امانت الهی را چنین تعریف می کند: الامانه شیء یودع عند الغیر لیحتفظ علیه ثم یرده الى من اودعه: «امانت چیزی است که برای نگهداری به دیگری سپرده می شود تا وی بر آن محافظ باشد و پس از محافظت به امانت گذار، باز گرداند.» مدیریت از دیدگاه اسلامی امانتی است که به مدیر سپرده می شود و او باید از این مقام که به عنوان امانت در دست دارد، شدیدا مراقبت نماید.
 
از دیدگاه اسلام به طور عام، و در نگاه امام علی (علیه السلام) به طور خاص، مدیریت و مسئولیت در حکم امانتی است که به مدیر سپرده می شود تا برای مدتی معین به عنوان مجری یا امانتداری در آن جایگاه انجام وظیفه کند. مدیریت و مسئولیت، امانت گرانسنگی است که باید به اهلش سپرده شود؛ زیرا آنچه موجب گردش درست امور و سلامت و صلابت کارها می شود، آن است که مشاغل اصلی و مدیریتی از یک سو به عنوان امانت تلقی شود، و از سویی دیگر به افراد شایسته و توانمند واگذار گردد. این نوع نگاه به مسئولیت باعث می شود که در انتخاب افراد برای مدیریت و یا هر شغل دیگر، شایسته سالاری مراعات گردد، و افرادی شایسته برای به دست گرفتن آنها انتخاب شوند. کسانی که بدون توجه به اصل امانت بودن مدیریت، و بدون برخورداری از شایستگی ها و توانایی های لازم، مدیریت و مسئولیتی را می پذیرند، و نیز کسانی که چنین افرادی را انتخاب می کنند، مرتکب خیانت میشوند.

حضرت علی (علیه السلام) به رفاعه، یکی دیگر از کارگزاران خویش می فرماید: و اعلم یا رفاعه ان هذه الاماره امانه فمن خیانه فعلیه لعنه الله إلى یوم القیامه. ای رفاعه ! بدان که این امارت و مدیریت، امانتی است که هر کس به آن خیانت کند، لعنت خدا تا روز قیامت بر او باشد . خداوند در قرآن کریم می فرماید :... ان الله یامرکم أن تودوا الأمانات إلى أهلها "سوره ی نساء آیه ۵۸».  همانا خداوند شما را فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش باز گردانید. هر چند امانت در این آیه به معنی عام کلمه، همه انواع امانتها را شامل می شود، ولی در روایتی از امام صادق ع امانت به امامت که مدیریتی کامل و شامل می باشد تفسیر شده است: امر الله الامام ان یودی الامانه الى الامام الذی بعده خداوند امام قبل را فرمان داده است تا امامت را که همان امانت و مدیریت جامعه اسلامی باشد، به امام بعد از خود تسلیم کند .
 
مدیریت از دیدگاه اسلامی امانت است و مدیر امانت دار خدا و مردم، چون از دیدگاه اسلام مدیریت‌ها و پستها امانت است باید به دست کسانی سپرده شوند که امانتدار باشند و لذا در واگذاری مناصب حساس مدیریت، معیارها و شرایطی باید، که از مهمترین آن شرایط امانت داری است. در یک نظام اسلامی، همه سمتها و مقامها و کلیه پستها و منصبها، امانتهای خاص الهی هستند که به ودیعه در اختیار مسئولان قرار می گیرند و حفظ آنها از گزند افراط و تفریط، از وظایف حتمی صاحبان آنهاست و احترام به امانت و پاسداری آن از آسیب تطاول و گزند چپاول ، از دستورات ضروری دین مبین اسلام می باشد.
 
به علت امانت بودن مدیریت، حضرت علی (علیه السلام) کارگزارانی را که وظایف خود را به خوبی انجام نمی دادند، به عنوان خیانت کنندگان در امانت، نکوهش کرده است. ایشان در نامه ای که به یکی از فرماندارانش نوشته است ، فرموده : « به من درباره تو گزارش نامطلوبی رسیده است که اگر چنین خبر تأسف باری درست باشد ، پروردگار خود را به خشم آورده و امام خود را نافرمانی و در امانت خود ، خیانت کرده ای.» و در مقابل، کارگزارانی را که وظایف مدیریتی را به خوبی ادا کرده اند، به عنوان امانتدار، تشویق نموده است. امام علی (علیه السلام) در این خصوص خطاب به عمر بن ابی سلمه مخزومی (زمامدار بحرین) - هنگامی که او را برای همراهی خود، در جنگ با دشمن فراخواند و فرد دیگری را به فرمانداری آنجا منصوب کرد- می فرماید: اما بعد، من نعمان بن عجلان زرقی را فرماندار بحرین قرار دادم، و اختیار تو را از فرمانداری آنجا برگرفتم، بدون اینکه اینکار برای تو مذمت و ملامت در برداشته باشد، چرا که تو زمامداری را به نیکی انجام دادی و حق امانت را ادا نمودی... .همانطور که ملاحظه می شود از دید مولا علی (علیه السلام)، مناصب و مدیریتها تنها امانت الهی می باشند و باید به دست کسانی سپرده شوند که امانت داری صالح و شایسته باشند و این شرط ، از مهمترین ملاکها و شرایط احراز مدیریت در حکومت علوی است. ارزش و اهمیت این صفت در مدیریت و حکومت داری تا بدانجاست که حضرت علی (علیه السلام) آن را « اساس ایمان » و « سر فصل اعتقادات انسان» معرفی می کند.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390