آرمان وحدت اسلامی

 
1ـ اندیشه وحدت
در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، تفرقه و نفاق بین مذاهب و ملل اسلامی. ازمسایل بغرنج و بنیان کن جوامع اسلامی بوده است که خسارات و لطمات مادی و معنوی جبران‏ناپذیری بر پیکر امت واحده اسلامی وارد ساخته است. این زخم خونین در چهره زیبای امت اسلامی از دید مصلحان امت پنهان نمانده و نگرانی آنان را بر انگیخته است. از این رو، در مقاطع تاریخی متعددی، این مصلحان درصدد ایجاد وحدت بین مسلمین برآمده تا التیام بخش دردهای قلب خونین امت اسلامی باشند. اما هریک از اینان اهداف ویژه‏ای را نیز دنبال می‏ نمودند.

چهره شاخص مصلحان وحدت طلب امت اسلامی "سید جمال الدین اسدآبادی" است که به همراه شاگردش "شیخ محمد عبده"، وحدت اسلامی را از مهمترین اهداف آرمانی خود می ‏دانست و در این راه تلاش و کوشش فراوانی به عمل آورد. در این راستا، وی وطن خاصی برای خویش انتخاب نکرد و در طول عمر مبارزاتی خود به کشورهای متعدد سفر نمود و سکنی گزید.

دیگر فردی که در راه وحدت اسلامی اقدام نمود، رئیس جامع ‏الازهر مصر، شیخ محمود شلتوت بود که فتوای جواز پیروی از فقه شیعه را صادر نمود و مذهب تشیّع را در ردیف چهار مذهب فقهی اهل سنت برسمیت شناخت. تاسیس مرکز "دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه" در قاهره توسط آیت اللّه محمد تقی قمی در ایجاد این گرایش معتدل در شخص شیخ محمود شلتوت موثر بود و تلاش‏های بی شائبه مرجع تقلید تامه جهان تشیع، حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی در صدور فتوای شیخ شلتوت و برسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در کنار مذاهب چهارگانه اهل تسنن که وحدت اسلامی را وارد مرحله نوینی می‏کرد، نقش بسزایی داشت.

علی رغم این تلاشهای وحدت طلبانه علمای شیعه و اهل تسنن، دولتها و ملتهای اسلامی همچنان در تب و تاب تفرقه می‏ سوختند و استعمارگران شرق و غرب با دامن زدن به آتش تفرقه به غارت منابع کشورهای اسلامی می ‏پرداختند. آغاز نهضت اسلامی امام خمینی در سال 1342 و وقوع انقلاب اسلامی 1357 ایران نقطه عطف تفکر وحدت اسلامی ـ وحدت شیعه و سنی از یک طرف و وحدت کشورها و دولتهای اسلامی از طرف دیگر ـ بود که شخص امام خمینی(ره) منادی این وحدت بود.

اندیشه وحدت امام خمینی علی رغم آنکه جنبه عبادی ـ سیاسی داشت. آرمان ویژه‏ ای بود که این مقاله در صدد توضیح و تبیین این آرمان است. این سوال اساسی مطرح می‏ شود که "انگیزه‏ های امام خمینی(ره) در تفکر وحدت چه بود و چه اهدافی را تعقیب می‏ نمود؟" در پاسخ به این سوال به نظر می‏ رسد: اندیشه وحدت از دیدگاه امام خمینی وسیله و ابزار اصلی نفی سبیل و سلطه غیرمسلمانان بر امت اسلامی بوده و "وحدت رمز پیروزی و بقأ" 1امت اسلامی است.

«از جمله چیزهایی که برای قیام مسلمانان و مستضعفان جهان علیه چپاولگران جهانی و مستکبران جهانخوار لازم به تذکر است آن است که نوعاً قدرتهای ستمگر از راه ارعاب و تهدید یا بوسیله بوقهای تبلیغاتی خودشان و یا به وسیله عمال مزدور بومی خائنشان مقاصد خود را اجرا می‏کنند. در صورتی که اگر ملتها با هوشیاری و وحدت در مقابلشان بایستند موفق به اجرای آن نخواهند شد.»2
 
2ـ پیامدهای تفرقه
موج تفرقه و درگیری بین امت اسلامی و کشورهای اسلامی نتایج زیانباری را بر امت اسلامی تحمیل کرده است که جبران آنها به آسانی ممکن نخواهد بود:

«تسلط اجانب بر مسلمین»،3 «خروج از نور و ورود به ظلمات»4، «استعمار طبقه محروم و جلوگیری از پایبندی و عمل به تعالیم اسلام»5، «مرگ ذلت بار و اسارت شرق و غرب» 6و «فروپاشی اجتماع مسلمین» زیرا «قرآن کریم اخبار کرده است به اینکه اگر تنازع کنید فشل می‏شوید.»7 اما بالاترین صدمه، «صدمه شخصیت بوده» 8و آنها کوشش کرده‏اند که «شخصیت ما را از ما بگیرند و به جای شخصیت ایرانی و اسلامی یک شخصیت وابسته اروپایی شرقی و غربی به جایش بگذارند.» 9

در حالی مشرق زمین بنیانگذار تمدن بوده و سابقه این تمدن به هفت هزار سال می‏رسد مانند تمدنهای بین‏النهرین، ایران، مصر، چین و هند. تمدن شرق بر روی غرب تاثیر گذاشت و موجب شکل‏گیری تمدن مغرب زمین گردید. اما در برهه‏ ای از تاریخ تمدن غرب بسرعت از شرق پیشی گرفت بنابراین کشورهای شرقی که کشورهای اسلامی نیز بخشی از آن هستند، عقب ماندند.

در این رابطه امام خمینی(ره) می‏فرمایند:« شرق تمدن را صادر کرد به غرب، حالا ما به واسطه یک کارهای ناشایسته‏ای باید عقب افتاده باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم». 10این عقب ماندگی ناشی از تفرقه است، زیرا «امریکا و شوروی برای تضعیف اسلام ودولتهای اسلامی مشغول فعالیت از قبیل تفرقه افکنی و ایجاد تشنجات داخلی به دست عمال مزدور یا فریب خورده و برافروختن جنگ بین کشورها و دیگر شیوه‏های استعماری هستند.»11

«آنچه دو ابرقدرت جهان و قدرتهای تابع این قدرتها با هم اتفاق دارند ـ و هیچ‏گاه از این اتفاق دست بردار نیستند ـ عقب نگه داشتن کشورهای جهان سوم، خصوصاً کشورهای پهناور و غنی اسلامی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و نظامی است و تحمیل جهات استعماری در تمامی امور مذکور، بر جهان سوم می‏باشد و برای این مقصد که در نظر آنان بسیار دارای اهمیت است زحمتها متحمل شدند و وقتها و پولهای بسیار صرف نموده‏اند و می‏نمایند.»12

تنها اختلاف آنها، «اختلاف بر سر تقسیم طعمه ‏ها و کشورهای جهان سوم» 13است و «بدست آوردن سلطه استعماری نو»14 در سرلوحه سیاستهای آنها قرار دارد، و برای رسیدن به اهداف خود، بهترین راه را در حمله به فرهنگ ملتها دانسته و دانشگاههای آنها را به خدمت گرفته‏ اند.

در نتیجه «طمانینؤ روحی» 15ناشی از استقلال از ملتهای مستضعف و مسلمان رخت بربسته است. به عبارت دیگر به علت خدشه ‏دار شدن استقلال مستضعفین و مسلمین، اعتماد به نفس آنان نیز پایمال شد، و تن به ذلت استعمار داده‏ اند. بنابراین اسارت و غارتگری جایگزین وحدت کلمه شده است16 و شرایطی بوجود آمده است که :

«عملاً بردگی جدیدی بر همه ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در زندگی روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خورده‏اند و حق تصمیم‏گیری در مسایل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علیرغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهای حاصلخیز جهان و آب‏ها و دریاها و جنگل‏ها و ذخایر، به فقر و درماندگی گرفتار آمده‏اند، حق حیات و ابتکار عمل را از عامه مردم سلب کرده‏اند ... این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کرده‏اند».17

شرایط تفرقه آمیزی که در بین ملل مستضعف و مسلمان بوجود آمد، کاملاً به نفع مستکبران و سلطه‏جویان ابر قدرت تمام شد، زیرا «این تفرقه باعث شد که آنها به آمال خودشان رسیدند و با آزادی همه ذخایر ما را بردند و با آزادی و بدون مزاحم مملکت ما را به عقب راندند و عقب مانده نگه داشتند و نیروهای انسانی ما را نگذاشتند شکوفا بشود.» 18پس رمز موفقیت ابر قدرت‏ها در ایجاد تفرقه است19 و با توجه به این نتایج زیانبار و خانمان برانداز تفرقه است که امام خمینی سران و دولتهای اسلامی را به اتحاد و برادری فرا می‏خواند:

«کراراً دولتهای اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نموده‏ام در مقابل اجانب و ایادی آنها که می‏خواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهای اسلامی ممالک عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگهدارند و از مخازن معنوی و مادی آنها استفاده کنند»20

بنابراین می‏توان گفت که تفرقه در میان امت اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی تاثیرات منفی بسیاری بر جای گذاشته است که رفع آنها بسیار مشکل است و نیاز به زمان زیادی دارد و تنها راه جلوگیری از صدمات و لطمات ناشی از این تفرقه وحدت و برادری است که باید حول محور اسلام عزیز و تعالیم حیات بخش آن صورت گیرد که در دوران معاصر حضرت امام خمینی(ره) منادی آن بود.
 
3ـ ضرورت وحدت
امام خمینی(ره)که پیامدهای تفرقه را بخوبی شناخته بود، ضرورتهای وحدت را نیز تشخیص داده بود تا بدان وسیله امت اسلامی را به مسیر و صراط مستقیم الهی رهنمون گردد و آنها را از خسارات دنیوی و اخروی در امان نگه دارد. اولین ضرورت وحدت از دیدگاه امام، قیام در راه خدا بود تا جامعه بشری بطور کلی اصلاح گردد:

«قال تعالی: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا للّه مثنی و فرادا. خدای تعالی در این کلام شریف از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه‏هایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است».21

در این راستا بایستی ، عدالت در جهان گسترش یابد 22و حزب مستضعفین جهان تشکیل گردد: «اگر یک حزبی در عالم پیدا بشود، یک حزب عالمی، حزب مستضعفین که همان حزب اللّه است، اینهمه مشکل رفع بشود.»23و مسلمین جهان به رشد سیاسی کافی برسند.24 و با بازگشت به فرهنگ خودی و خودباوری و سعی در خودکفایی از غرب نهراسند 25و در برابر ابرقدرتها ایستادگی نمایند.26

ضرورت بعدی وحدت جلوگیری از توطئه و تفوق استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا است که با ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمین سعی در رسیدن به هدف خود دارد امام راحل می‏دانست که:

«دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشان صلی اللّه علیه و آله وسلم، ابرقدرتها خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئه‏ ای دست بردار نیستند و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان به هر شکل که بتوانند می‏ باشد.»27

امام می‏ خواست با وحدت و ایجاد همبستگی اسلامی بین مسلمانان،28 همه ملل اسلامی به استقلال آزادی دست یابند. زیرا «مسلمین باید برای به دست آوردن استقلال و آزادی این کلید پیروزی را بدست آورند و برای وحدت کلمه تلاش کنند.» 29و به استکبار جهانی اجازه ندهند که در مقدّرات کشورهای اسلامی دخالت کنند.30

امام خمینی برای ایجاد صلح و صفا، وحدت را ضروری می ‏دانست و می‏ فرمود:«جمهوری اسلامی مایل است با همه همجواران و دیگران با صلح و صفا زندگی کند.» 31و در جای دیگری نیز فرمودند: «امیدوارم صلح جهانی برپایه استقلال ملتها و عدم مداخله در امور یکدیگر و مراعات اصل حفظ تمامیت ارضی کشورها بنا گردد».32

از نظر امام(ره) لازمه صلح و صفای جهانی زیست مسالمت آمیز با همه کشورهای عالم است. «دولت و ملت جمهوری اسلامی ، طالب اخوت ایمانی با مسلمانان جهان و منطقه و طالب زیست مسالمت آمیز با همه کشورهای عالم است.»33 بنابراین، خواهان گسترش روابط براساس اصل احترام متقابل است: «روابط ما با تمام خارجی ها براساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه نه به ظلمی تسلیم می‏شویم و نه به کسی ظلم خواهیم کرد.»34

«ما با همه ملتهای عالم می‏ خواهیم دوست باشیم، با همه دولتهای عالم به حسب طبع اولی می‏خواهیم دوست باشیم می ‏خواهیم که روابط حسنه با احترام متقابل نسبت به هم داشته باشیم.»35

امام خمینی(ره) بر این اعتقاد است که «حکومت اسلامی، حکومتی است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به یک نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمی‏ دهیم کسی در مقدرات مملکتمان دخالت کند.» 36بنابراین،«با همه اقشار بشر و با تمام مستضعفین عالم روابط حسنه داریم به شرط اینکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد.»37

پس می‏توان گفت امام خمینی با توجه به وظایف شرعی خود برای اصلاح بشر، ایجاد همبستگی بین همه مستضعفین جهان و مسلمانان دنیا، گسترش عدالت اجتماعی، بوجود آوردن صلح و صفا در همه جهان، خودباوری و نفی سبیل، جلوگیری از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهای ضعیف و مسلمان و چپاول ذخایر آنها و گسترش روابط مبتنی بر احترام متقابل و حسن همجواری وحدت مسلمین و مستضعفین جهان را ضروری می‏ شمرد و آن را تنها عامل و رمز پیروزی و بقای هر امتی می‏ دانست و بنابراین بر ایجاد وحدت تاکید فراوانی می‏ نمود.
 
4ـ لوازم و امکانات وحدت
هر آرمان و هدفی لوازمی دارد که بدون آنها تحقق ناپذیر است و علاوه بر اینکه برای نیل به آرمان و اهداف بایستی امکانات مورد نیاز نیز فراهم شود تا آرمان و اهداف در حد آمال و آرزو باقی نماند، بلکه بوسیله این امکانات مورد نیاز انسان به اهداف خود و سر منزل مقصود برسد.

اندیشه وحدت امام خمینی نیز آرمان امام، و دارای لوازمی بود که امکانات تحقق آن باید فراهم می‏گردید. ضروری‏ترین مساله د راین رابطه عدالت است زیرا «عدالت لازمه توحید است» و برای ایجاد وحدت اسلامی، بایستی عدالت اسلامی به عنوان زمینه اصلی وحدت گسترش یابد. زیرا در جهان پر ظلم و داد و هر جامعه ظلمانه ‏ای، وحدت هرگز تحقق نخواهد یافت، امام می‏فرمودند که «انبیای عظام سلام اللّه علیهم از آدم تا خاتم تشریف آوردند  برای اینکه پرچم توحید را و عدالت را در بین ملتها برپا کنند.»38

استقلال و آزادی از دیگر لوازم وحدت است و حتی می‏توان گفت استقلال عمل کشورهای اسلامی از مهمترین آنهاست. زیرا « وقتی ما می‏توانیم در مقابل همه دنیا بایستیم بگوئیم ما نه طرف مغضوب علیهم می‏رویم، نه طرف ضالین، نه طرف غرب می‏رویم، نه طرف شرق می‏رویم، وقتی ما می‏توانیم این طور باشیم و به صراط مستقیم عمل بکنیم که همه‏ مان با هم باشیم، همه ید واحده باشیم.»39

می‏ دانیم که انسان‏ها به طور فطری شعبه شعبه و در فرقه‏های مختلف آفریده شده ‏اند و دارای عقاید و سلائق گوناگونی می‏ باشند. مسلمانان نیز بر این اساس دارای عقاید و نظرات متفاوتی می‏ باشند که این اختلاف عقیده موجب تنش‏ها و درگیری‏های زیادی مابین آنها شده است. اما از نظر امام خمینی اختلاف عقیده نباید مانع وحدت شود و می‏توان با داشتن عقاید متفاوت، وحدت نیز داشت: «عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود.»40

بنابراین همه انسانها و به تبع آن همه مسلمانان باید عقاید و سلائق شخصی و فرقه‏ای و نژادی و... خود را نادیده گرفته و با تاکید بر اصول مشترک انسانی و اسلامی خود، حول محور توحید اعتصام به حبل اللّه نمایند تا زمینه‏های پیاده شدن مقاصد اسلام و حاکمیت همه جانبه اسلام فراهم گردد.

بفرموده امام راحل(ره) «پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه‏ های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه‏ داری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت الهی همچون جمهوری اسلامی نیازمند به زمان باشد، ولی ارایه طرح‏ها و اصولاً تبیین جهت ‏گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی بشمار می‏رود.»41

امام خمینی برای تحقق آرمان وحدت خویش از امکانات موجود بهره می‏ جست و حتی امکانات جدیدی را فراهم می‏ نمود، یکی از این امکانات مساله فلسطین و اشغال آن توسط رژیم اشغالگر قدس یعنی اسرائیل بود که اعتقاد تشکیل «اسرائیل بزرگ یعنی از نیل تا فرات»42 را در سرداشت و برای تحقق این خواست منحوس خود به کشورهای اسلامی تجاوز می نمود و مسلمانان ساکن این سرزمین را کشتار می ‏نمود و یا از خانه و کاشانه خود آواره می‏ کرد. امام برای مقابله با خوی تجاوزگری و خون خواری رژیم اشغالگر قدس و محو اسرائیل از صحنه روزگار، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس اعلام نمود تا همه مسلمانان در یک روز بر علیه اسرائیل به حرکت و خروش درآیند.

«من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم(ص) می‏دانم و روزی است که باید ما، تمام قوای خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند، خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستاده ‏ایم و نخواهیم اجازه داد کسانی دیگر در ممالک ما دخالت کنند و مسلمین نباید اجازه بدهند که کسان دیگر در ممالکشان دخالت کنند.»43

امام(ره) آزادسازی قدس را تکلیف همه مسلمانان می‏دانستند«اصولاً این تکلیف همه مسلمین است که قدس را آزاد کنند و شر این جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامی قطع کنند.» 44 که این امر جز با اتحاد همه مسلمین امکان پذیر نمی ‏باشد.

مراسم سالانه حج ابراهیمی از دیگر امکاناتی بود که امام برای تحقق وحدت امت اسلامی از آن بهره گرفت و مراسم برائت از مشرکین را که می‏ رفت به حافظه تاریک تاریخ و فراموشی ابدی سپرده شود دوباره احیأ نمود. تا همه حجاج از هر کشوری که باشند: سیاه و سفید، آسیایی و افریقایی، اروپایی و آمریکایی، شیعه و سنی با شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین گوشه کوچکی از وحدت امت اسلامی را جلوه‏گر سازند و با اجتماع در کنار همدیگر، از امور مسلمین و دردها و آلام آنها آگاه شده و برای رسیدگی به این دردها چاره‏ جویی کنند و توجه داشته باشند«که مکه معظمه و شاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبر اکرم است».45

«این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد صلی اللّه علیهما و آلهما برپا می‏شود و ازهر گوشه دنیا و از هر فج عمیق در آن اجتماع می‏کنند برای منافع ناس است و قیام به قسط است و در ادامه بت‏شکنیهای ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنی‏ها و فرعون زدودن‏های موسی است. و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بت‏ها و طاغوتهای جهانخوار می‏رسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خدای تعالی را بنده فرمانبردار خویش دانند؟»46

بنابراین امام(ره)استقلال ، آزادی و عدالت را لازمه و زمینه‏ساز وحدت اسلامی و همه مستضعفین جهان می دانست و اصولاً اختلاف عقیده را مانع تحقق وحدت تلقی نمی‏کرد و برای پیاده شدن مقاصد اسلام و حاکمیت همه جانبه آن وحدت را تنها وسیله ممکن می‏ دانست و برای جامه عمل پوشانیدن به آرمان وحدت اسلامی از امکاناتی نظیر مساله فلسطین و آزادی قدس و مراسم حج و برائت از مشرکین که مورد اتفاق همه فرق و مذاهب اسلامی استفاده می‏ کرد و مسلمانان جهان را به تفاهم و اتحاد همه جانبه دعوت می ‏نمود.

پی نوشت :
1. امام خمینی. صحیفه انقلاب ، وصیت‏نامه سیاسی ـ الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران. چاپ چهارم، [تهران]: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، [1368]، ص8.
2. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هیجدهم، ص91.
3. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پنجم، ص37.
4. امام خمینی. صحیفه نور، جلد ششم، ص169.
5. امام خمینی. صحیفه نور، جلد یکم، ص192.
6. امام خمینی. صحیفه نور، جلد بیستم، ص35.
7. امام خمینی. صحیفه نور، جلد شانزدهم، ص37.
8و9. امام خمینی. صحیفه نور، جلد چهاردهم، ص76.
10. امام خمینی. صحیفه نور، جلد دهم، ص72.
11. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هیجدهم، ص122.
12و13و14. امام خمینی. صحیفه نور، جلد نوزدهم، ص203.
15. امام خمینی. صحیفه نور، جلد دهم، ص186.
16. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پنجم، ص24.
17. امام خمینی. صحیفه نور، جلد بیستم، ص128.
18. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پنجم، ص100.
19. امام خمینی. صحیفه نور، جلد نوزدهم، ص46.
20. امام خمینی. صحیفه نور، جلد اول، ص129.
21. همان منبع، ص3.
22. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هفدهم، ص77.
23. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هشتم، ص278.
24. امام خمینی. صحیفه نور، جلد اول، ص175.
25. امام خمینی. صحیفه نور، جلد یازدهم، ص186.
26. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پانزدهم، ص125.
27. امام خمینی. صحیفه نور، جلد نوزدهم، ص46.
28. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هفدهم، ص137.
29. امام خمینی. صحیفه نور، جلد ششم، صص123 ـ 122.
30. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پانزدهم، ص125.
31. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هفدهم، ص228.
32. امام خمینی. صحیفه نور، جلد یازدهم، ص267.
33. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هیجدهم، ص13.
34. امام خمینی. صحیفه نور، جلد دوم، ص259.
35. امام خمینی. صحیفه نور، جلد دهم، ص252.
36. امام خمینی. صحیفه نور، جلد چهارم، ص199.
37. امام خمینی. صحیفه نور، جلد پنجم، صص115 ـ 114.
38. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هفدهم، ص77.
39. امام خمینی. صحیفه نور، جلد نوزدهم، ص194.
40. امام خمینی. صحیفه نور، جلد بیستم، ص34.
41. همان منبع، ص128.
42. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هیجدهم، ص101.
43. امام خمینی. صحیفه نور، جلد هشتم، صص234 ـ 233.
44. امام خمینی. صحیفه نور، جلد چهارم، ص31.
45. امام خمینی. صحیفه نور، جلد بیستم، ص132.
46. همان منبع، ص18.


منبع: مرکز مطالعات شیعه