تواضع در برابر مردم (قسمت دوم)
فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار شود.
آراسته ظاهریم و باطن نه چنان القصه چنانکه می نماییم نه ایم حال
به طور اجمال به بیان بعضی از علائم تواضع و ویژگیهای اهل تواضع می پردازیم. در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می خوانیم، سؤال کردند: «ما حد التواضع الذی اذا فعله العبد کان متواضعا؟ فقال: التواضع درجات منها أن یعرف المرء قدر نفسه فینزلها منزلتها بقلب سلیم لایحب أن یأتی الى احد الا مثل ما یؤتى الیه، أن رأی سیئه دراها بالحسنه، کاظم الغیظ، عاف عن الناس، و الله یحب المحسنین حد تواضع که اگر انسان آن را انجام دهد متواضع محسوب می شود چیست؟ فرمود: تواضع درجات و مراحلی دارد: یکی از مراحل آن این استکه انسان قدر و موقعیت نفس خویش را بداند و در همان جایگاه با قلب سلیم و پذیرش درونی) جای دهد، دوست نداشته باشد کاری درباره کسی انجام دهد مگر همانند کارهایی که درباره او انجام می دهند (همان گونه که انتظار احترام از دیگران دارد باید دیگران را محترم بشمارد و هر کاری را از سوی دیگران دون شأن خود می شمرد درباره دیگران دون شأن بشمرد) هرگاه بدی از کسی ببیند آن را با نیکی پاسخ دهد، خشم خود را فروبرد، از گناهان مردم در گذرد و آنها را مورد عفو قرار دهد، خداوند نیکوکاران را دوست دارد». همچنین آن حضرت در روایت دیگری می فرمایند: «التواضع ان تعطى الناس ما تحب أن تعطاه»: فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار شود. آنچه در این دو روایت پر محتوا آمده، در واقع نشانه های تواضع است که از طریق آن می توان به تعریف تواضع نیز آشنا شد. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) برخی از نشانه های تواضع بیان شده اند: « من التواضع أن ترضى بالمجلس دون المجلس و أن تسلم على من تلقى و أن تترک المراء و إن کنت محقا و أن لا تحب أن تحمد على التقوی»: از تواضع است که در نشستن به پائین مجلس راضی باشی و به هر که برخورردی سلام کنی و مجادله را ترک کنی، اگر چه حق با تو باشد، و دوست نداشته باشی که تو را بخاطر تقوایت بستایند. امیر مومنان علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: « ثلاث هن رأس التواضع: أن یبدء بالسلام من لقیه و یرضى بالدون من شرف المجلس و یکره الریاء و السمعة» سه چیز است که در راس فروتنی جای دارد. اینکه انسان به هر که می رسد سلام کند، به پایین پای مجلس رضایت دهد و خودنمایی و شهرت طلبی را خوش نداشته باشد.
یکی از نشانههای تواضع آغاز کردن به سلام است. برخی مدیران تنها به دوستان و آشنایان و مدیران هم سطح یا ارشدتر خود سلام می کنند، ولی اسلام اینگونه طرز تفکر را مردود شناخته و مسلمانان را موظف می داند که به هر کس برسند سلام کنند. اما مدیران متکبر و خودخواه این سنت اسلامی را نادیده گرفته و انتظار دارند که تمام مردم به آنها سلام کنند. خودخواهی و غرور برخی از آنان تا حدی است که متوقع اند کسانی که نشسته اند به احترام آنها از جا برخیزند و به آنها سلام کنند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «یسلم الصغیر على الکبیر و المار على القاعد و القلیل على الکثیر»: کوچک بر بزرگ، رهگذر بر نشسته و گروه اندک بر گروه انبوه باید سلام کنند. فخر رازی در تفسیر خود روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل می کند که بر اساس آن، کسانی که مرکبشان از مرکب دیگران از نظر قیمت بالاتر است باید بر آنها که مرکب ارزان تری دارند سلام کنند. وی پس از بیان این روایت می گوید: علت اینکه باید سواره بر پیاده سلام کند این است که سوار هیبت و ابهت بیشتری دارد، از این رو هنگامی که سلام می کند ترس مردم از میان می رود. و علت اینکه آن کس که مرکب او گرانقیمت تر است بر کسی که مرکب ارزانتری دارد باید سلام کند این است که این خود نوعی مبارزه با کبر است که سرچشمه این تکبر، ثروت است. زیرا برخی تصور می کنند چون از ثروت زیادی برخوردارند باید دیگران با دیده احترام به آنها بنگرند. به این جهت می گوید این گونه افراد برای سلام کردن بر دیگران سزاوارترند، چرا که این خود وسیله ای برای درهم شکستن کبر و غرور آنها است. بنابر این هرمدیری که ارشدتر میباشد باید بر مدیر و کارمند زیر دست خود سلام نماید زیرا مبازره با کبر و غرور است .
ادامه دارد..
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}