ریا عبارت است از اینکه انسان بخواهد با نشان دادن اعمال و کارهای نیک خود به دیگران در پیش آنان اعتبار و منزلت کسب کند و اگر عبادتی انجام می دهد یا اقدام به کار خیری و عمل صالحی می کند، هدفش این است که مردم را از کار خود آگاه کند و مردم او را تمجید و ستایش کرده، انسان خوبی بدانند. در مقابل ریا اخلاص قرار دارد که عبارت است از: خالص کردن قصد و نیت برای خداوند متعال و خالی کردن نیت از غیر خدا و این که همه کارها فقط و فقط برای اطاعت امر پروردگار و کسب رضای الهی انجام شود.
 
ریاکارن افرادی منافق و دوچهره هستند. در انظار عمومی و مردم، با نشاط و شوق عبادات می کنند و در تنهایی بی نشاط و بیحال هستند. دوست دارند مردم در تمام کارها آنها را بستایند و هنگامی که کار آنها مورد ستایش قرار می گیرد عملشان افزوده می گردد و چنانچه مردم مدح و ستایش نگویند از عمل خود می کاهند. ریاکاران اهل خدعه و فریب هستند و دائما اعمال نیک خود را به رخ دیگران می کشند و بر دیگران منت می گذارند. این مدیران چشم طمع به خلق دوخته و بر خداوند توکل ندارند و ظاهرا ذکر خدا می کنند ولی در دل کمتر خدا را یاد می کنند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: ریا و ظاهرسازی درختی است که میوه ای جز شرک خفی ندارد و اصل و ریشه آن نفاق است. بعضی از راههای درمان ریا عبارت اند از:
 
١- توجه به خشم و غضب الهی؛ ریا کردن در انجام عبادات و اوامر الهی در حقیقت نوعی استهزا و تمسخر کردن دستورات پروردگار است و موجب غضب او خواهد شد. توجه به آثار و عقوبات ریا میتواند مانع از به وجود آمدن و رشد این صفت زشت بشود .
 
2-توجه به بی ارزشی پاداش و تشویق مردم در مقابل پاداش پروردگار قادر متعال، اگر کسی پاداش‌ها و تشویق های زود گذر مردم را با اجر و پاداش های ماندگار الهی مقایسه کند هرگز عملی را به خاطر تشویق مردم انجام نخواهد داد. از رسول خدا سئوال شد نجات در چیست ؟ آن حضرت فرمود در این هست که شخص از عملی که برای عبادت خدا انجام میدهد مردم را در نظر نگیرد .
 
 ۳-توجه به خلف وعده‌ها، ناسپاسی ها و فراموش کاری های مردم، اگر انسان توجه کند بسیاری از مردم در مقابل خدمتی که به آنها می شوند ناسپاس اند و اصلا خدمات و نیکی هایی را که در حق شان می شود به حساب نمی آورند تا به فکر قدردانی و جبران آن باشند و گروه زیادی از آنان که خدمات و نیکی ها را به حساب می آورند خیلی زود آنها را فراموش می کنند. و برخی از کسانی که قصد جبران کردن دارند قدرت و امکانات این کار را ندارند. و کسانی هم که بتوانند سپاس و تشکری به جا آورند تشکرشان ارزش چندانی ندارد. در حالی که خداوند هیچ عمل خیری را که خالصانه انجام شده باشد را بی پاداش نمی گذارد و هیچ عملی را فراموش نمی کند؛ زیرا بر همه چیز آگاه است و بر انجام هر کاری و دادن هر پاداشی توانا است.
 
4- توجه به قدرت خداوند در تسخیر دل‌ها و قلب‌ها؛ انسان طبیعتا دوست دارد مورد تشویق و محبت مردم باشد و همه از او به نیکی یاد کنند، اما باید توجه داشته باشد که قلوب مردم و جلب محبت آنان به سوی افرادی که خالصانه اعمال نیک را انجام می دهند به دست او است، پس اگر اعمال خود را خالص کنند قطعا مدح و ستایش و قدردانی مردم را نیز خواهند داشت.
 
5- توجه به قدرت خداوند در افشا کردن ریاکاری ها در نزد مردم و رسوایی آن؛ کسی که بداند اگر مردم متوجه شوند این انسانی که این طور با سوز نماز می خواند و یا مخارج کار خیری را بر عهده دارد در نیت خود خالص نیست قطعا هیچ تشکری از او نخواهند کرد، هیچ گاه حاضر نخواهد شد زحمات خود را با ریا کاری از دست بدهد.
 
6- توجه به این که ریا نابود کننده اجر و پاداش اخروی اعمال انسان است؛ کسی که توجه داشته باشد عملی که ذره ای ریا و نا خالصی در آن وجود داشته باشد در پیشگاه خداوند متعال فاقد هر گونه ارزش و پاداش است و خداوند هیچ اجری به آن نخواهد داد متوجه می شود که عمل ریایی بالا ترین خسران و ضرر است.
 
7-عادت دادن خود به این که اعمال و کارهای نیک خود را در پنهانی انجام دهد. این یک راه عملی برای نجات از آفت ریا است.
البته باید توجه داشت در برخی از موارد اظهار و آشکار کردن عمل نیک نه تنها ریا و مبغوض نیست، بلکه بسیار پسندیده است:
 
 ١- انجام آشکار اعمال نیک و صالح به قصد تشویق دیگران ۲- انجام آشکار عبادات و اعمال به قصد تبلیغ دین. زیرا بسیار واضح است که تبلیغ مخفیانه معنا ندارد.
 
نکته مهم این که در بسیاری از موارد واقعا انجام کار به صورت آشکار ریا نیست، بلکه انجام وظیفه است، ولی شیطان وسوسه می کند تا انسان را از فیض شرکت در انجام کارهای خیر و عبادات دسته جمعی باز دارد، باید این موارد را شناخت و برای مبارزه با شیطان شائبه ریا را نادیده گرفت و آنها را آشکارا انجام داد؛ زیرا امروزه بسیاری از کارها مثل شرکت در نماز جمعه و جماعات و نماز خواندن در مسجد و... یک امر عادی است و جنبه ریایی ندارد.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390