مال پرستی، یکی از جلوه های برجسته دنیا پرستی است و تجمل گرایی نماد بارز مال دوستی است. دنیا زدگی سرآغاز همه زشتی هاست. وقتی مال دوستی به اوج رسید و به مال پرستی گرایید، عامل بسیاری از لغزشها می شود و انسانها را از راه کمال باز می دارد. نگاهی به مخالفان انبیاء ما را به این باور می رساند که آنان با به رخ کشیدن ثروت، خود و هوادارانشان را برتر می شمردند، غافل از این که تنها ملاک برتری در اسلام، تقوا، ساده زیستی و همانا روش و منش پارسایان است؛ همان راهی که امامان معصوم (علیهم السلام) در صحیفه تاریخ اسلام ترسیم کردند. آنان در برابر وسوسه های دنیوی، مردانه ایستادند و هیچ گاه تسلیم زر، زور و تزویر نشدند. آنان با این که می توانستند همچون دیگران از مواهب دنیا بهره مند شوند، ولی چون در جایگاه رهبری و امامت بودند، حتی از ضروریات زندگی نیز گذشتند تا سرمشقی باشند برای آیندگان. متاسفانه در طول تاریخ کسانی که باید چشم بیدار اسلام و پاسدار ارزش های اخلاقی باشند و سیره معصومین (علیهم السلام) را در پیش گیرند، بی صبرانه به ثروت اندوزی و تجمل گرایی روی آوردند و راه را از بیراهه بازنشناختند تا بدان جا که به تدریج، مال دوستی به دنیا گرایی و دنیا گرایی به شهوت رانی و سودجویی و در نهایت، سست شدن ارزشها انجامیده است. از این رو، اهل بیت (علیهم السلام) همواره خطر وابستگی و دلبستگی به مادیات را گوشزد کرده و راهکارهای خروج از این تعلق را نیز برشمرده اند. برخی از نشانه‌های تجمل گرایی و اسراف مدیران در سازمانها عبارتند از :
 
استفاده از اتومبیلهای لوکس و تغییر مداوم آنها و بکارگیری لوازم و تجهیزات گرانقیمت و لوکس غیر ضروری و استفاده از دکوراسیون لوکس و مبلمان گرانقیمت در دفاتر مدیریت و تغییر مداوم آنها و انتخاب دفاتر مرکزی و محل کار در مناطق ویژه شهرها و انتخاب دفاتر مدیریتی در طبقات فوقانی ساختمانها و تغذیه ویژه مانند صبحانه وبین وعده و نهار و شام در خارج از سازمان و پذیرایی با آشامیدنی‌ها و غذاهای گرانقیمت و غیر متعارف در سازمانها و رستورانها از میهمانان ویژه و در اختیار داشتن منازل و ویلا و استخرهای لوکس و بخشش از بیت المال با ژست خیرخواهانه و استفاده از موقعیتهای ویژه نظیر فرست کلاس در سفرهای هوایی و دریایی و بکارگیری لوازم و امکانات شخصی گرانقیمت و لوکس و استفاده از هتل های گران قیمت در مسافرت های ماموریتی..
 
 مصداق‌های فوق بستگی به سطح عمومی جامعه و اکثریت مردم تعریف میگردد . شاید بتوان حرکت انبوهی از مدیران میانی و زیرین یک سازمان را پشت مدیر عالی در مصاحبه های تصویری نوعی تجمل گرایی برشمرد . نقل است امام خمینی (رضی الله عنه) پس از تدریس در نجف در حرکت به سمت حرم امیر المومنین (علیه السلام) می ایستاد و پاسخ سئوالات طلابی که پشت سر ایشان وی را همراهی میکردند ارائه داده و از آنان می خواست در عقب حرکت ایشان نباشند .
 
آنچه با روحیه ی ساده زیستی سازگاری ندارد و مانع تحقق آن می شود، تجمل گرایی است. فرهنگ رفاه زدگی و تجمل گرایی، پیامدهای مخرب و نگران کننده ای دارد که به برخی از آنها می پردازیم.
 
همه می دانیم که هر پدیده اجتماعی، آثار و نتایجی را به دنبال خود می آورد و در بعضی موارد، بر کنش ها و واکنش های نسل آینده جامعه نیز تأثیر می گذارد و آن را دگرگون می سازد. در این بخش می کوشیم به پی آمدهای منفی تجمل گرایی بپردازیم. گفتنی است زیان های تجمل گرایی بسیار است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در کوتاه مدت یا دراز مدت در جامعه بر جای خواهد ماند. اینک با در نظر گرفتن آیات قرآن کریم و سخنان امامان معصوم (علیهم السلام) و اشاره به برخی رخدادهای تاریخی در این زمینه، مهم ترین آفتها و پیامدهای منفی این پدیده را بر خواهیم شمرد.
 
در هر جامعه بی توجهی به میانه روی در دخل و خرج زندگی و پرداختن به تجملات، زمینه های پیدایش فقر را فراهم می آورد. در یک زندگی اقتصادی و سالم، درآمد شخص یا جامعه از هزینه آن کمتر نیست یا دست کم با آن برابر است. امام علی (علیه السلام) درباره اندازه نگه داشتن خرج زندگی و زیاده روی در مصرف می فرماید: اندازه نگه داشتن در معیشت، سبب فقر و نیازمندی انسان می شود. چه بسیارند افرادی که با رنج و زحمت، اشرافی گری پیشه می کنند و به زیاده روی در مصرف روی می آورند. چنین افرادی پس از مدتی به سبب این زیاده روی و ترک اندازه در معیشت، محتاج دیگران گشته، به فقر مبتلا می شوند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای جلوگیری از پدید آمدن چنین وضعیتی می فرماید: «خدای سبحان، روزی فقیران را در مال توانگر قرار داده است. پس هر جا بینوایی گرسنه است، حق او در سفره رنگین اغنیا است و خدای متعال از توانگران بازخواست خواهد کرد؟». امام صادق (علیه السلام) نیز در این باره می فرماید: «... مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به دلیل گناهان و ستم کاری توانگران ». با گرایش به زندگی تجملی، هزینه های مصرف بالا می رود و طبیعی است که راه های مشروع، کفایت نمی کند. لذا مردم برای دستیابی به خواسته های روزافزون خود، از شیوه های نامشروع مانند چاپلوسی، رانتخواری،رباو...بهره میجویند. امام خمینی (رضی الله عنه) می فرماید : «این خوی کاخ نشینی اسباب این می شود که انحطاط اخلاقی پیدا شود. اکثر این خوی های فاسد، از طبقه ی مرفه به مردم دیگر صادر شده است». پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در گفت و گو با ابوذر از این نوع گرایش ابراز نگرانی کرده و می فرماید : به زودی مردمی از امت من خواهند بود که در دامن نعمت‌ها تولد می یابند، همتشان غذاها و نوشیدنی های گوناگون و رنگارنگ است و مورد ستایش نیز قرار می گیرند. ایشان بدترین افراد امت من هستند. ابن خلدون، متفکر و جامعه شناس مسلمان، تجمل و رفاه زدگی را دشمن شهرنشینی می داند و می گوید: تجمل خواهی و ناز پروردگی برای مردم، تباهی آور است، چه در نهاد آدمی انواع بدی ها و فرومایگی ها و عادات زشت، پدید می آورد و خصال نیکی راکه نشانه و راهنمای کشورداری است، از میان می برد و انسان را به خصال مناقض نیکی متصف می کند».
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390