نویسنده: علی اکبر مهدی پور



 

وادی‌ السلام‌ از دیدگاه‌ روایات‌

در احادیث‌ فراوانی‌ از قداست، عظمت‌ و ویژگی‌های‌ وادی‌ السلام‌ سخن‌ رفته، که‌ به‌ تعدادی‌ از آن‌ها اشاره‌ می‌کنیم:
۱. مرحوم‌ کلینی‌ با سلسله‌ اسناد خود از (حَبه`ُ العُرَنی)۴۶ روایت‌ می‌کند که‌ گفت: در محضر امیرمؤ‌منان‌ در وادی‌ السلام ایستاد و شروع‌ به‌ راز دل‌ گفتن‌ کرد، گویی‌ با کسی‌ سخن‌ می‌گفت.
به‌ احترام‌ آن‌ حضرت‌ مدتی‌ ایستادم‌ تا خسته‌ شدم، پس‌ نشستم، تا حوصله‌ام‌ سر رفت، باز هم‌ ایستادم‌ تا خسته‌ شدم، باز هم‌ آن قدر نشستم‌ که‌ حوصله‌ام‌ سر رفت. این‌ بار ایستادم‌ و عبایم‌ را تا کردم‌ و گفتم: ای‌ امیرمؤ‌منان! از طول‌ قیام‌ شما من‌ نگران‌ شدم، ساعتی‌ استراحت‌ بفرمایید.
پس‌ عبای‌ خود را روی‌ زمین‌ پهن‌ کردم‌ تا بر روی‌ آن‌ بنشینند. فرمود:
یا حَبه`ُ اِن هُوَ اِلاّ مُحادَثَه`ُ مُؤمِنٍ و مؤ‌انسته ُ.
ای‌ حبّه‌ این‌ چیزی‌ جز گفت‌ و گوی‌ با مؤ‌من‌ و انس‌ با مؤ‌من‌ نمی‌باشد.
گفتم: آیا آن‌ها نیز با یکدیگر چنین‌ گفت‌وگویی‌ دارند؟ فرمود:
نِعَم، وَلَو کُشِفَ لَکَ لَرَایتَهُم حَلَقاً حَلَقاً مُحتَبینَ یَتَحادَثُونَ.
آری، اگر پرده‌ از مقابل‌ دیدگانت‌ کنار برود، خواهی‌ دید که‌ آن‌ها نیز جامه‌ به‌ خود پیچیده، حلقه‌ حلقه‌ نشسته، با یکدیگر سخن‌ می‌گویند.
پرسیدم‌ آیا ارواح‌ مؤ‌منان‌ در این‌جا گرد آمده‌اند یا پیکرهای‌ آن‌ها؟ فرمود:
اَرواحٌ، وَما مِن مُؤ‌مِنٍ یَمُوتُ فی بُقعَه`ٍ مِن بِقاعِ الاَرضِ اِلاّ قیلَ لِروحِهِ: اِلحَقی‌ بِوادِی‌ السلامِ وَاِنها لَبُقعَه`ٌ مِن جَنه`ِ عَدنٍ .
ارواح‌ مؤ‌منان‌ در این جا گرد آمده‌ است، هیچ‌ مؤ‌منی‌ در هیچ‌ بقعه‌ای‌ از بقعه‌های‌ روی‌ زمین‌ از دنیا نمی‌رود جز این‌ که‌ به‌ روحش‌ گفته‌ می‌شود: به‌ وادی‌ السلام‌ بپیوند، به‌ راستی‌ آن جا بقعه‌ای‌ از بهشت‌ برین‌ می‌باشد.۴۷
علامه مجلسی‌ در مقام‌ تبیین‌ و تشریح‌ این‌ حدیث‌ شریف‌ می‌فرماید:
به‌ طوری‌ که‌ پیامبر اکرم(ص) جبرئیل‌ و دیگر فرشته‌ها را می‌دید، ولی‌ اصحاب‌ آن ها را نمی‌دیدند و به‌ طوری‌ که‌ علی(ع) ارواح‌ را در وادی‌السلام‌ می‌دید، ولی‌ (حَبّه) راوی‌ حدیث‌ آن‌ها را نمی‌دید، امکان‌ این‌معنی‌ هست‌ که‌ در وادی‌ السلام‌ باغ ها، بوستان‌ها، چشمه‌ها و استخرهایی‌ باشد که‌ مؤ‌منان‌ با پیکرهای‌ مثالی‌ و برزخی‌ خود از آن ها برخوردار باشند، ولی‌ ما از دیدن‌ آن ها ناتوان‌ باشیم.۴۸
سید نعمه`‌اللّه‌ جزایری‌ نیز در همین‌ رابطه‌ می‌فرماید:
بهشت‌ روی‌ زمین‌ سرزمین‌ وادی‌ السلام‌ در نجف‌ اشرف‌ می‌باشد که‌ ارواح‌ مؤ‌منان‌ در پیکرهای‌ مثالی‌متنعّم از نعمت های‌ الهی‌ در آن جا هستند تا روزی‌ که‌ به‌ جایگاه‌ اصلی‌ خود در بهشت‌ برین‌ راه‌ یابند.۴۹
مکاشفهِ‌ مشهور و شگفتی‌ که‌ برای‌ مرحوم‌ نراقی‌ در وادی‌ السلام‌ رخ‌ داده،‌ مؤ‌ید نظر علامهِ‌ مجلسی‌ و محدث‌ جزایری‌ می‌باشد.
در این‌ رابطه‌ مکاشفهِ‌ بسیار جالب‌ و شنیدنی‌ برای‌ یکی از نواده‌های‌ محقق‌ طباطبایی۵۰ روی‌ داده‌ که‌ به‌ جهت‌ اختصار از نقل‌ آن‌ صرف‌ نظر می‌کنیم. بر اساس‌ این‌ مکاشفه‌ ارواح‌ همهِ‌ مؤ‌منان‌ شب ها در وادی‌ السلام‌ گرد آمده، از محضر مقدس‌ مولای‌ متقیان‌ کسب‌ فیض‌ می‌کنند.
به‌ همین‌ دلیل‌ از زیارت‌ اهل‌ قبور در شب‌ نهی‌ شده‌ و تعلیل‌ شده‌ که‌ ارواح‌ مؤ‌منین‌ شب‌ها در وادی‌ السلام‌ هستند و هرگز نمی‌خواهند که‌ لحظه‌ای‌ از آن جا محروم‌ شوند و زیارت‌ آن‌ها در شب‌ موجب‌ محرومیّت‌ آن ها از حضور در وادی‌ السلام‌ می‌شود.
۲. فضل‌ بن‌ شاذان‌ در کتاب‌ (القائم) با سلسله‌ اسناد خود از اصبغ‌ بن‌ نباته‌ روایت‌ کرده‌ که‌ فرمود:
مولای‌ متقیان‌ امیرمؤ‌منان(ع) روزی‌ از کوفه‌ بیرون‌ رفتند تا به‌ سرزمین‌ (غَرِیّ) (نجف‌ فعلی) رسیدند و در آن جا روی‌ خاک‌ها دراز کشیدند.
قنبر عرضه‌ داشت: اجازه‌ بفرمایید جامه‌ام‌ را پهن‌ کنم‌ تا روی‌ آن‌ استراحت‌ فرمایید. امام(ع) فرمود:(نه، این‌ چیزی‌ جز تربت‌ مؤ‌من‌ و یا مزاحمتِ مجلس‌ او نمی‌باشد).
اصبغ‌ بن‌ نباته‌ گوید: عرض‌ کردم: مولای‌ من، تربت‌ مؤ‌من‌ را متوجه‌ شدیم، ولی‌ منظور شما را از مزاحمت‌ مجلس‌ مؤ‌من‌ متوجه‌ نشدیم.
فرمود:
َیا ابنَ نُباتَه`، لَوکُشِفَ لَکُم لَرَایتُم ارواحَ المُؤ‌مِنینَ فی هذَا الظَهرِ حَلَقاً یَتَزاوَرُونَ وَیَتَحَدّثُونَ، اِن فی هذَا الظَهرِ رُوحُ کُلّ مُؤ‌مِنٍ وَبِوادی بَرَهُوتَ نَسَمَه`ُ کُلٍّ کافِرٍ.
ای‌ پسر نباته، اگر پرده‌ از برابر دیدگان‌ شما کنار برود خواهید دید که‌ ارواح‌ همهِ‌ مؤ‌منان‌ در این‌ پشت‌ گرد آمده، حلقه‌ زده، با یکدیگر دیدار می‌کنند و از هر دری‌ سخن‌ می‌گویند، که‌ ارواح‌ همهِ‌ مؤ‌منان‌ در این‌ نقطه‌ گرد آمده‌ و ارواح‌ کافران‌ در وادی‌ برهوت).۵۱
۳. شیخ‌ طوسی با سلسله‌ اسناد خود از مروان‌ بن‌ مسلم‌ روایت‌ کرده‌ که‌ به‌ محضر امام‌ صادق(ع) عرضه‌ داشت:
برادرم‌ در بغداد زندگی‌ می‌کند، می‌ترسم‌ که‌ اجلش‌ در آن جا فرا رسد. امام(ع) فرمود:
ما تُبالی حَیثُما ماتَ، اَما اِنهُ لا یَبقی‌ مُؤ‌مِنٌ فی شَرقِ الاَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی‌ وادِی‌ السلام .
چرا در اندیشه‌ هستی‌ که‌ کجا بمیرد، بدون‌ تردید هیچ‌ مؤ‌منی‌ در مشرق‌ و یا مغرب‌ نمی‌میرد، جز این‌ که‌ خداوند روحش‌ را به‌ وادی‌ السلام‌ می‌فرستد.
راوی‌ پرسید: وادی‌ السلام‌ کجاست؟ فرمود:
ظَهرُ الکُوفَه`ِ، اَما اِنّی کََأنّی‌ بِهِم حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدثُونَ.
وادی‌ السلام‌ پشت‌ کوفه‌ است، گویی‌ من‌ با چشم‌ خود می‌بینم‌ که‌ حلقه‌ حلقه‌ نشسته‌ با یکدیگر سخن‌ می‌گویند.۵۲
۴. دیلمی‌ از امام‌ صادق(ع) روایت‌ کرده‌ که‌ فرمود:
ما مِن مُؤمِنٍ یَمُوتُ فی‌ شَرقِ الا َِرضِ وَغَربِها، اِلاّ حَشَرَ اللّهُ جَل وَعَلا روحَهُ اِلی‌ وادِی‌ السلام.
هیچ‌ مؤ‌منی‌ در شرق‌ یا غرب‌ دنیا نمی‌میرد، جز این‌ که‌ روحش‌ را خداوند متعال‌ به‌ سوی‌ وادی‌ السلام‌ گسیل‌ می‌دارد.
راوی‌ پرسید: وادی‌ السلام‌ کجاست؟ فرمود:
بَینَ وادِی‌ النجَفِ وَالکُوفَه`ِ، کَأنّی بِهِم خَلقٌ کَبیرٌ قُعُودٌ، یَتَحَدّثُونَ عَلی مَنابِرَ مِن نُور.
در میان‌ صحرای‌ کوفه‌ و نجف‌ می‌باشد، گویی‌ با چشم‌ خود می‌بینم‌ که‌ مخلوقات‌ بسیاری‌ بر فراز منبرهایی‌ از نور نشسته‌ با یکدیگر سخن‌ می‌گویند.۵۳
۵. زید نرسی، از اصحاب‌ امام‌ صادق(ع) از آن‌ حضرت‌ روایت‌ می‌کند که‌ فرمود:
چون‌ روز جمعه‌ و عیدین‌ (فطر و قربان) فرا رسد، خداوند منّان‌ به‌ رضوان‌ - خازن‌ بهشت‌ - فرمان‌ می‌دهد که‌ در میان‌ ارواح‌ مؤ‌منان‌ که‌ در عرصه‌های‌ بهشت‌ قرار دارند فریاد بر آورد که‌ خداوند به‌ شما رخصت‌ داده‌ که‌ به‌ خویشان‌ و دوستان‌ خود در دنیا سر بزنید...
آن گاه‌ امام(ع) تشریح‌ می‌کند که‌ با چه‌ تشریفاتی‌ آن ها را به‌ روی‌ زمین‌ می‌آورند. سپس‌ می‌فرماید:
فَیَنزِلُونَ بِوادِی‌ السلامِ، وَهُوَ وادٍ بِظَهرِ الکُوفَه`ِ، ثُم یَتَفَرّقُونَ فِی‌ البُلدانِ وَالاَمصارِ، حَتّی‌ یَزُورُونَ اهالیهِمُ الذینَ کانُوا مَعَهُم فی دارِ الدُّنیا.
پس‌ آن ها در وادی‌ السلام‌ فرود می‌آیند و آن‌ منطقه‌ای‌ در پشت‌ کوفه‌ است.از آن جا به‌ شهرها و کشورها پراکنده‌ می‌شوند، سپس‌ به‌ خویشان‌ و آشنایان‌ خود که‌ در دنیا با آن ها آمیزش‌ داشتند سر می‌زنند... و شامگاهان‌ به‌ جایگاه‌ خود در بهشت‌ برین‌ باز می‌گردند.۵۴

ملک‌ نقّال‌

احادیث‌ یاد شده‌ به‌ صراحت‌ دلالت‌ دارند بر این‌ که‌ ارواح‌ مؤ‌منان‌ به‌ وادی‌ السلام‌ نجف‌ منتقل‌ می‌شوند، در عالم‌ برزخ‌ در آن‌ سرزمین‌ پاک‌ با یکدیگر انس‌ می‌گیرند و به‌ گفت‌ و گو می‌پردازند و از نعمت‌های‌ بی‌کران‌ الهی‌ متنعم‌ می‌باشند، ولی‌ در احادیث‌ دیگری‌ از وجود (ملک‌ نقّال) و نقل‌ و انتقال‌ اجساد برخی‌ از مؤ‌منان‌ به‌ وادی‌ السلام‌ نجف‌ و دیگر مشاهد مشرفه‌ سخن‌ رفته‌ است.۵۵
این‌ احادیث‌ را محمدنبی‌ تویسرکانی‌ (م. ۱۳۲۰ ه) در کتاب‌ لئالی‌ الا‌خبار گرد آورده۵۶ و سید محمدباقر قزوینی، از شاگردان‌ شریف‌ العلما (م. ۱۲۴۵ ه .) در این‌ رابطه‌ کتاب‌ مستقلی‌ تأ‌لیف‌ کرده، آن‌ را رسالهِ‌ اثبات‌ ملک‌ نقّال نام‌ نهاده‌ است.۵۷
در این‌ رابطه‌ مکاشفهِ‌ بسیار جالبی‌ برای‌ مرحوم‌ ملامهدی‌ نراقی‌ در وادی‌ السلام‌ رخ‌ داده، که‌ سه‌ تن‌ از ملائکهِ‌ نقال‌ را مشاهده‌ کرده‌ که‌ پیکر مؤ‌منی‌ را به‌ وادی‌ السلام‌ نجف‌ اشرف‌ حمل‌ می‌کنند.
مشروح‌ این‌ داستان‌ را شیخ‌ محمود عراقی‌ با سند بسیار معتبر و قابل‌ استناد از مرحوم‌ نراقی‌ نقل‌ کرده‌ است.۵۸
داستان‌ جالب‌ دیگری‌ در همین‌ رابطه‌ برای‌ مرحوم‌ شیخ‌ فضل‌ اللّه‌ نیشابوری‌ (م.۱۳۵۷‌ه.) رخ‌ داده، که‌ مشروح‌ آن‌ را به‌ صورت‌ مستند در کتاب‌ (اجساد جاویدان) آورده‌ایم.۵۹

از ویژگی های‌ وادی‌ السلام‌

مرحوم‌ دیلمی‌ در ارشاد می‌فرماید:
از ویژگی های‌ تربت‌ امیرالمؤ‌منین(ع) این‌ است‌ که‌ از کسانی‌ که‌ در آن‌ سرزمین‌ دفن‌ شوند عذاب‌ قبر و سؤ‌ال‌ نکیر و منکر برداشته‌ می‌شود، چنان که‌ در روایات‌ صحیح به‌ آن‌ تصریح‌ شده‌ است.۶۰
برای‌ همین‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از بزرگان‌ وصیت‌ می‌کردند که‌ جنازه‌شان‌ را به‌ نجف‌ اشرف‌ منتقل‌ کنند و در جوار حرم‌ ملکوتی‌ امیرمؤ‌منان، در بهشت‌ روی‌ زمین‌ (وادی‌ السلام) به‌ خاک‌ بسپارند.
تعداد کسانی‌ را که‌ در طول‌ چهارده‌ قرن‌ در این‌ سرزمین‌ مقدس‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شده‌اند، جز خداوند منان‌ نمی‌داند.
گذشته‌ از سفرنامه‌های‌ جهانگردان، در گزارش‌های‌ محرمانهِ‌ بریتانیا نیز از رقم‌ بالای‌ جنازه‌هایی‌ که‌ به‌ جهت‌ قداست‌ مکان‌ از ممالک‌ مختلف‌ جهان‌ با امکانات‌ محدود آن‌ زمان‌ به‌ وادی‌ السلام‌ آورده‌ می‌شد، گفت‌وگو شده‌ است.۶۱
مرحوم‌ دیلمی‌ از برخی‌ از صلحای‌ نجف‌ اشرف‌ نقل‌ کرده‌ که‌ در عالم‌ روِ‌یا دیده‌ است‌ از هر قبری‌ که‌ در آن‌ سرزمین‌ وجود دارد، ریسمانی‌ بیرون‌ آمده‌ به‌ گنبد مولای‌ متقیان‌ گره‌ خورده‌ است.۶۲
سپس‌ اضافه‌ می‌کند که‌ از ویژگی‌های‌ این‌ سرزمین‌ مقدس‌ این‌ است‌ که‌ ارواح‌ همهِ‌ مؤ‌منان‌ به‌ سوی‌ آن‌ گسیل‌ می‌شوند.۶۳

مقام‌ صاحب‌ الزمان(عج)

از درب‌ طوسی‌ صحن‌ مقدس‌ امیرمؤ‌منان(ع) بیرون‌ آمده، از مسجد شیخ‌ طوسی‌ می‌گذریم، از درب‌ اصلی‌ وادی‌ السلام‌ وارد شده، از مقام‌ هود و صالح‌ می‌گذریم، اولین‌ مسیر ماشین‌ رو که‌ در سمت‌ چپ‌ ما قرار دارد، مسیر مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) می‌باشد.
مسیر کوتاهی‌ را پیموده‌ با گنبد سبزی‌ روبه‌رو می‌شویم‌ که‌ در طول‌ قرن ها به‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) شهرت‌ داشته، در طول‌ قرون‌ و اعصار صدها نفر در این‌ مکان‌ مقدس‌ به‌ محضر کعبهِ‌ مقصود و قبلهِ‌ موعود تشرف‌ یافته، کرامات‌ و معجزات‌ بی‌شماری‌ از آن‌ بزرگوار در این‌ مقام‌ مشاهده‌ شده، بیماران‌ صعب‌ العلاجی‌ با نفس‌ مسیحایی‌اش‌ شفا یافته، عاشقان‌ دلسوخته‌ و شیعیان‌ شیفته‌ای‌ پس‌ از یک‌ عمر (یاابن‌ الحسن) گفتن‌ و اشک‌ حسرت‌ ریختن، در این‌ مکان‌ مقدس‌ شاهد مقصود را مشاهده‌ نموده، پیشانی‌ ادب‌ بر آستان‌ ملک‌ پاسبانش‌ نهاده، خاک‌ زیر پایش‌ را توتیای‌ چشم‌ خود قرار داده‌اند، که‌ به‌ چند نمونه‌ از آن ها در پایان‌ این‌ نوشتار اشاره‌ خواهیم‌ نمود.
کاشی‌کاری‌ گنبد و بارگاه‌ موجود، در سال‌ ۱۳۱۰ ه .ق توسط‌ شخصی‌ به‌ نام‌ سید محمدخان‌ پادشاه‌ سند انجام‌ شده‌ است.
ساختمان‌ قبلی‌ توسط‌ سید بحرالعلوم‌ (متوفای‌ ۱۲۱۲ ه .ق) تجدید بنا شده‌ بود.۶۴
در محراب‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) سنگی‌ موجود است‌ که‌ زیارتنامهِ‌ حضرت‌ بقیه`‌اللّه(ارواحنافداه) بر آن‌ نقش‌ شده‌ است تاریخ‌ کنده‌کاری‌ این‌ سنگ‌ نهم‌شعبان‌۱۲۰۰ ه .ق می‌باشد.۶۵
محدث‌ نوری‌ در مورد تاریخچهِ‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) می‌نویسد: در بیرون‌ سور شهر نجف‌ در سمت‌ غربی‌ قبرستان‌ معروفِ وادی‌ السلام‌ مقام‌ مقدس‌ حضرت‌ مهدی(عج) واقع‌ است، که‌ از برای‌ آن: صحن، گنبد، مقام‌ و بارگاهی‌ است‌ و در آن جا محرابی‌ است‌ منتسب‌ به‌ حضرت‌ مهدی(عج) که‌ علت‌ این‌ انتساب‌ معلوم‌ نیست، نمی‌دانیم‌ که‌ آیا در آن جا کسی‌ آن‌ سرور را دیده، یا کرامتی‌ از آن‌ حضرت‌ در آن‌ مکان‌ مقدس‌ ظاهر گشته؟ جز این‌ که‌ آن‌ مقام‌ شریف‌ از قدیم‌ الایام‌ وجود داشته‌ است.۶۶
مرحوم‌ محدث‌ قمی‌ نیز در (هدیه` الزائرین) همان‌ بیان‌ استادش‌ محدث‌ نوری‌ را آورده‌ است.
در داستان‌ تشرّف‌ یک‌ سعادتمند کاشانی‌ که‌ در مقام‌ حضرت‌ مهدی(عج) در وادی‌ السلام، رخ‌ داده‌ و مشروح‌ داستانش‌ در بحارالانوار آمده و به‌ عنوان‌ (مقام‌ مهدی) تصریح‌ شده است.۶۷ محدث‌ نوری‌ پس‌ از نقل‌ این‌ داستان‌ می‌فرماید: از امثال‌ این‌ داستان‌ معلوم‌ می‌شود که‌ این‌ مقام‌ شریف‌ در آن‌ زمان‌ وجود داشته‌ و انتسابش‌ به‌ حضرت‌ مهدی(ع) معروف‌ و مشهور بوده‌ است.۶۸
علامهِ‌ بزرگوار مولا محمدتقی‌ مجلسی‌ (متوفای‌ ۱۰۷۰ ه .ق) در کتاب‌ گرانسنگ‌ (لوامع‌ صاحب‌ قرانی) که‌ در سال‌ ۱۰۶۶ ه .ق به تأ‌لیف‌ آن‌ پرداخته،۶۹ گزارش‌ سفر خود به‌ عتبات‌ عالیات‌ را به‌ طور مشروح‌ آورده‌ و در ضمن‌ آن‌ فرموده: ۲۸ سال‌ پیش‌ از این۷۰ به‌ زیارت‌ حضرت‌ امیرالمؤ‌منین‌ مشرف‌ شدم... مشغول‌ ریاضت‌ شاقه‌ شدم، اکثر ایام‌ در مقام‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(ع) می‌بودم‌ که‌ در خارج‌ نجف‌ اشرف‌ واقع‌ است... شب ها پروانه‌وار بر دور روضهِ‌ مقدسه‌ می‌گشتم... روزها در مقام‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(ع)...۷۱
بیان‌ مجلسی‌ اول‌ صریح‌ است‌ در این‌ که‌ این‌ مقام‌ در عهد او نیز موجود بوده‌ و به‌ حضرت‌ صاحب‌الامر(ع) منتسب‌ بوده‌ است.
در کتاب‌ لؤ‌لؤ‌ الصّدف‌ فی‌ تاریخ‌ النجف تأ‌لیف‌ سید عبداللّه، مشهور به‌ ثقه`‌الاسلام، که‌ در تاریخ‌ ۱۳۲۲ ه .ق تالیف شده،۷۲ آمده است‌ که‌ در مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) سنگ‌ مرمری‌ هست‌ که‌ زیارتنامهِ‌ آن‌ حضرت‌ بر آن‌ حک‌ شده، و تاریخ‌ کنده‌کاری‌ آن‌ ۹۱۲ هجری‌ می‌باشد.
از بررسی‌ مطالب‌ بالا به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ که‌ این‌ مقام‌ در طول‌ قرون‌ و اعصار به‌ عنوان‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) اشتهار داشته‌ و همه‌ روزه‌ پذیرای‌ هزاران‌ تن‌ از شیفتگان‌ دلسوخته‌ و عاشقان‌ پاکباختهِ‌ کعبهِ‌ موعود و قبلهِ‌ مقصود بوده‌ است.
نگارنده‌ در سفرهای‌ خود به‌ عتبات‌ عالیات، در سال های‌ ۱۳۵۷، ۱۳۷۷، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۲ ش. به‌ زیارت‌ این‌ مکان‌ مقدس‌ شرفیاب‌ شده، و در هر نوبت‌ شاهد اجتماع‌ صدها نفر از مشتاقان‌ و ارادتمندان‌ ساحت‌ مقدس‌ حضرت‌ بقیه`‌اللّه(ارواحنافداه) در طول‌ ساعات‌ روز بوده‌ است. ولی‌ به‌ طوری‌ که‌ محدث‌ نوری‌ و محدث‌ قمی‌ بیان‌ فرموده‌اند از تاریخچهِ‌ دقیق‌ آن‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست.
در سمت‌ راست‌ مقام‌ چاهی‌ است‌ که‌ راهیان‌ نور و عاشقان‌ کوی‌ محبوب‌ از آبِ آن‌ تبرک‌ می‌جویند و می‌گویند که‌ مکرر دیده‌ شده‌ که‌ حضرت‌ صاحب(ع) از آن‌ وضو گرفته‌اند.
در سمت‌ چپ‌ مقام‌ نیز اطاق‌ و محرابی‌ هست‌ که‌ به‌ مقام‌ امام‌ صادق(ع) مشهور است.
در طول‌ قرون‌ و اعصار مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) خدمه‌ای‌ داشت‌ که‌ متصدی‌ تنظیف‌ و ادارهِ‌ آن‌ بودند و برای‌ مقام‌ موقوفاتی‌ بوده‌ که‌ برای‌ روشن‌ نگاه‌ داشتن‌ مقام‌ هزینه‌ می‌شد.
در گذشته‌ در اطراف‌ مقام‌ خانه‌هایی‌ بوده‌ که‌ خدّامِ مقام‌ در آن ها سکونت‌ داشتند، پس‌ از هجوم‌ وهابیان‌ و ناامن‌ شدن‌ آن‌جا، آن ها نیز خانه‌های‌ خود را ترک‌ گفته، به‌ داخل‌ شهر رفتند، این‌ خانه‌ها به‌ تدریج‌ متروکه‌ و مخروبه‌ شدند.
ادارهِ‌ مقام‌ اینک‌ در دست‌ تیره‌ای‌ از اهالی‌ نجف‌ به‌ نام‌ آل‌ ابو اصیبع می‌باشد.۷۳

جایگاه‌ منبر حضرت‌ قائم(عج)

در احادیث‌ فراوانی‌ از منبر قائم‌ آل‌ محمد(عج) و جایگاه‌ آن‌ گفت‌وگو شده، که‌ به‌ چند نمونه‌ از آن‌ها اشاره‌ می‌کنیم:
۱. امام‌ صادق(ع) می‌فرماید:
کَأنّی‌ اَنظُرُ اِلَی‌ القائِمِ عَلی مِنبَرِ الکُوفَه`ِ وَحَولَهُ اَصحابُهُ ثَلاثُ مِائَه`ٍ وَثَلاثَه`َ عَشَرَ رَجُلاً عِده`َ اَهلِ بَدرٍ، وَهُم اَصحابُ الاَلوِیَه`ِ، وَهُم حُکّامُ اللّهِ فی اَرضِهِ عَلی خَلقِهِ.۷۴
گویی‌ قائم(ع) را بر فراز منبر کوفه‌ می‌بینم‌ که‌ ۳۱۳ تن‌ یارانش‌ - به‌ تعداد اصحاب‌ بدر - در اطراف‌ او حلقه‌ زده‌اند؛ آن ها پرچمداران‌ و فرمانروایان‌ خداوند در روی‌ زمین‌ در میان‌ بندگان‌ خدایند.
۲. فرات‌ بن‌ احنف‌ کوفی‌ می‌گوید:
در محضر امام‌ صادق(ع) عازم‌ زیارت‌ مولای‌ متقیان‌ امیرمؤ‌منان(ع) بودیم، هنگامی‌ که‌ به‌ (ثویه)۷۵ رسیدیم، امام(ع) پیاده‌ شدند و دو رکعت‌ نماز به‌ جای‌ آورد، پرسیدم‌ این‌ چه‌ نمازی‌ بود؟ فرمود:
هذا مَوضِعُ مِنبَرِ القائِمِ، اَحبَبتُ اَن اَشکُرَ اللّهَ فی هذَا المَوضِع.۷۶
این جا محلّ منبر حضرت‌ قائم(ع) است، دوست‌ داشتم‌ که‌ در این جا نماز شکر به‌ جای‌ آورم.
۳. ابان‌ بن‌ تغلب‌ از اصحاب‌ سرشناس‌ امام‌ باقر و امام‌ صادق(ع)۷۷ می‌گوید: در محضر امام‌ صادق(ع) بودم، که‌ از ظَهر کوفه‌ گذر کرد، در نقطه‌ای‌ پیاده‌ شد و دو رکعت‌ نماز خواند، کمی‌ جلوتر رفته‌ دو رکعت‌ دیگر به‌ جای‌ آورد، اندکی‌ جلوتر رفته‌ دو رکعت‌ دیگر خواند، آن گاه‌ فرمود: این جا محل‌ قبر امیرمؤ‌منان(ع) می‌باشد.
پرسیدم: جانم‌ به‌ فدای‌ شما باد، آن‌ دو مورد دیگر که‌ نماز گزاردید کجا بود؟ فرمود:

مَوضِعُ رَا‌سِ الحُسَینِ(ع) وَمَوضِعُ مِنبَرِ القائِمِ(ع).

یکی‌ محل‌ سرِ مقدس‌ امام‌ حسین(ع) و دیگری‌ محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع) می‌باشد.۷۸
۴. مبارک‌ خباز گوید: هنگامی‌ که‌ امام‌ صادق(ع) به‌ حیره۷۹ تشریف‌ فرما شد به‌ من‌ امر فرمودند که‌ بر استر و دراز گوش‌ زین‌ بگذارم، چون‌ زین‌ نهادم‌ سوار شد.من‌ نیز سوار شدم، به‌ محلی‌ رسیدیم‌ که‌ سیل‌ آن جا را گود کرده‌ بود، در آن‌جا فرود آمده‌ دو رکعت‌ نماز گزارد، اندکی‌ جلوتر رفته‌ دو رکعت‌ دیگر به‌ جای‌ آورد، کمی‌ جلوتر رفته‌ دو رکعت‌ دیگر نیز نماز خواند. آن‌گاه‌ سوار شده‌ بازگشت.
عرض‌ کردم: (جانم‌ به‌ فدای‌ شما، این‌ سه‌ مورد که‌ نماز گزاردید کجا بود؟)فرمود: (اولی‌ محل‌ قبر امیرمؤ‌منان(ع)، دومی‌ محل‌ سر مقدس‌ امام‌ حسین(ع)، سومی‌ محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع)).۸۰
سید بن‌ طاووس‌ این‌ حدیث‌ را از طریق‌ خواجه‌ نصیر طوسی‌ با سند معتبر از مبارک‌ خباز روایت‌ کرده‌ است.۸۱
۵. سید بن‌ طاووس‌ عین‌ این‌ حدیث‌ را با سلسله‌ اسناد خود از (ابوالفرج‌ سندی)۸۲ روایت‌ کرده‌ است، در آن جا نیز تصریح‌ شده‌ که‌ سومی‌ محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع) است.۸۳
در این‌ احادیث‌ پنجگانه، به‌ (محلّ منبر قائم)(ع) به‌ عنوان‌ محلّی‌ در ظهر کوفه‌ که‌ امام‌ صادق(ع) در آن جا فرود آمده‌ و دو رکعت‌ نماز گزارده‌ و فرموده: (این‌جا محل‌ منبر قائم(ع) می‌باشد) تصریح‌ شده‌ است.
علامه‌ مامقانی‌ در شمار آداب‌ زیارت‌ نجف‌ اشرف، از زیارت‌ پیامبران‌ عظیم‌الشأن‌ مدفون‌ در نجف: حضرت‌ آدم، حضرت‌ نوح، حضرت‌ هود و حضرت‌ صالح‌ سخن‌ گفته، سپس‌ می‌فرماید:
شایسته‌ است‌ در نجف‌ اشرف‌ زیارت‌ سرِ مقدس‌ امام‌ حسین‌ و محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع).۸۴
در مورد سرِ مقدس‌ توضیحاتی‌ داده، در پایان‌ می‌فرماید:
مستحب‌ است‌ زیارت‌ امام‌ حسین(ع) در مسجد حنانه؛ زیرا بر اساس‌ روایتی‌ ساعت‌ها سرِ مقدس‌ امام‌ حسین(ع) در آن جا بر زمین‌ نهاده‌ شده‌ بود.۸۵
امّا در باره جایگاه‌ منبر حضرت‌ قائم(ع) می‌فرماید:
تا کنون‌ محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع)(عج) به‌ صورت‌ مشخص‌ معلوم‌ نیست.
ولی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ احتمال‌ می‌فرماید:
من‌ احتمال‌ می‌دهم‌ - بدون‌ دلیل‌ استوار - که‌ محلّ منبر قائم(عج) همان‌ مقام‌ مشهور به‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) در وادی‌ السلام‌ باشد.۸۶
علامه‌ سید جعفر آل بحر العلوم ، این‌ احتمال‌ را به‌ صورت‌ قطعی‌ و به‌ طور ارسال‌ مسلّم‌ نقل‌ کرده‌ می‌فرماید:
محل‌ منبر قائم(ع) محلّی‌ است‌ در خارج‌ نجف، که‌ گنبدی‌ با کاشی‌ سبز دارد و به‌ عنوان: مقام‌ مهدی(ع) شناخته‌ می‌شود، که‌ پدر بزرگم‌ سید بحرالعلوم‌ آن‌ را تعمیر کرد، سپس‌ در سال‌ ۱۳۱۰ ه .ق سید محمدخان‌ پادشاه‌ سند آن‌ را تعمیر و مرمّت‌ نمود و کراماتی‌ به‌ آن جا نسبت‌ داده‌ می‌شود.۸۷
سید بحرالعلوم‌ در فصل‌ دیگری‌ پس‌ از بر شمردن‌ روایات‌ وادی‌ السلام‌ می‌نویسد:
(محل‌ منبر حضرت‌ قائم(ع) در وادی‌ السلام‌ است‌ که‌ از آن جا به‌ عنوان‌ مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) یاد می‌شود، پس‌ از آن‌ قبر هود و صالح‌ است، چنان که‌ در روایات‌ به‌ صراحت‌ آمده‌ است و آن ها زیارتگاه های‌ مشهوری‌ است‌ که‌ همگان‌ به‌ زیارت‌ آن ها می‌روند).۸۸
نگارنده‌ گوید:
احتمال‌ انطباق‌ محل‌ منبر حضرت‌ قائم(عج) با مقام‌ حضرت‌ مهدی(ع) در وادی‌ السلام، احتمال‌ بسیار معقولی‌ است‌ و یکی‌ از شواهد این‌ احتمال‌ وجود (مقام‌ امام‌ صادق(ع)) در کنار این‌ مقام‌ است‌ .
توضیح‌ این‌ که: شهرت‌ این‌ مکان‌ مقدّس‌ به‌ عنوان‌ (مقام‌ امام‌ صادق(ع)) طبعاً به‌ دلیل‌ نزول‌ امام‌ صادق(ع) در این‌ مکان‌ و به‌ جای‌ آوردن‌ دو رکعت‌ نماز در این‌ مکان‌ می‌باشد، چنان‌که‌ در احادیث‌ منقول‌ از ابان‌ بن‌ تغلب، ابوالفرج‌ سندی، فرات‌ بن‌ احنف‌ و مبارک‌ خبّاز به‌ آن‌ تصریح‌ شده‌ است.
در همهِ‌ احادیث‌ یاد شده، امام‌ صادق(ع) آن جا را به‌ عنوان‌ (محل‌ منبر قائم(عج)) معرفی‌ فرموده‌ است.
روی‌ این‌ بیان‌ احتمال‌ انطباق‌ مقام‌ حضرت‌ با محل‌ محراب‌ آن‌ حضرت‌ کاملاً احتمال‌ به‌ جایی‌ می‌باشد.
تا جایی‌ که‌ ما اطلاع‌ داریم، نخستین‌ کسی‌ که‌ این‌ احتمال‌ را ابراز کرده، علامهِ‌ بزرگوار، آیه`‌اللّه‌ حاج‌ شیخ‌ عبداللّه‌ مامقانی، متوفای‌ ۱۳۵۱ ه .ق (صاحب‌ تنقیح‌ المقال) در کتاب‌ ارزشمند (مرآه` الکمال) می‌باشد۸۹. سپس‌ علامه‌ آل‌ بحرالعلوم‌ مرحوم‌ سید جعفر آن‌ را به‌ صورت‌ ارسال‌ مسلّم‌ بیان‌ کرده‌ است.۹۰
علامهِ‌ مامقانی‌ مرآه`‌الکمال‌ را به‌ سال‌ ۱۳۳۵ ه .ق تأ‌لیف‌ کرده است،۹۱ این کتاب‌ در سال‌ ۱۳۴۲ ه . به‌ چاپ‌ رسیده‌ است.۹۲
مرحوم‌ بحرالعلوم‌ نیز کتاب‌ (تحفه`‌العالم) را به‌ سال‌ ۱۳۴۲ ه .ق به‌ رشتهِ‌ تحریر در آورده۹۳و به‌ سال‌ ۱۳۵۵ ه .ق به‌ چاپ‌ رسانیده‌ است.۹۴
با توجه‌ به‌ زمان‌ تحریر مرآت‌ و تحفه‌ احتمال‌ می‌رود که‌ مرحوم‌ بحرالعلوم‌ از آیت‌اللّه‌ مامقانی‌ استفاده‌ کرده‌ باشد و شاید برای‌ هر دو بزرگوار تداعی‌ شده‌ باشد.

چند نکته:

در پایان‌ شایسته‌ است‌ برای‌ تکمیل‌ مطلب‌ به‌ چند نکته‌ اشاره‌ شود:
۱. حدیث‌ ابان‌ بن‌ تغلب‌ را مرحوم‌ کلینی‌ با همان‌ سند روایت‌ کرده، جز این‌ که‌ به‌ جای‌ (موضع‌ منبرالقائم(ع))، (موضع‌ منزل‌ القائم(ع)) آورده‌ است.۹۵
ما این‌ حدیث‌ را از کامل‌ الزیارات‌ نقل‌ کردیم‌ و به‌ پیروی‌ از ابن‌ قولویه‌ آن‌ را (موضع‌ منبر القائم(ع))، آوردیم.
علامه‌ مجلسی‌ در مرآت‌ از کلینی‌ پیروی‌ کرده،۹۶ ولی‌ در بحار از ابن‌ قولویه‌ و سید بن‌ طاووس‌ تبعیت‌ نموده‌ است.۹۷
۲. وادی‌ السلام‌ بسیار وسیع‌ و گسترده‌ است، ولی‌ مساحت‌ آن‌ را در دست‌ نداریم، در یکی‌ از سفرهای‌ زیارتی‌ از رانندهِ‌ تاکسی‌ پرسیدم، گفت: ۱۰ کیلومتر در ۱۵ کیلومتر می‌باشد، ولی‌ سند مکتوب‌ ندارم.
۳. در بسیاری‌ از حکایات‌ و منابع‌ به‌ هنگام‌ بحث‌ از وادی‌ السلام‌ تعبیر بیرون‌ نجف‌ به‌ کار برده‌ شده؛ در حالی‌ که‌ وادی‌ متصل‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ می‌باشد و از صحن‌ مقدس‌ تا درِ وادی‌ بیش‌ از چند صد قدم‌ نیست. علت‌ این‌ تعبیر این‌ است‌ که‌ در طول‌ قرون‌ و اعصار‌ همواره‌ برای‌ حفاظت‌ شهر و تأ‌مین‌ امنیت‌ عمومی‌ دیواری‌ به‌ دور شهر کشیده‌ بودند که‌ آن‌ را (سور) می‌نامیدند، این‌ سور بین‌ شهر و وادی‌ السلام‌ فاصله‌ انداخته‌ بود و لذا بیرون‌ از سور را بیرون‌ نجف‌ تعبیر می‌کردند.
۴. در طول‌ قرون‌ و اعصار وادی‌ السلام‌ مرکز خلوت‌ اهل‌ دل‌ بود. بسیاری‌ از فقها، علما و صلحا ساعاتی‌ از روز را در وادی‌ السلام‌ به‌ تفکر، عبادت، اذکار و اوراد می‌پرداختند، چنان‌که‌ از مجلسی‌ اول‌ نقل‌ کردیم‌ که‌ در ایام‌ تشرّف‌ خود به‌ نجف‌ اشرف، شب‌ها در حرم‌ مطهر و روزها در مقام‌ حضرت‌ صاحب‌ الامر(ع) در وادی‌ السلام‌ به‌ عبادت‌ و ریاضت‌ مشغول‌ می‌شد.۹۸
۵. در منابع‌ فراوان‌ از وادی‌ اسلام‌ گفت‌وگو شده‌ و کتاب‌ مستقل‌ مبسوطی‌ به‌ نام: (وادی‌ السلام‌ ا‌وسع‌ مقابر العالم) توسط‌ محسن‌ بن‌ عبدالصاحب‌ بن‌ جابر آل‌ مظفر نجفی‌ تأ‌لیف‌ شده۹۹ که‌ در ۲۴۸ صفحه‌ با مقدمهِ‌ مرحوم‌ سید جواد شبّر، در ۱۳۸۴ ه .ق در نجف‌ اشرف‌ به‌ طبع رسیده‌ است.۱۰۰

پی نوشت :

۴۶. ابوقدامه، حبّه`‌بن‌ جوین، از قبیلهِ‌ عُرَینه، از اصحاب‌ امیرمؤ‌منان(ع) بود، به‌ سال‌ ۷۶ یا ۷۷ ه.ق در گذشت. [قاموس‌ الرجال، ج‌ ۳، ص‌ ۷۴].
۴۷. کافی، ج‌ ۳، ص‌ ۲۴۳؛ بحارالا‌نوار، ج‌ ۶، ص‌ ۲۶۸؛ ج‌ ۲۲، ص‌ ۳۷؛ مرآه`‌العقول، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۱۸.
۴۸. بحارالانوار، ج‌ ۵۰، ص‌ ۱۳۵.
۴۹. قصص‌ الانبیاء، جزایری، ص‌ ۲۵۸.
۵۰. علامه‌ سید عبدالعزیز طباطبائی، اسوهِ‌ تحقیق‌ و پژوهش، نوادهِ‌ صاحب‌ عروه‌ و متوفای‌ شب‌ ۷ رمضان‌ ۱۴۱۶ ه.ق .
۵۱. المحتضر، ص‌ ۴؛ بحارالانوار، ج‌ ۲۷، ص‌ ۳۰۷.
۵۲. تهذیب‌ الا‌حکام، ج‌ ۱، ص‌ ۴۶۶؛ کافی، ج‌ ۳، ص‌ ۲۴۳؛ مرآه`‌العقول، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۲۰؛ بحارالا‌نوار، ج‌ ۶، ص‌ ۲۶۸؛ ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۳۴.
۵۳. ارشاد القلوب، ج‌ ۲، ص‌ ۴۴۱؛ بحارالا‌نوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۳۴.
۵۴. الاصول‌ السّته` عشر، اصل‌ زید النّرسی، ص‌ ۴۳؛ بحارالا‌نوار، ج‌ ۶، ص‌ ۲۹۲؛ ج‌ ۸۹، ص‌ ۲۸۴.
۵۵. اجساد جاویدان، ص‌ ۳۳۴.
۵۶. لئالی‌ الا‌خبار، ج‌ ۴، ص‌ ۲۷۷.
۵۷. الذریعه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۰؛ ج‌ ۲۲، ص‌ ۲۱۸.
۵۸. دارالسلام‌ عراقی، ص‌ ۴۲۹ - ۴۳۲.
۵۹. اجساد جاویدان، ص‌ ۳۳۲ - ۳۳۸.
۶۰. ارشادالقلوب، ج‌ ۲، ص‌ ۴۳۹؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۳۳.
۶۱. موسوعه` العتبات‌ المقدسه. ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۵.
۶۲. ارشاد القلوب، ج‌ ۲، ص‌ ۴۳۹.
۶۳. بحارالانوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۳۳.
۶۴. تحفه`‌العالم، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱۹.
۶۵. ماضی‌ النجف، ج‌ ۱، ص‌ ۹۶.
۶۶. کشف‌ الاستار، ص‌ ۲۰۶؛ رخسار پنهان، ص‌ ۳۶۸.
۶۷. بحارالانوار، ج‌ ۵۲، ص‌ ۱۷۶.
۶۸. کشف‌ الاستار، ص‌ ۲۰۶.
۶۹. لوامع‌ صاحب‌ قرانی، ج‌ ۸، ص‌ ۸۱۷.
۷۰. یعنی‌ به‌ سال‌ ۱۰۳۸ ه.ق (۱۰۳۸=۲۸-۱۰۶۶).
۷۱. لوامع‌ صاحب‌ قرانی، ج‌ ۸، ص‌ ۶۶۴.
۷۲. الذریعه`، ج‌ ۱۸، ص‌ ۳۸۳.
۷۳. ماضی‌ النجف، ج‌ ۱، ص‌ ۹۶.
۷۴. بحارالانوار، ج‌ ۵۲، ص‌ ۳۲۶؛ تاریخ‌ الکوفه`، ص‌ ۱۰۰.
۷۵. یاقوت‌ می‌نویسد: ثَوِیه‌ نام‌ محلی‌ در نزدیکی‌ کوفه‌ می‌باشد [معجم‌ البلدان، ج‌ ۲، ص‌ ۸۷؛ تاریخ‌ الکوفه، ص‌ ۱۶۲].
۷۶. دلائل‌ الامامه، ص‌ ۴۵۹؛ حلیه`‌الا‌برار، ج‌ ۵، ص‌ ۳۴۳.
۷۷. در جلالت‌ قدر او همین‌ بس‌ که‌ امام‌ باقر(ع) به‌ او فرمود: در مسجد مدینه‌ بنشین‌ و برای‌ مردمان‌ فتوا بده، من‌ دوست‌ دارم‌ که‌ همانند تو را در میان‌ شیعیانم‌ ببینم‌ [معجم‌ الادباء، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۸] و چون‌ خبر ارتحالش‌ به‌ امام‌ صادق(ع) رسید، فرمود: به‌ خدا سوگند، مرگ‌ ابان‌ دلم‌ را به‌ درد آورد [تنقیح‌المقال، ج‌ ۳، ص‌ ۸۹].
۷۸. کامل‌ الزیارات، ص‌ ۳۴؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۴۱.
۷۹. حیره‌ نام‌ شهری‌ بود در سه‌ میلی‌ کوفه‌ در سرزمین‌ نجف‌ [معجم‌البلدان، ج‌ ۲، ص‌ ۳۲۸].
۸۰. تهذیب‌ الا‌حکام، ج‌ ۶، ص‌ ۳۵؛ وسائل‌ الشیعه، ج‌ ۱۴، ص‌ ۳۹۹.
۸۱. فرحه`‌الغری، ص‌ ۵۶؛ ترجمهِ‌ فرحه`‌الغری، ص‌ ۸۰.
۸۲. شیخ‌ طوسی‌ در شمار اصحاب‌ امام‌ صادق(ع) از او به‌ عنوان: (عیسی‌ ابوالفرج‌ السندی) نام‌ برده‌ [رجال‌ شیخ‌ طوسی، ص‌ ۲۵۹] و نام‌ او در سلسلهِ‌ روات‌ کلینی‌ در کافی‌ آمده، از جمله: ج‌ ۴، ص‌ ۴۰۹، ۴۲۸ و ۵۲۰.
۸۳. فرحه`‌الغری، ص‌ ۵۶؛ ترجمهِ‌ فرحه`‌الغری، ص‌ ۷۹؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۴۶؛ مستدرک‌ الوسائل، ج‌ ۱۰، ص‌ ۲۲۵.
۸۴. مرآه`‌الکمال، ج‌ ۳، ص‌ ۱۵۹.
۸۵. همان، ص‌ ۱۶۱.
۸۶. مرآه`‌الکمال، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۰ - ۱۶۱.
۸۷. تحفه`‌العالم، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱۹.
۸۸. همان، ص‌ ۲۵۶.
۸۹. مرآه`‌الکمال، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۱.
۹۰. تحفه`‌العالم، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۶ و ۳۱۹.
۹۱. مخزن‌ المعانی، ص‌ ۱۸۱.
۹۲. الذریعه`، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۸۳.
۹۳. تحفه`‌العالم، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۲.
۹۴. الذریعه`، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۱.
۹۵. کافی، ج‌ ۴، ص‌ ۵۷۲.
۹۶. مرآه`‌العقول، ج‌ ۱۸، ص‌ ۲۹۱.
۹۷. بحارالانوار، ج‌ ۱۰۰، ص‌ ۲۴۱، ۲۴۶ و ۲۴۷.
۹۸. لوامع‌ صاحب‌ قرانی، ج‌ ۸، ص‌ ۶۶۴.
۹۹. الذریعه`، ج‌ ۲۵، ص‌ ۹.
۱۰۰. معجم‌المطبوعات‌ النجفیّه`، ص‌ ۳۷۶.

منبع:www.sibtayn.com