شهادت؛ شروع نهضت
خبر شهادت حاج آقا مصطفی در اولین ساعات به تمام جهان مخابره شد و از طرف مسلمانان و انقلابیون از سراسر جهان پیام تسلیت به سوی نجف اشرف سرازیر شد.
خبر شهادت سید مصطفی خمینی در اولین ساعات به تمام جهان مخابره شد و از طرف مسلمانان و انقلابیون از سراسر جهان پیام تسلیت به سوی نجف اشرف سرازیر شد. در داخل کشور وضعیت به گونه دیگری رقم خورد. مجالس متعددی در تمامی شهرها و در مراکز و مساجد به یاد بود شهادت ایشان برپا شد که این مجالس همراه شد با روشنگری و تبادل آخرین اطلاعات از وضعیت انقلاب در رأس خبرها و سخنرانی ها نام امام خمینی رسما مطرح و هر مجلسی در نوع خود تبدیل به تظاهرات و اعتراض شد. از این زمان به بعد رسما نام امام خمینی در مجالس برده شد و به سبب فراگیر بودن مجالس ساواک نتوانست اقدامی بکند. در سندی از اسناد ساواک از طریق وزارت خارجه اینگونه گزارش شده است:
موضوع: فرزند خمینی - روزنامه فرانسوی زبان المجاهد چاپ الجزایر در شماره مورخ ۸ دسامبر ۱۹۷۷ شرحی پیرامون تظاهرات اخیر دانشجویی در ایران انتشار داده و از قول خبرگزاری فلسطینی وفا نوشته است که مصطفی خمینی فرزند امام روح الله خمینی مقام مذهبی مسلمانان شیعه در ایران به دست ساواک به قتل رسیده است. خبرگزاری مذکور به نقل از روزنامه المجاهد اضافه نموده است که یاسر عرفات رئیس سازمان یک پیام تسلیت آمیز ارسال نموده و خمینی طی پاسخ تلگرافی خود روابط مشکوک رژیم شاه ایران با صهیونیسم و استعمار آمریکا را محکوم نموده است. در همین روزها روزنامه لوموند فرانسه مصاحبه ای را با امام انجام می دهد که در سلسله اسناد ساواک در صفحات 252 تا 256جلد ۲۱ به تفصیل آمده است. این روزنامه نگار در مقدمه مصاحبه خود می نویسد: سپس در پرسشی از امام خمینی می پرسد: که فکر می کنید که فرزند شما به قتل رسیده است؟ اگر چنین نیست چرا مرگ وی علت انفجار و تظاهرات شده است؟
جواب: من با قطع و یقین نمی توانم بگویم چه اتفاقی افتاده است. ولی می دانم که وی شب قبل از درگذشتش صحیح و سالم بود و مطابق با گزارش هایی که به من رسیده است اشخاص مشکوکی به خانه وی رفته اند و فردای آن شب وی فوت کرده است. چگونه؟ من نمی توانم اظهار نظری بکنم. نارضایتی مردم به این مناسبت ابراز شد. مسلما مردم، خدمتگزاران خود را دوست می دارند. و مرا و نیز پسرم را خدمتگزار خود می دانند. دنبال این جریان هر کشتاری که رژیم ترتیب داد، تظاهرات تازه ای را به مناسبت چهلم کشته شدگان موجب گردید. اما مطلب اصلی و اساسی پسر من نیست و مسأله اساسی عصیان و شورش همه مردم بر ضد ستمگرانی است که به آنها ستم می کنند.
آیت الله خمینی گفتند: شورشهای اخیر مقدمه انفجاری عظیم اند از فرستاده مخصوص لوموند لوسین ژرژ هموطنان عزیز فرستاده مخصوص لوموند با قائد بزرگ حضرت آیت الله خمینی مصاحبه ای به عمل آورده است که در لوموند شماره 10346 مورخ 6 مه ۱۹۷۸ برابر با شانزده اریبهشت ۱۳۸۷ در صفحه 4 به چاپ رسیده است.
نهضت آزادی ایران (خارج از کشور - بخش اروپا) افتخار دارد که متن کامل این مصاحبه را جهت اطلاع مردم مبارز ایران منتشر می نماید. تذکر این نکته بجاست که یک قسمت از مقدمه فرستاده لوموند به طور خلاصه در مقدمه هئیت تحریریه لوموند آمده و یکی دو سؤال و جواب در متن از قلم افتاده اند. متن حاضر تمامی مصاحبه است. قسمتهایی که در روزنامه لوموند نیامده است در داخل «» گذاشته شده اند.
از آغاز سال جاری (مسیحی) شورشهای بزرگی مرتبا در ایران از قم گرفته تا تبریز به وقوع پیوسته و شهرهای متعددی را زیر آتش خود گرفته اند. در همین هفته نیز کار درس و بحث در چند دانشگاه واقع در تهران، به هم خورده است. گر چه مخالفان چپ و چپ افراطی در این جنبش ها که بر ضد رژیم پهلوی است به طور فعال شرکت دارند ولی به نظر می رسد که الهام دهندگان عمده و اصلی این جنبشها رهبران مذهبی اند.
به هر حال به طور مرتب و منظم، تظاهرکنندگان نام رهبر مذهبی شیعیان یعنی آیت الله خمینی را تکرار می کنند، آیت الله خمینی از سال 1963 به حالت تبعید در عراق به سر می برد. در روز ۲۹ اکتبر ۱۹۷۷ مرگ مشکوک پسر ایشان در ایران و انتشار مقاله توهین آمیزی علیه آیت الله در روزنامه های دولتی منشأ عصیان و طغیانی گردید که پس از آن تاریخ، نیروهای مذهبی را علیه شاه به حرکت درآورد.
هر چند آیت الله خمینی که از مخالفان سرسخت رژیم شاهنشاهی است، مرتبة بیانیه ها و اعلامیههایی خطاب به مردم صادر می کند و آنها را به شورش و عصیان فرا می خواند ولی هیچ گاه تا کنون با مطبوعات خارجی مصاحبه به عمل نیاورده است. ایشان در تبعیدگاه خود در شهر مقدس نجف (عراق) فرستاده مخصوص لوموند را به حضور پذیرفت.
آیت الله خمینی با چهره ای لاغر که محاسنی سفید آن را کشیده تر می کرد با بیانی متهورانه و» لحنی آرام و بم، مدت دو ساعت با ما سخن گفت حتی وقتی به این مطلب و تکرار آن می پرداخت که: ایران باید خود را از شر شاه خلاص کند و نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره می کرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده می شد و نه در خطوط چهره اش حرکتی ملاحظه می گردید. «وضع رفتار، قدرت تسلط و کف نفس وی، وضع رفتار و قدرت تسلط و کف نفس خردمندی کهن سال بود.»
«آیت الله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین می کرد: نگاهی که همواره نافذ بود اما هنگامی که مطلب به جای حساس و عمده ای می رسید تیز و غیر قابل تحمل می شد. آیت الله عزمی راسخ و کامل دارد و در صدد قبول هیچ مصالحه ای نیست و مصمم است که در مبارزه خود علیه شاه تا پایان کار به پیش برود. در حال حاضر در ایران به نام همین پارسا و زاهد 76 ساله است که شورشهای متعدد به وقوع می پیوندد.
این شورشها که دارای عناوین و موضوعاتی مذهبی اند خیلی بیشتر از آنچه جبهه مخالف چپ رژیم شاه را به خطر بیندازد، رژیم مذکور را جدا به خطر انداخته است.» اکنون ما در حضور آیت الله در اتاقی دو متر در دو متر و در خانه ای هستیم که در دورترین قسمت نجف واقع است . شهری که از لحاظ وضع جغرافیائی یکی از بدترین مناطق کویری عراق است... (امام خمینی در آینه اسناد، جلد ۲۱، ص ۲۵۲)
منبع: امید اسلام، معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1390
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}