حقیقت نوری است که خودش را از لابلای قلبهای ناپاک عبور می‌دهد و هیچ کس جلودار آن نیست. ناگهان می‌بینی آن نور بر سر زبانها افتاده و هیچ کس را یارای پنهان کردنش نیست. آنجاست که دوست و دشمن دلشان می‌خواهد از قافله حقیقت عقب نمانند و او را نمایان سازند. علی علیه‌السلام همان نور و روشنی است که در قلب دوستان و دلباختگانی مثل ضرار و در دهان دشمنانی مثل معاویه جا خوش کرده و کسی نمی‌تواند منکر آن شود. هزاران سال هم اگر بگذرد باز هم این حقیقت، باران روشنی‌اش را از دست نمی‌دهد و همچنان پرنور بر همه جهان می‌بارد. برای همین است که پیامبر (ص) تمسک به او و خاندانش را مایه نجات و رسیدن به رستگاری می‌داند. به هر حال، خوش تر آن باشد که وصف دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران.

امام علی‌ علیه‌السلام در نگاه دشمنان

کم نبودند آدمهایی که قلبشان پوشیده از دروغ و سیاهی بود ولی زبانشان نمی‌توانست منکر حقیقت و انسانیت شود. معاویه‌بن ابی سفیان نمونه روشنی از آن است که با وجود تمام دشمنی که با علی علیه‌اسلام داشت نتوانست جلوی اشک چشمش را در زمان شهادت ایشان بگیرد. جریر از مغیره نقل می کند: زمانی که علی(ع) به شهادت رسید، معاویه خواب بود، او را بیدار کردند و خبر شهادت آن حضرت به وی رساندند. معاویه برخاست، نشست و سپس شروع به گریه کرد و گفت: انا لله و انا الیه راجعون.(1) نقل است که روزی معاویه، دشمن سرسخت امام علی(ع) به اتفاق فرزند نابکارش یزید، و عمرو بن عاص نشسته بود؛ در این هنگام شخصی از مصر هدیه نفیسی (قالیچه نفیسی) آورد و به معاویه اهداء کرد. معاویه در آن روز پیشنهاد عجیبی به یزید و عمرو بن عاص کرد، گفت: هر یک از ما یک بیت شعر در شأن علی(ع) بگوئیم و شعر هر کدام از ما، اگر از نظر ظاهر و معنی، جالب و زیبا بود، این هدیه مال او باشد. یزید و عمرو بن عاص پیشنهاد معاویه را پذیرفتند. معاویه گفت: خَیرُالوَری مِن بَعد احمد حَیدَرٌ/ و النّاسُ ارضٌ و الوصیُّ سَماء: بهترین مردم بعد از پیامبر(ص)، حیدر است؛ زیرا تمام مردم به منزله زمین هستند و علی(ع) به مثابه آسمان است، و هر چه برکت از زمین به دست می آید از آسمان است؛ زیرا اگر آسمان نبارد و آفتاب به زمین نتابد...هرگز از زمین چیزی روییده نخواهد شد. عمرو بن عاص در مقابل او گفت: و هُو الَّذی شَهِدَ العدُوُّ بفضله/ و الفَضلُ ما شَهِدَت به الاعداءُ: علی(ع) کسی است که مثل معاویه دشمن او، او را ستایش و تمجید می کند، و فضیلت آن است که دشمن بگوید. یزید گفت کَمَلیحَةٍ شَهِدَت بِها ضَرّائُها/  و الحُسنُ ما شَهِدَت به ضَرّاءُ: علی (ع) همچون بانوی زیبا روی و نمکینی است که هووهای او، به نیکی و بزرگواری او گواهی دهند، زیبایی آن است که هووها به آن گواهی دهند. به هر حال شعر عمرو بن عاص از نظر شیوایی عبارت، برنده تشخیص داده شد، و آن هدیه، نصیب او گردید(2)

از این دست موارد بسیار است و همه اینها در حالی اتفاق می‌افتد که معاویه 80 سال در مبارزه و قیام بر علیه امام بود و تمام منابر مشغول سبّ و لعن ایشان بودند. سرمایه‌های عظیمی به کار گرفته شد تا به ظاهر مسلمانان، از او برگردند و اتفاقا جز مواردی اندک، همه از امام برگشتند. با اینحال علی علیه‌السلام نوری است که نمی‌توان آن را با دهانها خاموش کرد(3)

فضایل امام علی(ع) از زبان خواهر عمرو بن عبدودّ

در جنگ خندق نبرد سختی بین حضرت علی(ع) و عمرو بن عبدودّ از شجاعان عرب در گرفت. حضرت شمشیری بر پای او زد و پای او را قطع کرد و عمرو، به زمین افتاد، حضرت بر سینه اش نشست، عمرو گفت: یا علی قد جلستَ منّی مجلسا عظیما؛ ای علی در جای بزرگی نشستی. آن گاه چون مرا کشتی جامه از تن من باز مکن، حضرت فرمود: این کار بر من خیلی آسان است.
خواهر عمرو، وقتی بر سر جنازه برادرش آمد، برخلاف رسم آن زمان ملاحظه کرد که جنازه برادر مثله نشده، و زره عمرو را که مثل آن در عرب پیدا نمی شد با سایر اسلحه و لباسهایش به غارت نرفته است. گفت: ماقتله الاّ کریم؛ برادر مرا نکشته است، مگر مردی کریم سپس از قاتل برادرش پرسید، کیست کشنده برادر من؟ جواب دادند: شمشیر خدا و شیر اسلام علی بن ابی طالب. خواهر عمرو اشعاری سرود که ترجمه دو بیت آن چنین است: اگر برادرم را جز علی، شخص دیگر کشته بود، تمام عمرم را با گریه و زاری می گذراندم. ولی کشنده برادرم در جهان نظیری ندارد!! از سوی دیگر پدر او در شرافت و فضیلت مهتر و سرور مردم بود.
با دانستن این برشها از تاریخ است که می‌توان خلیفه دوم را درک کرد که چرا می‌گفت:« لولا علی لهلک العمر، اگر علی ‌علیه‌السلام نبود هر آینه عمر هلاک می‌شد».(4)

علی علیه‌السلام در نگاه غیر مسلمانان

میخائیل نعیمه مسیحی می گوید: در واقع بر مورخ و نویسنده ای به هر اندازه که با هوش و با شخصیت نکته سنج نابغه هم باشد امکان ندارد که حتی در هزار صفحه بتواند تصویر کاملی از علی (ع) نشان دهد و برای شما مجسم سازد و بتواند رویدادهای مهمی را که در دوران آن به وقوع پیوسته به نحو شایسته ای روشن سازد پس آنچه را که علی (ع) درباره آن فکر و دقت نموده و آنچه که این شخصیت بزرگ عربی بین خود و خدای خود گفته و عمل کرده است از اموری است که هرگز هیچ گوشی آن را نشنیده و هیچ چشمی آن را ندیده است.

گابریل دانگیری درباره شخصیت علی (ع) می گوید: شخصیت علی (ع) دارای دو خاصیت برجسته و ممتاز است که در هیچ یک از قهرمانان بزرگ نمی توان یافت نخست آنکه علی (ع) در عین حال که عنوان قهرمانی و امام هر دو را دارا بود. سردار جنگی شکست ناپذیر و عالم الهی و فصیح ترین خطبای صدر اسلام بشمار می رفت. آیا ممکن است (رولان) و (بایار) دو قهرمان مشهور تاریخ اروپا را تصور کرد که متون مقدس را استادانه تفسیر نموده و نکات مهم تورات و انجیل را شرح داده و از بالای منبر نطق نموده و بغرنج ترین معضلات قانون مدنی و قانون جزا راحل نمایند؟

آیا می توان (سن تماس داکن) و (سن ژان کریز و ستوم) یا(سونه) روحانی بزرگ مذهب را در نظر مجسم کرد که شمشیر بدست به خیل دشمنان هجوم کرده و دیوارهای محکم ترین دژها را فرو ریزند؟

خاصیت دوم علی (ع) این است که از نظر تمام مذاهب اسلام مورد ستایش و تکریم است و بی آنکه او خود خواسته باشد، تمام فرق و مذاهب اسلامی او را پیشوای خود می شناسند، در صورتی که پیشوایانی از قبیل (نسطوریوس ) و (فوسیوس) و (لوتر) فقط مورد احترام کلیساهای خود هستند و از نظر کلیساهای دیگر طرد شده اند.(5)

واقعیت این است که به اندازه‌ای‌که دکتر شبلی شمیّل و جرج جرداق و جبران خلیل جبران و رودلف ژایگر آلمانی و دیگر دانشمندان به دنبال شناخت علی‌علیه‌السلام بودند و هستند، مردم هم زمانش نبودند و اینگونه بود که حضرت در میان آنان، در نهایت مظلومیت به شهادت رسیدند.


منابع

(1) و (2) پایگاه اطلاع رسانی حوزه
(3) « یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» آنها می خواهند نور خدا را با دهان های خود خاموش سازند، ولی خدا نور خود را کامل می کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند
(4) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید،ج 1،ص18و ج12 ص179
(5) مرکز جهانی اطلاع رسانی آل‌البیت