ادب ورزی که نشانه شخصیت سالم است، سبب محبوبیت انسان می شود. هر چه میزان ادب در گفتار و کردار بالاتر رود، در دل دیگران بیشتر جای خواهیم داشت. از همین روست که ادب را بهتر از دولت و ثروت و قدرت به حساب آورده اند. پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلم)، در حدیثی خویشتن را برخوردار از ادب الهی خوانده است.1
 
ویژگی بارز انسانها و گروه های موفق در جامعه، ادب ورزیدن است. در خانواده که بستر پرورش شخصیت و خوبیهاست، بیش از هر مرکز جمعی دیگر، به ادب ورزی نیاز است. بیشترین اوقات عمر زن و مرد در کنار هم سپری می شود، به همین دلیل، همواره باید در گفتار و رفتارشان ادب داشته باشند. اگر در خانه و خانواده، تمرین ادب ورزی نداشته باشیم، بی شک در جاهای دیگر نیز در ادب ورزیدن ناتوان خواهیم بود.
 
همسران جوانی که به سوی هم آمده اند، ساختار شخصیتی و رفتاری متفاوتی با هم دارند. دختر و پسری که قبل از ازدواج، والدینشان روش و رفتار ادب آمیز و ادب آموزی نداشته اند، بعد از ازدواج سختی های فراوانی فراروی زندگی شان دارند. با این همه، باید باور کنند که می توانند با تمرین های عملی پیوسته و منظم، همسر ادب ورزی شوند. نیز باید با خصلت‌های زشت‌شان بجنگند. رفتار ادب ورزانه همسرشان، فضای مساعدی را فراهم می آورد تا گام های بلندی در راه پرورش خود انسانی شان بردارند. شکی نیست که تغییر چنین همسرانی، باید از همان هفته های آغازین پیوند ازدواج آغاز شود، وگرنه با امروز و فردا کردن موفق نخواهند شد.
 
اگر لذت رفتار ادب آمیز را حس و درک کنیم، در دگرگون سازی اخلاق خوارکننده خود شتاب خواهم کرد. چرا خود را از چنین لذتی بی بهره کنیم؟ نگاهی مؤدبانه به همسرمان داشته باشیم تا برق نگاهمان، دل او را صید ما سازد. نگاهی آکنده از خشم و نفرت یا نگاهی تهی از مهر و عاطفه، چه اثرهایی بر روان همسرمان می گذارد؟ زبانی که با کلمه های آسمانی «عزیزم» و «جانم» همراه شده باشد، با زبانی که همراه کلمات سرد است، تفاوت ندارد؟ آرام پاسخ دادن با چهرهای خندان اعجاز می کنند یا پاسخ های آمیخته به قهر و پرخاشگری؟
 
پرسش های سنجیده و مهرآمیز از همسرمان، بر نیرومندی عواطفمان به همدیگر می افزاید یا پرسش های ناسنجیده و حاکی از بدگمانی و بی اعتمادی و بی ادبی؟
 
کدام بهتر است؟ می توان روزنامه یا مجله ای را که همسرمان خواسته، به طرف او پرتاب کنیم یا جلوی او خم شده، آن را دو دستی تقدیم کنیم؟ ز هر کنشی، واکنشی به همراه دارد. البته ناگفته نماند که کنش های ما در برابر همسرمان، باید بر پایه سنجش شخصیت وی باشد. بسا افراطی گری در ادب ورزی، خانواده را دچار آسیب می کند. پس، تعادل در ادب ورزیدن و رفتار متناسب با روحیه همسر ضرورت دارد. پدران و مادران شایسته ای که همواره گفتار و کردار ادب آمیز دارند، در ادب آموختن به نسل های آینده موفقیتهای نظرگیر خواهند داشت.
 
بی تردید، هم خودشان از بذرهای سبز شده در گلدان روانی فرزندشان لذت می برند و هم دیگرانی که با آنان رابطه اجتماعی و عاطفی دارند. چنین نسلی می تواند حرمت بزرگ ترها را پاس دارد و آنها را دلشاد و سالم نگاه دارد؛ زیرا آنها رفتار ادب آموز و ادب آمیز پدر و مادرشان را در برابر پدربزرگ و مادربزرگ دیده و الهام گرفته اند.
 
باید مطمئن باشیم که چشیدن لذت ادب ورزی، شخصیتمان را در جهت ادب ورزیدن و کسب این هنر ارجمند حرکتی شتابان می بخشد.
 
باید یادآور شد که پدران و مادران، در ارتباط با ادب ورزیدن دختران و پسران خویش، مسئولیت دارند. بی گمان، بنیاد ادب ورزی در نهاد اجتماعی استواری چون خانواده پی ریزی می شود. از همین رو، پیشوایان دین، پیش از آنکه فرزندشان به دوران جوانی و قبول مسئولیت زندگی و زناشویی رسد، او را به ادب ورزی رهنمون بوده اند.2
 

وفادار بودن به یکدیگر

اگر وفا از خانواده حذف شود، جز ویرانه چه بر جای می ماند؟ آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید که وفا راکی و کجا باید آموخت؟ شاید بپرسید مگر وفا آموختنی است؟ درست است که همه زیبایی ها در نهاد پاک آدمی نهاده شده است، اما نباید یادگیری و نقش آن را در زندگی و زناشویی از یاد برد. در حقیقت، یادگرفتن اصول سلامتی شخصیت، همان یاد آوری زیبایی های درون انسان است.
 
وقتی از رفتار پدر یا مادر، وفاداری به همسر را می آموزیم، چگونه ممکن است همسری بی وفا باشیم؟ پس، خانواده را باید کلاس وفا به شمار آورد و با تشکیل خانواده جدید، وفاداری را تمرین کرد.
 
گمان نکنیم که هر کسی می تواند به آسانی همسر با وفایی شود. اگر خودشناسی نداشته باشیم و به جایگاه همسر و خانواده در زندگی و سرنوشتمان پی نبرده باشیم، محال است وفادار بمانیم. شاید تمایل به وفاداری در ما باشد، اما عوامل بازدارنده از رشد شخصیت و تقویت بنیان خانواده نیز زیاد است.
 
شکی نیست که تمایل دو سویه زن و مرد به اصل وفاداری، تأثیرگذاری شگرفی خواهد داشت، چون همسر با وفا، با رفتار وفا آمیزش می آموزد که چگونه با وی رفتار کنیم. این آموزش های رفتاری که همان یاد آوری های گفته شده هستند، خانواده را از گزندهای بی وفایی دور نگه می دارد.
 
چگونه ممکن است که عشق ورزیدن همسرم را حس کنم و راه و رسم وفا را فراموش کنم؟ می توان گفت بی وفایی همسران، در خانواده هایی وجود دارد که همسران به یکدیگر بی مهر و بی اعتنا شده اند. یعنی، رفتار منفی همسر، خواسته یا ناخواسته می آموزد که راه بی وفایی را طی کنیم، هر چند که بی راهه است.
 
از این رو، نباید حرکت های رفتاری منفی یا مثبت را در سلامت یا آسیب پذیری شخصیت نادیده انگاشت. هر رفتار همسر، هر چند کوچک، ممکن است حامل پیام وفاداری یا بی وفایی باشد. اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا برخی زنان و مردان، در آغاز زندگی مشترک با سالهای بعد، بی وفا می شوند؟
 
افزون بر خانوادهای که در آن پرورش یافته ایم، مدرسه و دوستان و محیط کار نیز تأثیرگذارند. پس از ازدواج، ممکن است عواملی مانند مقایسه کردن همسر با همسر های دیگران، و ناتوانی ها و تمیز نبودنها و ... سبب بی وفایی شوند. برخی عوامل یاد شده را می توان با برنامه ریزی و تمرین برطرف کرد، اما برخی عوامل ریشه دار در شخصیت و رفتار، همواره تهدیدکننده می مانند.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. قال رسول الله: أدَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِیبی، بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰
2.  فَبادَرْتُک بِالأَدَبِ قَبْل أَنْ یَقْسوَ قلبُکَ وَ یَشتغِلَ لُبُّکَ، نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، ص ۲۹۷.
 
منبع: بایسته های زناشویی، ابوالفضل هدایتی فخر داوود، قم: موسسه بوستان کتاب، 1393.