غدير، هجرت، بيعت و روايت بانوان(قسمت اول)

نويسنده: اكرم السادات حسينى




چكيده

رسول اكرم صلى الله عليه و آله پيش از حركت به سوى مكه ، همگان را به هجرت به سرزمين وحى فراخواندند تا علاوه بر تعليم مناسب حج ، پيام ولايت و جانشينى اميرمؤمنان على عليه‏السلام را به آنان ابلاغ كنند و بر اين امر مهم از آنان پيمان بگيرند .
حضور بانوان و در رأس آنان بزرگوارانى همچون ام‏سلمه ، ام‏هانى ، اسماء بنت عميس و ديگر بستگان پيامبر صلى الله عليه و آله گرچه بسيار بااهميت است ، اما حادثه‏ى جديدى نيست ؛ زيرا پيش از آن نيز زنان در هجرت‏هاى متعدد - مانند هجرت از مكه به حبشه كه براى درامان ماندن از آزار مشركان و به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله صورت گرفت ، هجرت از مكه به مدينه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله كه به منظور تشكيل حكومت اسلامى انجام شد ، و بيعت عقبه‏ى دوم و فتح - شركت كرده بودند و اين بار نيز در سفر از مدينه به مكه مكرمه كه قريب ده روز به طول انجاميد رسول خدا صلى الله عليه و آله را همراهى مى‏كردند . آنان پس از حضور در مراسم حج ، كه آخرين حج رسول خدا صلى الله عليه و آله و به نام » حجة الوداع « معروف گرديد ، و حضور در جحفه و استماع سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله كه به » خطبه‏ى غدير « مشهور است ، پيام حقانيت ولايت اميرمؤمنان على عليه‏السلام را براى ديگران روايت نمودند ؛ زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله به حاضران دستور داده بودند تا آن را به غايبان برسانند .
كليد واژه‏ها : بيعت ، بيعة النساء ، غدير ، هجرت ، راويان غدير .

مقدمه

در نظام حقوقى و متكامل اسلام ، بانوان همانند مردان براى فعاليت در عرصه‏هاى مختلف فرهنگى ، اقتصادى ، اجتماعى و سياسى صاحب حق‏اند ؛ زيرا ملاك اصلى در عهده‏دارى مسئوليت در هر يك از زمينه‏هاى ياد شده ، صلاحيت ، توانايى و شايستگى افراد است نه جنسيت آنان . به عبارت ديگر ، نظام حقوقى اسلام بر مبناى انسانيت بنا گرديده است . حضور بانوان در حادثه‏ى بسيار خطير و سرنوشت‏ساز » غدير « جلوه‏اى از فعاليت گسترده‏ى آنان در عرصه‏ى سياست محسوب مى‏شود . شركت زنان نامدار و معروف در هجرت از مدينه به مكه ، شركت در مراسم حج و پس از آن شركت در اجتماع بزرگ غدير ، براى استماع سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله و پيمان با رسول خدا صلى الله عليه و آله و على عليه‏السلام بر ولايت اميرمؤمنان على عليه‏السلام ، تأييدى بر جواز فعاليت سياسى آنان است. مقاله‏ى حاضر علاوه بر شناسايى بانوانى كه اين حادثه را روايت كرده‏اند سابقه‏ى بيعت آنان در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و ساير فعاليت‏هاى آنان را مورد بررسى قرار داده است .

حوزه‏هاى فعاليت بانوان

مطالعه‏ى سيره‏ى نبوى صلى الله عليه و آله در دوران بعثت و حاكميت ، حاكى از حضور فعال بانوان در عرصه‏هاى علم و فرهنگ، اقتصاد ، سياست و اجتماع است ؛ هر چند شيوه‏هاى حضور آنان با توجه به شرايط و احوال اجتماعى و فرهنگى متفاوت بوده است .
فعاليت گسترده‏ى بانوان در امر آموزش و فراگيرى علم ، نه تنها ممنوع نبوده ، بلكه همواره مورد تأييد و تشويق معصومان عليهم‏السلام واقع شده است . فاطمه زهرا عليهاالسلام شاگردانى مانند اسماء ، فضه ، ام‏ايمن و رقيه داشت . ام‏سلمه و ديگر زنان پيامبر صلى الله عليه و آله نيز از استادان و معلمان مدارس زنان بوده‏اند . شفا دختر عبدالله بن عبد شمس ) از مهاجران اوليه ( بنا به دستور رسول خدا صلى الله عليه و آله آموزش حفصه همسر حضرت را به عهده گرفت . اين عمل باعث شد ديگر زنان نيز به امر آموختن روى آورند . ديرى نپاييد كه در مدينه تعداد زنان باسواد رو به فزونى نهاد . از اين رو ، آنان از رسول خدا صلى الله عليه و آله تقاضا كردند روز خاصى را براى يادگيرى تعلميات دينى به بانوان اختصاص دهد ؛ چون مردها بر اين امر بر آنان پيشى گرفته بودند . پيامبر صلى الله عليه و آله هم اين خواسته‏ى آنان را پذيرفت و از آن پس به طور مرتب با آنها ديدار مى‏كرد . در همان ايام و بعد از رحلت آن حضرت ، فاطمه زهرا عليهاالسلام و همسران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در مسائل دينى و فقهى مرجع مردم شدند و خانه‏ى هر يك از آنان به صورت مدرسه‏اى درآمد ، به گونه‏اى كه بزرگان صحابه بسيارى از مسائل فقهى و دينى را از ايشان مى‏پرسيدند و آنان به عنوان مصادر تحقيقاتى بزرگان درآمده بودند . ) فاضلى ، 1381 ، ص 143 و 145 )
حضور زنان در مساجد براى برپايى نماز جماعت ، از مسلمات تاريخى محسوب شده و بيانگر حضور فعال آنان در مجامع دينى است .
امام صادق عليه‏السلام از پدر گرامى‏اش نقل مى‏كند : رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام نماز جماعت صداى گريه‏ى طفلى را شنيد كه مادرش او را به مسجد آورده بود ، حضرت نمازش را كوتاه كرد تا مادر سراغ فرزندش برود . ام‏سنان نيز مى‏گويد : ما همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله در نمازهاى جمعه و جماعت و عيدفطر و قربان شركت مى‏كرديم . ) همان ، ص 233 - 231 )
فعاليت در حوزه‏ى اقتصاد نيز به نص آيه‏ى شريفه‏ى ) للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن ( ) نساء : 32 ) ) هر كس از زن و مرد از آنچه اكتساب كنند بهره‏مند
شوند ( و سيره‏ى نبوى صلى الله عليه و آله ، امرى مجاز است . البته به مقتضاى ضرورت‏هاى اجتماعى شيوه‏هاى كسب درآمد متفاوت خواهد بود . دختران شعيب براى گوسفندچرانى در بيرون از منزل كار مى‏كردند و همچنين حضرت خديجه عليهاالسلام به امر تجارت مشغول بودند ، چنان كه زينب عطار نيز عطرهاى خود را به صورت دوره‏گردى و مراجعه به منازل مى‏فروخته است . روايت شده كه روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد خانه شد و زينب عطرفروش را ديد . او فروشنده‏ى لوازم آرايشى به زنان بود ، در ضمن وسايل آرايش زنان پيامبر صلى الله عليه و آله را نيز فراهم مى‏كرد . پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : آفرين بر تو كه خانه‏هاى ما را معطر مى‏كنى .
زينب گفت : اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ! امروز براى فروش نيامده‏ام ، بلكه آمده‏ام تا از شما در مورد چگونگى آفرينش جهان سؤال كنم . پيامبر صلى الله عليه و آله نيز چگونگى آفرينش جهان را با تفصيل بيان كرد . ) همان ، ص 27 )
برخى نيز در داخل منزل به مشاغلى مانند ريسندگى ، دباغى و مانند آن مى‏پرداختند .
علامه‏ى طباطبائى رحمه الله مى‏فرمايد : » در اسلام ، زن در تمامى احكام عبادى و حقوق اجتماعى شريك مرد است و او نيز مانند مردان مى‏تواند مستقل باشد و هيچ فرقى با مردان ندارد ) نه در ارث ، نه در كسب و انجام معاملات ، نه در تعليم و تعلم و نه در به دست آوردن حقى كه از او سلب شده ، نه در دفاع از حق خود و نه احكامى ديگر ( ، مگر تنها در مواردى كه طبيعت خود زن اقتضا دارد كه با مرد فرق داشته باشد . « ) طباطبائى ، 1374 ، ج 2 ، ص 410 و 411 )
حضور در عرصه‏هاى سياسى و حكومتى نيز سابقه‏اى ديرينه دارد . حاكميت بلقيس ، پادشاه سرزمين سبا و قرار گرفتن در بالاترين مقام مملكتى ، نامه‏نگارى حضرت سليمان با او ، صلاحديد و مشورت بلقيس با مشاورانش درباره‏ى متن نامه ، و سرانجام پاسخ مثبت اين بانوى فهيم و با درايت به دعوت سليمان عليه‏السلام و ايمان آوردن او ، حكايت از تدبير ، كفايت و شايستگى او در اداره‏ى آن سرزمين دارد . طرح اين قضيه در قرآن كريم بيانگر آن است كه عنصر اساسى و مهم در واگذارى و قبول مسئوليت‏هاى بزرگ ، صلاحيت و توانايى افراد است نه جنسيت آنها ؛ چنان كه امروزه نيز در جوامع متعدد بشرى واگذارى پست‏هاى مهم مملكتى به بانوان ، امرى متداول و مرسوم است .
يكى ديگر از جلوه‏هاى حضور سياسى بانوان در منابع تاريخى و روايى ، هجرت ، و بيعت آنان با رسول خدا صلى الله عليه و آله و على بن ابى‏طالب عليه‏السلام است .

مفهوم بيعت و آثار آن

» بيعت عبارت است از پيمان بستن به فرمانبرى و طاعت . بيعت كننده با امير خويش پيمان مى‏بست كه در امور مربوط به خود و مسلمانان تسليم نظر وى باشد ، و در هيچ چيز از امور مربوط با او به ستيز برنخيزد و تكاليفى را كه برعهده‏ى وى مى‏گذارد و وى را به انجام دادن آنها مكلف مى‏سازد اطاعت كند ، خواه آن تكليف به دلخواه او باشد و خواه مخالف مليش . و چنين مرسوم بود كه هرگاه با امير بيعت مى‏كردند و بر آن پيمان مى‏بستند ، دست او را به منظور استوارى و تأكيد پيمان در دست امير مى‏گذاشتند . « ) ابن‏خلدون ، 1379 ش ، ج 1 ، ص 400 ) قراين نشان مى‏دهد بيعت از ابداعات مسلمانان نبوده ، بلكه سنتى رايج در ميان عرب بوده است و به همين دليل ، در آغاز اسلام كه طايفه اوس و خزرج در موقع حج ، از مدينه به مكه آمدند و با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در عقبه بيعت كردند ، برخورد آنان با مسئله‏ى بيعت برخورد با يك امر آشنا بوده است . ) مكارم شيرازى ، 1369 ، ج 22 ، ص 70 )
يكى از مباحث مهم درباره‏ى اثر بيعت اين است كه آيا بيعت موجب مشروعيت بخشيدن به قدرت حاكمه مى‏شود و يا مانند رأى فقط موجب مقبوليت حكومت است ؟ براساس مبانى كلامى ، ديدگاه‏هاى متفاوتى پيرامون اين مسئله وجود دارد :

نظريه‏ى اول

ماهيت بيعت با رأى متفاوت است . برخى چنين استدلال كرده‏اند كه رأى بر مدار هواى نفسانى دور مى‏زند ، در حالى كه بيعت براساس تعلق دينى يك امت نسبت به ولى عادل صورت مى‏گيرد . برخى ديگر ، تفاوت ميان آن دو را اين گونه تشريح كرده‏اند كه بيعت كننده متعهد مى‏شود طبق رأى و نظر بيعت شونده عمل كند و حال آنكه ماهيت انتخابات عكس بيعت است و شخص منتخب بايد براساس توكيل و اراده‏ى موكل اقدام كند و افزون بر آن ، بيعت قابل فسخ و عزل نيست ، ولى در انتخابات و توكيل اين امر متصور است . به عبارت ديگر ، بيعت در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله تنها يك وظيفه‏ى دينى و سياسى براى ايجاد زمينه و تحقق زعامت ايشان بوده است و چنان نبود كه پيامبر با بيعت به زعامت جامعه برگزيده شود .

نظريه‏ى دوم

بيعت ، با رأى دادن در زمان ما كمى تفاوت دارد و پررنگ‏تر است . رأى ، صرف انتخاب است نه تسليم اطاعت شدن ؛ اما بيعت آن است كه خود را تسليم امر او كند .

نظريه‏ى سوم

مسلم است كه چنين امرى درباره‏ى رسول خدا صلى الله عليه و آله يا هر شخص ديگرى كه قدرتش از ناحيه‏ى خداوند تأمين شده است مصداق نمى‏يابد . اگر كسى بيعت را به معناى رأى دادن و حق طبيعى فرد معنا كند ، قطعا درباره‏ى رسول خدا صلى الله عليه و آله و بيعتى كه در قرآن از آن ياد شده است دچار مشكل خواهد شد .

نظريه‏ى چهارم

بين رأى و بيعت تفاوت ماهوى وجود ندارد ، و رأى مرحله‏ى تكامل يافته‏ى بيعت است . طبق اين نظريه ، اشكال نظريات پيشين اين است كه آنان رأى را مثبت حكومت و منشأ مشروعيت دانسته‏اند . برخى از صاحب‏نظران به شدت از اينكه بيعت منشأ مشروعيت باشد مخالفت كرده و معتقدند بيعت ، فقط موجب تحكيم و تثبيت پايه‏هاى حكومت است و در اثبات ولايت هيچ نقشى ندارد .
اشكال اين استدلال در اين است كه ميان مفهوم بيعت و مبانى فلسفى آن خلط كرده است ؛ زيرا اختلاف در اينكه بيعت منشأ مشروعيت حكومت است يا مقبوليت آن ، در رأى نيز وجود دارد . بنابراين ، مشروعيت يا مقبوليت بيعت و رأى از مبادى و مقدمات مبنايى آن دو شمرده مى‏شود و هر دو از شرايط همسانى برخوردارند ، و همان گونه كه رأى بايد براساس اراده و شناخت صورت گيرد و ملاك مقبوليت آن اكثريت آراست و بايد پيش از تصدى ، رأى‏گيرى صورت پذيرد ، بيعت نيز چنين است . ) موسويان ، 1381 ش ، ص 40 - 31 )
غدير : هجرت ، بيعت ، و روايت بانوان ××زيرنويس تاريخ وصول 1386 / 11 / 8 ؛ تاريخ تصويب نهايى 1386 / 12 / 14 . @.