فناوری اطلاعات چیست؟
بازار نوظهورچیست؟
امروزه بازار نوظهور که به عنوان اقتصاد نوپا یا کشورهای در حال توسعه شناخته میشوند، مجموعه کشورهایی هستند که با ظرفیت تولید بیشتری سرمایهگذاری میکنند. این سرزمین ها از سیستم های اقتصادی متکی به صادرات مواد اولیه و خام مانند نفت در حال فاصله گرفتن بوده و طبق سیاست های رهبران خود با این شیوه و به مرور نرخ رشد کیفیت زنگی جامعه خود را افزایش می دهند.
بازار نوظهور چیست؟
امروزه بازار نوظهور که به عنوان اقتصاد نوپا یا کشورهای در حال توسعه شناخته میشوند، مجموعه کشورهایی هستند که با ظرفیت تولید بیشتری سرمایهگذاری میکنند. این سرزمین ها از سیستم های اقتصادی متکی به صادرات مواد اولیه و خام مانند نفت در حال فاصله گرفتن بوده و طبق سیاست های روسا و مسئولان خود با این شیوه و به مرور نرخ رشد کیفیت زندگی جامعه خود را افزایش می دهند. برای اینکه از کشوری به عنوان بازار نوظهور نام برده شود چند عنصر باید به عنوانن پیش فرض رعایت گردد:1- صنعتی شدن با نرخ رشد بالا
2- پیاده سازی بازار آزاد
3- اقتصاد ترکیبی
بازار نوظهور بر اساس چند معیار سنجیده می شوند. یکی از آن ها داشتن درآمد با نرخ رشد پایین پنج درآمد پایین جز اولیت معیار هاست. چرا که پیش زمینه پیاده سازی فاکتور دوم یعنی نرخ رشد بالا است. معمولا در یک بازار نوظهور اجرای تغییرات با سرعت بالا سیستم کسب و کار را به اقتصاد صنعتی تغییر می دهد.
بر طبق معیار های بانک جهانی بازار های نوپا درآمد سرانه کمتر از ۴،۰۳۵ دلار را دارند و در حالی که رشد اقتصادی کندی دارند. بر اساس آمارهای سال 2018 ۸ رشد اقتصادی بسیاری از کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا، آلمان، کمتر از ۳ % بود ولی در لهستان و مالزی ۴ % یا بیشتر بود، ضمن این که کشورهای چین و هند شاهد رشد اقتصادی خود با حدود ۷ % بودند.
در کشورهای بازار نوظهور پارامترهایی چون تغییرات سریع اجتماعی که نوسانی بالا و معمولا ناشی از سه عامل، فجایع طبیعی، شوکهای شدید ارزهای خارجی و بیثباتی سیاست های داخلی (در این اقتصاد های سنتی متکی به کشاورزی و مواد خام هستند) بویژه در برابر بلایای طبیعی مانند زلزله در هائیتی، سونامی در تایلند و یا خشکسالی در سودان آسیبپذیر هستند.
اما این فجایع در عین حال میتواند زمینه یی برای شکل گیری توسعه اقتصادی بیشتر در برخی از این کشورها باشد. بازار نوظهور نسبت به نوسانات ارزی ناپایدار مثل کشورهایی که اقتصادشان در حال حاضر وابسته به دلار آمریکا است، و همچنین نسبت به نوسانات قیمتی کالاهای مصرفی مانند غذا در معرض آسیبپذیری بیشتری هستند. دلیل اصلی این وقایع آن است که در این کشورها قدرت کافی برای تاثیرگذاری بر این تغییرات وجود ندارد. به عنوان مثال، زمانی که ایالاتمتحده به تولید اتانول ذرت در سال ۲۰۰۸ اقدام کرد، باعث افزایش شدید قیمت نفت و مواد غذایی شد. این باعث بروز اعتراضاتی در مورد مواد غذایی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه شد.
پتانسیل رشد در بازار نوظهور
در بسیاری از مجموعه های بازار نوظهور عاملی به نام پتانسیل رشد وجود دارد. این فاکتور رشد در ابتدا سرمایهگذاری بسیار زیادی لازم دارد. اما در عین حال بازارهای سرمایه ای کمتر از بازارهای توسعهیافته در این کشورها امکان رشد دارند و چون در آنها سابقه مشخصی از ترکنش های سرمایهگذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی وجود ندارد، تحصیل اطلاعات مورد نیاز در مورد شرکتهایی که در بازارهای سهام فعال هستند، بسیار دشوار است. در این حالت تعدیل و کاهش بدهیهای موسسات از طریق فروش اوراققرضه و اورق مشارکت در بازار ثانویه فرآیند آسانی نخواهد بود. تجمیع تمامی این مولفهها، ریسک و امنیت سرمایه گذاری را به طرز قابل توجهی افزایش میدهند. در این حالت بهتر است گفته شود "پاداشی بزرگتر برای سرمایه گذاران مایل به انجام تحقیق در سطح زمین وجود دارد".در صورت موفقیت این فاکتور ها، رشد سریع میتواند منجر به بازدهی بالاتر از میانگین برای سرمایه گذاران شود. این رشد به این دلیل است که بسیاری از این کشورها بر روی یک استراتژی مبتنی بر صادرات تمرکز دارند. آنها تقاضایی در داخل را ندارند، پس کالاهای مصرفی پایین تری را برای بازارهای توسعهیافته تولید میکنند. در این مرحله شرکتهایی که تامین کننده این رشد را هستند، سود بیشتری خواهند برد و در نتیجه، این امر به قیمت سهام بالاتری برای سرمایه گذاران تبدیل می گردد. رخ دادن تمام این کلمات با هم همچنین به معنی بازگشت بیشتر اوراققرضه است که برای پوشش ریسک بیشتر شرکتهای بازار نوظهور بیشتر هزینه دارد.
این کیفیت است که بازار نوظهور را برای سرمایه گذاران جذاب میسازد. البته باید توجه داشت که همه بازارهای نوظهور برای سرمایهگذاری خوب نیستند. باید بدهی کمی داشته و از یک بازار کار رو به رشد، غیر دولتی بهزه ببرند.
فهرست کشور های بازار نوظهور
فهرست شاخص بازار نوظهور (مورگان استنلی شاخص MSCI) 23 کشور را در فهرست خود آورده است.از جمله این کشورها برزیل، شیلی، چین، کلمبیا، کلمبیا، یونان، مجارستان، اندونزی، اندونزی، اندونزی، اندونزی، اندونزی، فیلیپین، کشورهای آفریقای جنوبی، کرهجنوبی، تایوان، تایلند، ترکیه، و اماراتمتحدهعربی هستند. این شاخص سرمایهگذاری در بازار، هر شرکتی را که در بازارهای سهام این کشورها فهرست شدهاند را ردیابی میکند.منابع دیگر نیز هشت کشور دیگر را در فهرست بازار نوظهور قرار میدهند که شامل آرژانتین، هنگکنگ، آردن، کویت، عربستانسعودی، سنگاپور و ویتنام میباشند.
قدرتهای اصلی بازار نوظهور چین و هند هستند. این دو کشور با یکدیگر تنها ۴۰ درصد نیروی کار و جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در سال ۲۰۱۷، خروجی مجموع اقتصادی این دو کشور بالغ بر ۳۲.۶ تریلیون دلار که بیشتر از کشورهای اروپایی (۲۰.۹ تریلیون دلار) یا ایالاتمتحده (۱۹.۴ تریلیون دلار) بود.
بررسی امکان سرمایهگذاری در بازار نوظهور
در بازار نوظهور راهها و روش های متنوعی برای بهره بردن از نرخ رشد بالا و فرصتهایی در بازارهای نو ظهور وجوددارند. بهترین راه در این موقعیت انتخاب یک صندوق نو ظهور است.در این بازار ها بسیاری از وجوه نقد سرگردان یا از سیاست های بازار پیروی میکنند یا سعی میکنند از شاخص MSCI بهتر عمل کنند. این امر باعث صرفهجویی در زمان شده و در نتیجه احتیاجی به تحقیق درباره شرکتهای خارجی و سیاستهای اقتصادی وجود ندارد. در این فرآیند ریسک بالقوه بازار با تنوع بخشیدن به سرمایهگذاریها در چندین سبد از بازارهای نوظهور، به جای تنها یک مورد، کاهش مییابد.در عین حال همه بازارهای نوظهور برای سرمایه گذاری مناسب نیستند. از زمان بحران مالی ۲۰۰۸، برخی از کشورهای در حال رشد از افزایش قیمت کالاها برای رشد اقتصادشان استفاده کرده و در زیرساختها نیز سرمایهگذاری نکردند. به جای آن ، آنها درآمدهای اضافی را برای یارانه و ایجاد مشاغل دولتی صرف کردند!. در نتیجه، اقتصادشان به سرعت رو به رشد رفت، بسیاری از افراد جامعه کالاهای وارداتی را به جای کالاهای داخلی خریداری نموده و شوربختانه تورم به زودی تبدیل به یک معضل اساسی شد. برزیل، مجارستان، مالزی، روسیه، آفریقای جنوبی، ترکیه و ویتنام از جمله این کشورها هستند.
از آنجایی که مردم این کشورها سپرده ذخیره یی نداشتند و پول محلی زیادی برای بانکها جهت کمک به رشد کسب و کارها وجود نداشت، دولت ها شروع به جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی به همراه پایین نگه داشتن نرخ بهره کردند. هر چند این عملکرد منجر به افزایش تورم شد، لیکن ارزش این ریسک را داشت. به جای آن، در این کشورها رشد اقتصادی قابلتوجهی پدید آمد.
در سال ۲۰۱۳، قیمت کالاها تا حدی کاهش یافت. این بازار نوظهور که به قیمت بالای کالا ها متکی هستند، راهی ندارند جز اینکه تغییرات گاه و بی گاه در سوبسیدها ایجاد کرده و یا بدهی های خود را به سرمایه گذاران خارجی افزایش دهند. در نتیجه با افزایش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاریهای خارجی کاهش یافت. دست اندرکاران بازار ارز در سال ۲۰۱۴ هم شروع به فروش سهام خود کردند که نتیجه آن سقوط ارزش واحد پول ملی و سپس باعث ایجاد رعب و وحشت گردید که خود منجر به فروش حجم انبوهی از ارز و سرمایهگذاری شد.
در نهایت چون صاحبان سرمایه درآمد سرمایه خود را در زیرساختها و فرآیند های آموزش برای نیروی کار خود سرمایهگذاری کردند. از آنجایی که افراد آنها تبدیل به سرمایه های بالقوه شده بودند و در عین حال وجوه داخلی فراوانی برای تامین مالی کسب و کارهای جدید وجود داشت. هنگامی که این بحران در سال ۲۰۱۴ رخ داد، این بازار های نوظهور که شامل کشورهایی از جمله چین، کلمبیا، جمهوریچک، اندونزی، کرهجنوبی، پرو، پرو، سریلانکا، کرهجنوبی و تایوان می شد، آمادگی لازم را داشتند.
منبع:
www.thebalance.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}