ساده زیستیِ نبوی و علوی، الگویی ضروری برای مسئولین نظام اسلامی
با وجود توصیه به کار و تلاش و کوشش و تشویق نسبت به کسب و درآمد حلال، و با این وصف که پیامبر گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین (ع) اهل کار و درآمد زایی بودند و از ثروت های دنیوی بی بهره نبودند، اما تجملات و غرق مظاهر مختلف دنیا شدن، نه تنها در سیره نبوی و علوی جایی نداشته بلکه در گفتار و رفتار نبی اکرم (ص) و حضرت علی (ع) موارد متعددی را می توان یافت که تجمل گرایی و دنیا طلبی مذمت شده است. تأسی به سیره پیشوایان دین بر همگان مخصوصا مسئولین نظام اسلامی امری لازم و ضروری محسوب می شود.
با مراجعه به آموزه های دین مبین اسلام روشن می شود که دنیا و دنیا گرایی مورد مذمت دین قرار گرفته و دنیا پرستان مورد ملامت قرار گرفته اند. در قرآن کریم آمده است: « محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است، (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند، ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند،) سرمایه زندگی پست (مادی) است، و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست»[1] و یا در سوره حدید حقیقت زندگی دنیا و زندگی دنیایی به خوبی ترسیم شده و آمده است: «بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی، و تجمل گرایی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو میبرد سپس خشک میشود به گونه ای که آن را زرد رنگ میبینی، سپس تبدیل به کاه میشود، و در آخرت یا عذاب شدید است، یا مغفرت و رضای الهی، و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع غرور نیست!».[2]
سیره نبوی و ساده زیستی
دنیا و همه نعمت های رنگارنگ آن نزد آخرین فرستاده الهی کاملا بی ارزش است. علی رغم اینکه پیامبر گرامی اسلام (ص) هم فرزند فردی ثروت مند بود و هم همسر فردی ثروت مند و هم خود در امر تجارت فردی کاملا موفق بود و علاوه بر این موارد هدایای ارزشمند فراوانی به شخص ایشان داده می شد، با این وصف همواره بی اعتنای به دنیا و مذمت کننده اهل آن بود. نبی مکرم اسلام (ص) در نصایح خود به اباذر می فرمایند: «ای ابوذر سوگند به آن کسی که جان محمد به دست قدرت او است اگر دنیا به اندازه ی بال پشه یا مگسی ارزش داشت هر آینه خداوند حتی یک جرعه آب نصیب کافر نمی کرد. ای ابوذر دنیا و آنچه در او است نفرین شده است، جز آنچه در راه رضای خدا به کار رود و هیچ چیزی نزد خدا مبغوض تر از دنیا نیست.»[3] حضرت علی (ع) درباره ساده زیستی پیامبر (ص) میفرماید: «او که ـ درود خدا بر وی و خاندانش باد ـ روی زمین غذا میخورد و همچون بندگان مینشست و به دست خود پای افزار خویش را پینه میزد و جامه خود را وصله میکرد و بر چهارپای بیپالان سوار میشد و دیگری را بر ترک خود سوار میکرد، پردهای بر در خانه او آویخته بود که نقش و نگار داشت، به یکی از زنان خود گفت: این پرده را از نظرم پنهان کن که هر گاه بدان مینگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد میآورم. آن حضرت با تمام قلب خویش از دنیا روی گرداند و یاد آن را در وجود خود میراند و دوست داشت که زینت دنیا از او نهان ماند تا زیوری از آن برندارد. دنیا را پایدار نمیدانست و در آن امید ماندن نداشت. پس آن را از وجود خود بیرون کرد و دل از آن برداشت و دیده از آن برگرفت. آری چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وی بر زبان رود»(نهج البلاغه، خطبه 160). دربارة بیتوجهی به دنیا و ساده زیستی آن حضرت، نقل شده است که «بستر خواب حضرت، حصیر زبری بود که هرگاه بر روی آن استراحت میکردند، آثار تار و پود درشت و خشن حصیر در صورت مبارک آن حضرت نمایان میشد. به آن حضرت عرض شد: چرا قیصر و کسری باید در چنان آسایشی باشند و شما بر روی چنین حصیر زبری بخوابید تا آنکه تار و پودش در رخسارتان اثر گذارد؟ پیامبر(ص) فرمودند: آیا نمی پسندید که دنیای زودگذر برای آنان باشد و سرای جاویدان آخرت برای ما».[4]
استمرار سیره ساده زیستی در زندگی امیر المومنین (ع)
الگو ساده زیستی در سیره نبوی، در حیات پر برکت علوی نیز ادامه پیدا کرد. امیر المومنین (ع) نیز اهل کار و تلاش و کوشش بود. حفر چاه و ایجاد باغ های سرسبز از جمله فعالیت های ارزشمند و در آمدزای حضرت علی (ع) بود که هنوز نیز برخی از این چاه ها در سرزمین عربستان موجود و منسوب به حضرت امیر (ع) است. علاوه بر ثروت های شخصی خزانه سرزمین پهناور اسلامی نیز در دستان امیر المومنین (ع) بود؛ اما ایشان نیز بسان نبی اکرم (ص) بی اعتنای به دنیا بودند تا حدی که در فرازی از سخنان خود فرمودند: « دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ: دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای بی ارزشتر است».[5] روایات متعددی از حضرت علی (ع) در مذمت دنیا و دنیا پرستان نقل شده است. ایشان در زندگی خود به شدت از ظواهر و تجملات دنیوی پرهیز کرده و زندگی ساده و زاهدانه ای را پیشه خود ساختند و این در حالی بود که بعد از نبی مکرم اسلام (ص)، شخص اول عالم محسوب شده و حاکمیت جامعه اسلامی را عهده دار بودند. اسناد متعددی از سبک ساده زندگی امیرالمومنین (ع) و دوری ایشان از تجملات و ظواهر فریبنده دنیوی حکایت می کند؛ از جمله این اسناد نامه 45 نهج البلاغه است؛ حضرت علی (ع) خطاب به عثمان بن حُنَیف، عامل و استاندار ایشان در بصره می نویسد: «ای پسر حنیف، به من خبر رسیده که مردی از جوانان اهل بصره تو را به مهمانی خوانده و تو هم به آن مهمانی شتافتهای، با غذاهای رنگارنگ، و ظرفهایی پر از طعام که به سویت آورده میشده پذیراییت کردهاند، خیال نمیکردم مهمان شدن به سفره قومی را قبول کنی که محتاجشان را به جفا میرانند، و توانگرشان را به مهمانی میخوانند... آگاه باش که هر مأمومی را امامی است که به او اقتدا میکند، و از نور علمش بهره میگیرد. آگاه باش امام شما از تمام دنیایش به دو جامه کهنه، و از خوراکش به دو قرص نان قناعت نموده. آگاه باشید معلومتان باد که شما تن دادن به چنین روشی را قدرت ندارید، ولی مرا با ورع و کوشش در عبادت، و پاکدامنی و درستی یاری کنید...»
این روش و منش تنها به نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) محدود نمی شود و همه ائمه طاهرین [ع] با بی اعتنای به دنیا و مقامات و ثروت های آن، سبکی متعالی و آموزنده را به همه آحاد جامعه اسلامی – مخصوصا مسئولین نظام اسلامی معرفی نمودند.
این روش و منش تنها به نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) محدود نمی شود و همه ائمه طاهرین [ع] با بی اعتنای به دنیا و مقامات و ثروت های آن، سبکی متعالی و آموزنده را به همه آحاد جامعه اسلامی – مخصوصا مسئولین نظام اسلامی معرفی نمودند.
عهد شکنیِ طالبان مقام و ثروت، در صدر اسلام
طلحه و زبیر جزء پیشگامان اسلام و اولین بیعت کنندگان با امیرالمومنین (ع) بعد از قتل عثمان بودند. مطالب متعددی از ایثار و جان نثاری ایشان در راه اسلام نقل شده است. با این وصف بعد از گذشت مدتی از حکومت حضرت امیر (ع) و نا امیدی نسبت به قدرت و ثروت بادآورده، پرچم مخالفت برافراشتند و تبدیل به سران گروه پیمان شکنان (ناکثین) شدند. دنیا گرایی و غرق ثروت و مال اندوزی شدن سرنوشتی عبرت انگیز و البته تلخ برای این دو صحابی سابق رسول الله و یاور سابق امیرالمومنین (ع) رقم زد. به عنوان نمونه در احوال طلحه نقل شده است: «وقتی طلحه کشته شد، ثروت بسیاری بر جای گذاشت. ارزش غلات طلحه در عراق بین چهارصد تا پانصد هزار درهم و درآمد روزانه وی از غلات عراق حدود هزار درهم بود. همچنین ارزش غلات وی در سراة حدود ده هزار دینار بود. همچنین نقل است که ارزش میراث باقی مانده از وی از زمین و دام و اموال و پول نقد (درهم و دینار) سی میلیون درهم بوده است. دو میلیون و دویست هزار درهم و دویست هزار دینار نقد باقی گذاشت و بقیه به صورت زمین و دام و کالا بود. همچنین نقل شده هنگامی که طلحة بن عبید الله کشته شد در دست خزانهدارش دو میلیون و دویست هزار درهم پول نقد بود و نخلستانها و دیگر اموالش را به سی میلیون درهم ارزیابی کردند. در نقلی دیگر آمده است که از طلحة بن عبید الله یکصد پوست گاو نر انباشته از زر که در هر یک سیصد رطل طلا بود، باقی ماند»؛[6] و البته این ثروت انبوه و انباشته نتوانست از سرنوشت محتوم انسان ها یعنی مرگ پیشگیری کند.
توصیه معمار انقلاب به مسئولین
امام خمینی (ره) رهبر و بنیان گذار انقلاب اسلامی، اسلام شناسی بی نظیر در دوران معاصر به شمار می رود. ایشان در زندگی شخصی خود به اصل ساده زیستی ملتزم بود و در خانه ای معمولی و حسینیه ای ساده ـ که تا آخر عمر اجازه نداد حتی آن را گچ کاری کنند ـ زندگی می کرد. معمار انقلاب در توصیه های متعددی به روحانیون و مسئولان توصیه می کرد که از تجملات دوری کرده و ساده زیستی را پیشه خود سازند. ازجمله در دیدار سفرا و کارداران جمهوری اسلامی می فرمایند: «خوف اینکه ما اگر ساده رفتار کنیم، آنـهـا بـا آن سـفارتخانههای آنها، با آن وضعی که دارند، ما در نظر آنـهـا تـحقیر میشویم، این خوف را در خودتان راه ندهید... شما گمان نـکنید که اگر چنانچه بهطور ساده عمل بکنید و سفارتخانه شما یک جای سـادهای بـاشـد، یک مرکزی باشد که از آنجا علم و دانش و اخلاق صادر شـود، شما تحقیر خواهید شد، خیر. این حرف، حرف غرب زدههاست که خیال میکنند ما اگر مثل غرب نباشیم ما تحقیر میشویم... عظمت انسان، به لـباس و کلاه و اتومبیل و پارک و امثال آن نیست.»[7] ایشان در توصیه به فقهای شورای نگهبان نیز می فرمایند: «مـسـاله دیگر، مساله تشریفات حوزههای روحانیت است که دارد زیاد میشود. وقـتـی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار میرود. وقتی ساختمانها و مـاشینها و دم ودستگاهها زیاد شد، موجب میشود بنیه فقهی اسلام صدمه بـبـیـند؛ یعنی با این بساطها نمیشود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جـامـعه داد این موجب نگرانی است... این تشریفات اسباب آن میشود که روحـانـیت شکست بخورد...»[8]
جمع بندی
با وجود توصیه به کار و تلاش و کوشش و تشویق نسبت به کسب و درآمد حلال، و با این وصف که پیامبر گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین (ع) اهل کار و درآمد زایی بودند و از ثروت های دنیوی بی بهره نبودند، اما تجملات و غرق مظاهر مختلف دنیا شدن، نه تنها در سیره نبوی و علوی جایی نداشته بلکه در گفتار و رفتار نبی اکرم (ص) و حضرت علی (ع) موارد متعددی را می توان یافت که تجمل گرایی و دنیا طلبی مذمت شده است. در سیره امام راحل نیز تشریفات و دنیا گرایی مذموم شمرده و نسبت به آن هشدار داده شده است. این در حالی است که مطالعه احوال برخی صحابه و پیشگامان اسلام و سرنوشت تاسف بار ایشان، نیز مؤیّد سیره متعالی نبوی و علوی در دوری از دینا گرایی و زندگی تجملاتی است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}