غیبت امام زمان علیه السلام موضوع تازه ای نیست؛ یعنی در طول تاریخ پیامبرانی بوده اند که به دلیل حفظ جان، آزمایش الهی و حکمت های دیگر، غیبت کرده و از دید مردم پنهان شده اند. یکی از حکمت های غیبت این پیامبران این است که مردم بدانند که غیبت امام زمان علیه السلام اتفاق عجیبی نیست.
 
سال ها بود که قوم بنی اسرائیل، پرستش خدا را فراموش کرده بودند و بتی بزرگ و طلایی به نام «بعل» را می پرستیدند. خداوند حضرت الیاس علیه السلام را به پیامبری مبعوث کرد و به او فرمان داد آن ها را به خداپرستی دعوت کند. الیاس پیامبر علیه السلام از نوادگان هارون، برادر و وصی حضرت موسی علیه السلام بود.
آخاب، هفتمین پادشاه بنی اسرائیل، مردی بت پرست، سنگ دل و خون ریز بود و همسرش ایزابل هم دست کمی از او نداشت. در این دوران، تورات و تعالیم حضرت موسی و جانشینانش فراموش شد، بت پرستی و شرک رواج یافت و معابد بعل، پر از نذورات مردم شد. این بت، چهارصد خادم و نگهبان داشت.

الیاس علیه السلام که مردی عابد، قوی و سخنور بود، برای هدایت آخاب و قومش بسیار کوشید؛ اما مردم دست از بت پرستی برنداشتند و او را تکذیب کردند. الیاس علیه السلام به دلیل آزارهای قومش و شرک و بت پرستی آنان، از خداوند خواست هفت سال برای آن ها باران نفرستد. دعای الیاس علیه السلام مستجاب شد و قوم او دچار قحطی و گرسنگی شدند. آن ها نزد الیاس علیه السلام آمدند، طلب بخشش کرده، از او خواستند از خداوند درخواست باران کند.

با دعای الیاس علیه السلام، خدا برای آنان باران فرستاد؛ اما آنان دست از کارهای شان برنداشتند. الیاس علیه السلام به هدایت قومش و مبارزه با شرک و ظلم ادامه داد؛ ایزابل -همسر آخاب- که اوضاع را این طور دید، برای الیاس علیه السلام نقشه ای کشید و او را به شورش علیه حکومت متهم کرد. پادشاه دستور دستگیری و قتل الیاس علیه السلام را صادر کرد. او نیز به دستور خداوند به کوه ها و بیابان ها پناه برد و 7 تا 10 سال از بین مردم غیبت کرد.

مردم تا مدت ها به یاد حضرت الیاس علیه السلام نبودند و او در کوهستان ها، زندگی سختی را می گذراند. این غفلت تا زمانی طول کشید که آن ها دچار قحطی و خشک سالی شدند. ایزابل به مردم دستور داد به کوهستان بروند و به دروغ فریاد بزنند که به حضرت الیاس علیه السلام ایمان آورده اند تا او پایین بیاید و آن ها او را دستگیر کنند و نزد ملکه ببرند.

پنجاه نفر از قوم، به کوهستان رفتند و فریاد دروغین «ایمان آوردیم» سر دادند. حضرت الیاس علیه السلام، با شنیدن صدای آن ها دعا کرد که اگر ایمان آورده اند، خداوند نشانه ای بفرستد و اگر هنوز دشمن او هستند، بر سرشان آتشی بفرستد و همه را هلاک کند و به این ترتیب، خداوند آتشی بر سر کافران ریخت و همه  آن ها نابود شدند.

مدتی که گذشت، کاتب پادشاه که مردی مؤمن بود، کم کم مردم را متوجه مقام حضرت الیاس علیه السلام کرد و به این ترتیب، عده ای از مردم، به آن حضرت ایمان آوردند و با همراهی مرد کاتب، نزد حضرت الیاس علیه السلام آمدند. حضرت الیاس علیه السلام برای آنان دعا کرد و دوران غیبت پایان یافت.

حضرت الیاس علیه السلام میان مردم بازگشت. آن ها برای مدتی به خدا ایمان آوردند؛ اما دوباره از دستورات او سرپیچی کردند و مشرک شدند؛ به همین دلیل خداوند حضرت الیاس علیه السلام را به آسمان ها برد. برخی می گویند روزی الیاس علیه السلام همراه دستیارش الیسع، رودخانه اردن را شکافت و به آن وارد شد و سپس سوار ابر گردید و غایب شد.

پس از بالا رفتن الیاس علیه السلام به آسمان و شروع پیامبری الیسع، اوضاع حکومت «آخاب» دگرگون شد و پادشاه دیگری با وی جنگ و ستیز کرد و او و همسرش را کشت و بر اوضاع مسلط گردید.

الیاس علیه السلام، جزو پیامبران الهی  است که سعادت همراهی دائمی با امام زمان علیه السلام را در دوران غیبت دارد. او همانند خضر یار امام علیه السلام است. در روایات آمده است که آن حضرت به همراه حضرت خضر علیه السلام هرساله در مراسم حج شرکت می کنند و گمشدگان را راهنمایی می نمایند.

نویسنده: سیده فاطمه موسوی
تصویرساز: مصطفی شفیعی

پی نوشت:
* مجمع البیان، ج8، ص457.
* بحارالانوار، ج13، ص393- 397.

منبع: مجله باران