یک راز، بین دو نفر، تنها زمانی حفظ می‌شود و باقی می‌ماند که یکی از آن دو مرده باشند.

این یک ضرب‌المثل قدیمی رومی است که نمی‌دانیم برای نخستین بار چه کسی آن را به کار برده؛ اما در زندگی امروزه ی بشر بسیار راه گشاست. می خواهم از حریم شخصی و اطلاعات خصوصی حرف بزنم. آیا حریم شخصی ما در فضای مجازی امنیت دارد؟

زمانی از اریک اشمیت (رئیس هیئت مدیره شرکت گوگل) پرسیدند: نظر شما در مورد حفظ اسرار کاربران چیست؟ گفت: «البته اسرار کاربران برای ما مهم است؛ اما فکر می‌کنم منطقی است اگر می‌خواهیم حرفی که می زنیم جایی شنیده نشود،‌ از همان ابتدا آن حرف را نزنیم.»

 

این موضوع، ضمن منطقی بودنش، یک یادآوری مهم است. شرکت‌های حوزه‌ی تکنولوژی قصد ندارند به صورت جدی مسئولیت اسرار ما را بپذیرند. بسیاری از کاربران فضای مجازی گمان می کنند به دلیل زیاد بودن تعداد کاربران، اطلاعات آن ها، لایک ها، کامنت ها، سرچ ها و... فعالیت های مجازی شان بی اهمیت است و در هیچ جای دنیا ذخیره نمی شود یا گمان می‌کنند بعد از پاک کردن پیام‌ها و تاریخچه سرچ‌های شان همه چیز از بین می‌رود؛ اما نمی‌دانند در فضای مجازی هیچ اطلاعاتی از بین نمی‌رود و نادیده گرفته هم نمی‌شود. دقیقاً مثل قانون پایداری انرژی اطلاعات شخصی ما تا همیشه روی سرورهای اصلی شبکه‌های اجتماعی ثبت می‌شود و فقط از کشوری به کشور دیگر منتقل می‌گردد.

 

همه چیزت را فاش می‌کنی

در گذشته‌ آلبوم‌ها را از ته گنجه بیرون می‌کشیدید و عکس‌های تان را به دوستان تان نشان می‌دادید. همیشه مواظب بودید که عکس تان دست کسی نیفتد.

امروزه عکس‌ها آن هویت قبلی را ندارند و در دست هرکس گردش دارند.

در گذشته برای تماشای فیلم‌های عروسی، تولد و دورهمی‌های تان کلی فکر می‌کردید و انتخاب می‌کردید که فیلمم را به چه کسی نشان بدهم یا نشان ندهم.

امروزه همه ی دوستان و اقوام و غریبه‌ها در تماشای ویدیو‌های شخصی شما شریک اند.

در گذشته فقط آشنایان نزدیک و دوستان تان از دوست داشتنی‌ها و سلیقه ی تان باخبر بودند.

امروزه کلی آدم آشنا و غیرآشنا می‌دانند شما کدام کتاب را می‌پسندی، چه فیلمی می‌بینی، چه آهنگی گوش می‌دهی و چه رنگ و غذایی را دوست داری.

در گذشته از مسافرت‌ها، افراد خانواده و مکانی که در آن تحصیل می‌کردی فقط افراد محدودی باخبر بودند و بیش تر سعی می‌کردی کسی از اسرار زندگی ات با خبر نباشد.

امروزه خیلی‌ها می‌دانند یک هفته ی پیش کجا بودی، امشب کجا می‌روی، کجا درس می‌خوانی و خلاصه همه چیز از عکس‌های یهویی ات پیداست.

نویسنده: فاطمه دولتی
عکاس:رضا ولیخانی
 
 منبع: مجله باران