هویت در معنای ساده عبارتست از ویژگی هایی که فرد را از دیگری متمایز می سازد. این ویژگی ها شامل خصوصیاتی از قبیل اسم، دین، زبان، نژاد، تاریخ  و غیره می باشد. در ایران نیز علاوه بر موارد ذکر شده، یکی از مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده هویت، دین اسلام می باشد. در فضای مجازی که امروزه بخش مهمی از روابط اجتماعی را شکل می دهد، هویت ایرانی اسلامی دستخوش چالش‌هایی قرار گرفته است. فضایی که به دلیل داشتن ماهیت جهانی و چندفرهنگی، حفظ اخلاق، تعهدات و شئون انسانی را دشوار تر ساخته است. در مورد چرایی آسیب پذیری هویت ایرانی اسلامی در فضای مجازی، مطالعه رفتار همرنگی اجتماعی به عنوان یکی از واقعیت های زندگی روزمره، حائز اهمیت است. همرنگی اجتماعی که یکی از اشکال متعدد نفوذ اجتماعی است، به عنوان تغییر در رفتار یا عقاید شخص در نتیجه اعمال فشار واقعی یا خیالی از طرف فردی دیگر یا گروهی از مردم تعریف می شود و در دو سطح رفتاری یا باوری رخ می دهد. در این مقاله پرسش اساسی عبارتست از این که: «دلیل آسیب پذیری هویت ایرانی اسلامی در فضای مجازی چیست؟ » در پاسخ نویسندگان بخشی از دلایل آسیب پذیری هویت ایرانی اسلامی در فضای مجازی را در شکلی از نفوذ اجتماعی تحت عنوان «همرنگی جماعت» مطالعه می کنند و در این میان به عواملی از قبیل احساس امنیت، پاداش و تنبیه، متقاعدسازی، و غیره به عنوان عوامل مؤثر در همرنگی جماعت اشاره می شود.
 
گسترش و توسعه شبکه‌های مجازی در دنیای امروزی فرصت‌ها و آسیب های زیادی را برای جوامع و افراد به همراه داشته است. برخلاف دوران مدرن اولیه که تصور می رفت تکنولوژی را می توان به عنوان ابزاری خنثی در نظر گرفت که پذیرش و استفاده از آن می تواند بدون تأثیرپذیری از آسیب های اجتماعی و اخلاقی همراه آن صورت گیرد، امروزه، عقیده محققان بر این است که استفاده از هر تکنولوژی ای فرهنگ و ارزش های خاص خودش را دارد و علاوه بر منافع، آسیب هایی را نیز به همراه دارد. البته، مبنای تعیین و تشخیص آسیب زا یا غیر آسیب زا بودن این تکنولوژی ها از نظر اخلاقی یا غیر اخلاقی، بدون شک ارزشها، هنجارها و فرهنگی حاکم بر هر جامعه و نوع نگاه فرهنگی غالب اعضای آن جامعه است.
 
در ایران، گسترش شبکه‌های مجازی اغلب با واکنش های افراطی شیفتگی و اشتیاق و تفریطی (مقابله و حتی تخریب) مواجه بوده است. اما امروزه خصوصیات ذاتی تکنولوژی های نوین (به ویژه اینترنت و ماهواره) شرایط خاص خود را داشته که فراتر از کنترل دولت و خانواده ها می توانند ارزش ها، احساسات و سلامت روانی افراد، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار دهند. هم چنین، کاربران می توانند متناسب با علاقه و تمایلات درونی شان، در بین انواع رسانه ها، شبکه‌ها و سایت‌های گوناگون اقدام به انتخاب کنند و دیگر پذیرنده منفعل و صرف برنامه‌های رسانه ای نباشند. براساس برخی گزارش های، حوزه مسائل جنسی یکی از مهم ترین حوزه های پر کاربرد و جذاب استفاده از شبکه‌های مجازی برای ایرانیان بوده است. همچنین، تهران، در بین ۱۸۲ کشور جهان، مقام نخست را از نظر مراجعه کاربران اینترنتی به سایت‌های غیراخلاقی دارد. این وضعیت تنها درباره پایتخت صادق نیست، بلکه استانهای تهران، یزد و اصفهان نیز، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند. دیگر این که، جستجوی واژه «سکس» رتبه سوم جستجو را در بین کاربران ایرانی در میان کشورهای جهان دارد. همه این آمارها بیانگر استفاده نامتعارف و مسأله دار برخی ایرانیان از فضای مجازی است. اما تاکنون کمتر تحلیل و تبیین نظریای در خصوص چرایی این پدیده صورت گرفته است. از این رو مقاله حاضر در صدد است تا با روش تحلیلی - نظری و با کمک گرفتن از معدود تحقیقات و آمارههای منتشر شده در این حوزه (تکنیک فراتحلیل) به پاسخگویی به این سؤال بپردازد که چرا برخی کاربران اینترنت ایرانی بیشترین استفاده را از سایت‌های غیراخلاقی و جنسی دارند؟ فرضیه راهنما و اصلی محققان این است که چرایی این وضعیت، از یک طرف، ناشی از خصلت ذاتی این تکنولوژی سهولت دسترسی، عدم توان خانواده و دولت برای کنترل آن) و محتوای برنامه‌های آن (گسترش فرهنگ مصرفی سرمایه داری می باشد (جنبه عرضه). از طرف دیگر، کمیت و کیفیت استفاده از این نوع از شبکه‌ها و سایتها تحت تأثیر نیازهای عمدتا کاذب زیست - اجتماعی برخی کاربران قرار دارد که در شرایط طبیعی و واقعی نمی توانند آنها را برآورده کنند و (جنبه تقاضا). تحلیل نظری فرضیه فوق براساس تئوری دو جهانی شدنها (فضای مجازی و فضای واقعی)، تئوری مصرف و تکنوپولی و تئوری ساختار - عاملیت گیدنز انجام خواهد شد.
 
پژوهش حاضر به منظور شناخت بهتر نکات مثبت و منفی استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در نهاد خانواده انجام شده است. این تحقیق به روش کیفی و با هدف کاربردی صورت گرفته و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه با روش نمونه گیری غیر احتمالی با ۲۰ نفر از افراد فعال حاضر بهره گرفته شده است. در سؤالات اصلی پژوهش عنوان شده است که استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در خانواده آیا موجب دوام و افزایش همبستگی می شود یا برعکس موجب سست شدن پیوندهای خانوادگی و سردی ارتباط بین اعضای خانواده می شود؟ ویژگی های مثبت و منفی استفاده از این تکنولوژی چه چیزهایی است و نیز چه راهکارهایی برای مقابله با ابعاد منفی این پدیده وجود دارد. گردآوری اطلاعات بر پایه 3 نظریه معروف جهان شبکه ای، سرمایه اجتماعی و نظریه هویت صورت گرفته و در نهایت براساس همین نظریات، نتایج نشان دادند صرف حضور افراد و استفاده آنان از تکنولوژی های مرتبط با شبکه‌های اجتماعی نمی تواند منجر به بی هویتی و پیدایش گسست در نهاد خانواده بشود. بلکه با شناخت، رعایت و کنترل جوانب ابعاد حاکم بر این پدیده افراد می توانند با حضور در این فضا حمایت های نسبی بیشتری کسب نموده و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. البته چنانچه این ابعاد کشف نگشته و رعایت نشوند این پدیده به نتیجه ای معکوس مبدل خواهد گشت. هم چنین استفاده بیش از حد فرزندان از این فضا موجب دوری و کاهش ارتباط با والدین شده است. در حوزه روابط زناشویی چنانچه فعالیت هایی که در این عرصه صورت می گیرد، برای هر کدام از زوجین همراه با ابهام نسبت به طرف مقابل باشد، روابط زوجین به سردی گرایش پیدا می کند. با توجه به این که آمارها بیانگر این هستند که موج استفاده از این دست تکنولوژی ها روز بروز در حال افزایش می باشد، ایجاد محدودیت ها آنچنان مؤثر نبوده و در نتیجه موجب آشنایی بیشتر استفاده کنندگان به روش دور زدن از این محدودیت ها شده است.
 
منبع: فضای مجازی و هویت، دکتر شقایق حیدری، انتشارات تمدن ایرانی، چاپ دوم، تهران، 1394