محیط زیست در سرزمینهای اسلامی
تماشایی ترین باغها متعلق به زمامداران بود که از بسیاری آنها در مآخذ یاد شده است.
یکی از جغرافیدانان می نویسد: ظاهرة آبادی و رونق هرات تا زمانی که مغولها بر آن استیلا یافتند باقی بود. یاقوت که در سال ۶۱۴ق، یعنی چهار سال قبل از حمله مغول در آن جا بوده است، می گوید: در خراسان شهری بزرگتر و مهم تر و نیکوتر و با رونق تر و پرجمعیت تر از هرات ندیده ام. باغ های بسیار و آب فراوان دارد.
قزوینی معاصر او گفته یاقوت را تأیید می کند. همچنین از شهرهای کوچک و گمنام یاد می شود، مانند شهر کروخ در نزدیکی هرات که سراسر آن باغها و درختها و استخرها و دهکده های آباد بود. طبیعی است که زمامداران مسلمان به تدریج توجه ویژه به باغ و ایجاد فضای سبز نشان داده با توجه به امکاناتی که در اختیار داشتند، دست به ساختن باغها و پارکها و احیانا غرس انواع نادر درختی و کشت انواع نادر گیاهی در آنها نمودند، چنانکه واتسون در این باره می افزاید:
تماشایی ترین باغها متعلق به زمامداران بود که از بسیاری آنها در مآخذ یاد شده است. باغ معتصم در سامره، پارک های بزرگ سلسله اغلبیه در نزدیکی قیروان و باغ مشهور امرای بنوحفص در تونس، باغهای خلفای فاطمی در مصر و باغ وزیر الافضل، باغ های اطراف قصرهای سلطنتی در فز (فاس) مراکش، باغهای بزرگ گیاه شناسی عبدالرحمن، اولین امیر اموی در اسپانیا باغهای ایلخانان و تیموریان در تبریز و در نقاط دیگر و باغ های محمود غزنوی در بلخ، باغ باهر گورکانی در کابل از این قبیل می باشد. بسیاری از زمامداران، هوس های خود را در مورد جمع آوری گیاهان نادر مهار نمی کردند. برای نمونه، گفته شده است که عبدالرحمن مزبور علاقه وافری به گل و گیاه داشت و گیاهان نادر را از همه جای دنیا در باغ خویش گرد آورده بود. وی نمایندگانی به سوریه و سایر قسمت های شرق فرستاد تا گیاهان و بذرهای جدید فراهم کنند. نوع جدیدی از انار از باغ وی به اسپانیایی ها معرفی شد. درخت خرما نیز احتمالا به وسیله وی معرفی یا دوباره معرفی شد. ظاهرا باغهای سلطنتی در قرطبه به باغهای گیاه شناسی تبدیل شدند. در این باغها برای آزمایش بذرها، قلمهها و ریشه هایی که از اقصی نقاط دنیا به آنجا آورده می شد، مزارعی اختصاص داده شده بود. سایر باغهای سلطنتی نیز در اسپانیا و نقاط دیگر به مراکز فعالیت های علمی و نیز گردشگاه تبدیل شدند... در آن سوی قلمرو اسلامی در تبریز، در باغ ایلخانان درختان میوه نادری که از هندوستان، چین، مالزی و آسیای مرکزی وارد شده بودند با آب و هوای آن محل سازگاری یافته بودند. در بسیاری از قسمتهای جهان اسلام، علاقه فرمانروایان به تحقیقات گیاه شناسی و نوآوری های کشاورزی، پیش از انقلاب کشاورزی به مدت چند قرن طول کشید.
وجود دانشمندان پیشرو که اداره این باغها را در دست داشتند، نشانه دیگری از جدی بودن ماهیت این واقعیتهاست. به طور نمونه، فعالیتهای علمی دوره ایلخانان را گیاه شناسی ایران هدایت می کرد. بنابراین، باغ های قلمرو اسلامی در قرون وسطی یا اولیه اسلام و به ویژه باغهای سلطنتی جایگاه هایی بودند که در آنها کار با تفریح و علم و هنر در هم آمیخته بود. این باغها بخشی از شبکه ای بودند که فعالیت های کشاورزی و گیاه شناسی مناطق دور دست را به هم ارتباط می داد و به این ترتیب، احتمالا نقش بسیار مهمی در گسترش گیاهان مفید داشتند. مدتها بعد تنها اروپا صاحب باغهای گیاه شناسی مشابهی شد که این قاره را به واسطه ای برای گسترش گیاهان تبدیل کرد و این همان نقشی بود که دنیای اسلام در قرون اولیه اسلامی به عهده داشت.
در غرب جهان اسلام نیز شهر انطاکیه نمونه ای از توجه مسلمانان به فضای سبز و محیط زیست به شمار می رود. حمدالله مستوفی به نقل از رساله ملکشاهی میگوید: در شهر انطاکیه خانه ها ساخته اند و بر پشت آن خانه ها باغات کرده و درخت نارنج و ترنج و غیره کاشته و باغات را آب نیز می دهند، ولی آب در خانه های دیگر نفوذ نمیکند.
ابن بطوطه که در قرن هشتم انطاکیه را دیده در وصف آن می نویسد: شهری است عظیم و کهن، در گذشته بارویی محکم داشته است که در میان باروهای شام بی مانند بود، ولی وقتی الملک الظاهر بیبرس آن شهر را گشود، با رویش را ویران کرد. انطاکیه عمارات بسیار و خانه های خوش ساخت داشت و درختان فراوان و آب کافی دارد.
منبع: محیط زیست و بهداشت، عبد المجید ناصری داوودی، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، قم، 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}