از آنجایی که بررسی و مطالعه وضعیت تمام کشورهای عربی در قالب این طرح ممکن نبوده، مجریان این پروژه تحقیقاتی، محدوده جغرافیایی طرح را به کشور مصر - به دلیل ویژگیها و امتیازات فرهنگی و اجتماعی که نسبت به سایر کشورهای عربی دارد به محدود کردند و آن کشور را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار دادند. زیرا این کشور دارای امتیازاتی است که آن را الگوی تمام نمای جهان عرب قرار داده و به قول یکی از نویسندگان معاصر عرب «مصر آیینه جهان عرب در عصر جدید است». از جمله این ویژگیها نفوذ و تأثیر فکری - فرهنگی مصر بر سایر کشورهای عربی است که آن را از قرن نوزده به بعد، به پیشگام تحولات فکری و فرهنگی جهان عرب مبدل نموده است و الگویی است که ویژگی های ساختار بزرگتری را که به آن تعلق دارد، دارا میباشد. به ویژه اینکه این کشور صاحب بزرگترین مجموعه صنعت چاپ و نشر در جهان عرب است و یکی از مهمترین مراکز نشر در جهان اسلام نیز به شمار می رود.
 
محدوده زمانی پروژه، دورهای است صد و پنجاه ساله، از نیمه قرن نوزده تا پایان قرن بیستم که خود به سه مرحله زمانی تقسیم می شود: مرحله اول از ۱۸۵۰ تا ۱۹۵۵ از عصر تحول فکری، فرهنگی، اجتماعی کشور مصر تا پایان نظام سلطنتی و آغاز دوران عبدالناصر. مرحله دوم از ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۴، که تقریبا مساوی است با دوران حاکمیت تفکر عبدالناصر در مصر و دوران سوم که ۲۵ سال پایانی قرن بیستم را در بر می گیرد.
 
نتایجی که در این تحقیق به دست آمده نیز بسیار قابل تأمل و در خور توجه است از جمله مهمترین این نتایج می توان به این مورد اشاره کرد که بر خلاف بسیاری از ادعاها و تبلیغات، نقش اسلام در شکل گیری آثار مختلف علمی، فلسفی و... بسیار پررنگ و تأمل برانگیز است و در تمام این دوران، بخش مهمی از آثار شکل گرفته را به خود اختصاص می دهد، بنابراین، این ادعا را که روشنفکران سکولار، و غربزدگان از فرنگ برگشته، تنها حامیان زنان بوده و هستند، نقض می کند و نشان می دهد که عامل اسلام و نویسندگان اسلامگرا نیز نقش و سهمی بسیار مهم و انکارناپذیری در این مسیر داشتند؛ هرچند که به عقیده این پژوهشگران، گرایش های افراطی و متعصبانہ روشنفکران غربگرا از یک سو و اسلامگرایان افراطی و سلفی از سوی دیگر، به مسلمان اعتدال گرا و نیک اندیش، چندان مجالی برای اجرای آمال و ایده هایشان نداد. ولی با این وجود، اسلام و ارزش های دینی همواره یکی از مهمترین بخش آثاری را تشکیل میدهد که در طول قرن بیستم درباره زنان عرب یا توسط آنها به رشته تحریر در آمده است.
 
در پایان، ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که نقل دیدگاه های مطرح شده در این کتاب که به رسم رعایت امانت در ترجمه انجام پذیرفته - به ویژه دیدگاههای متفکران و شخصیتهای جریان های مختلف فکری - لزوما به معنی تأیید و تصدیق همه آنها نیست، بلکه در راستای هدف از ترجمه این کتاب صورت پذیرفته که عبارت است از آشنایی بیشتر با رویکردها و دیدگاه های گوناگون رایج درباره مسئله زن در جهان عرب و مراحل تاریخی تحول آن.
 
در پایان بر خود لازم میدانم از خانم دکتر روشنفکر، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس که ترجمه این کتاب را به اینجانب پیشنهاد کردند و مشوق من بودند و همچنین دست اندرکاران مؤسسه انتشارات امیرکبیر، قدردانی و تشکر نمایم. و امیدوارم ترجمه چنین آثاری گامی هر چند کوچک در جهت تعامل فکری و فرهنگی میان ما و همسایگان ما در جهان عرب باشد که گرچه قرن هاست در جوار یکدیگر زندگی می کنیم اما هنوز از دیدگاه های فکری و فرهنگی یکدیگر در عرصه های مختلف آنچنان که باید آگاه نیستیم.
 
این مجموعه کتاب شناسی، راهنمایی است فهرست شده و طبقه بندی شده، حاوی آثاری که در طول قرن بیستم درباره زن عرب و مسلمان به رشته تحریر در آمده است. این راهنما و طرحی که در پس آن قرار دارد، به منزله دریچه ای است برای طرح بسیاری از مسائل و نکات بغرنج مربوط به جایگاه واقعی زن در میان ملتهای عرب، دگرگونی های آن، همچنین اهدافی که برای رسیدن به آن تلاش می کنند و نیز مسائل مربوط به پایه گذاری فکری رشته مطالعات زنان در مرحله پیدایش و شکل گیری به عنوان یک رشته علمی نوپا و موضع گیری عرف و سنت در قبال تأسیس این رشته جدید.
 
اندیشه ای که این مجموعه را پی ریزی نموده، به مسئله زن به عنوان یکی از اساسی ترین مسائل محوری دوران معاصر می نگرد. مسئله ای که واقعیات جوامع اسلامی را منعکس می کند، آن هم در شرایطی که این جوامع در بحبوحه رویارویی با جریان های جهانی شدن - چه به صورت تعامل و چه منفعلانه - قرار دارند. بنابراین مسئله زن به مثابه نبض دورانی است که در مسیر حرکت و سرنوشت او مؤثر است. و به همین دلیل است که طرح ما، مطالعه آثار معاصرین درباره زن را مقدمه ای می داند برای بررسی و تحلیل واقعیات این دوران و سرانجام این است. به این ترتیب ما دیدگاهی مغایر با دیدگاه رایج در عرف گفتمان عمومی ارائه می کنیم که معتقد است مسیر حرکت و سرنوشت به امور مهم بستگی دارد و آن را در گرو حوادث بزرگ تاریخی قرار می دهد.
 
همچنین دیدگاه ما با مباحث سیاسی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و غیره که در محافل سیاسی و امثال آن جریان دارد و باور دارد که زندگی اجتماعی فقط بر این مسائل استوار است، مغایر است. به نظر می رسد که زن و مسئله آن، در حاشیه قرار دارد، گویی در حاشیه زندگی جای دارد.
ادامه دارد..
 
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص15-11، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394