در مفهوم جمعیت شناختی، مهاجرت عمدتا به معنای حرکت از یک کشور به کشور دیگر در نظر گرفته می‌شود. روند مهاجرت به تدریج باعث تولد یک ملت جدید می‌گردد. برون کوچی و درون کوچی همیشه اهمیت قابل توجهی داشته‌اند. بر اساس مکان حرکت، به طور کلی مهاجرت به سه دسته طبقه بندی می‌شود:
  1. داخلی: مهاجرت درون یک کشور، برای مثال مهاجرت از روستا به شهر
  2. بین قاره ای: مهاجرت بین قاره‌های مختلف
  3. داخل قاره‌ای: مهاجرت درون یک قاره
 
مهاجرت روندی است که برای مدت‌هایی طولانی است که ادامه دارد. در حال حاضر، برخی از متخصصان و اقتصاد دانان با مهارت به کشور مادری خود برمی‌گردند بنابراین، الگوی مهاجرت با توجه به نیازهای زمانی تغییر می‌کند. در دوران قدیم، اگر قوانین پادشاهان باستان حرکت دریایی برای حمله به سرزمین‌های دشمن بود، و در آن دوران پادشاهان سرزمین‌های مختلف و همچنین مردم برای هر چیز گران قیمت و با ارزشی مانند ادویه جات و طلا به کشورهای دیگر سفر می‌کردند، اما امروزه، روند مهاجرت قبل و بعد از جهانی شدن تغییراتی را نشان می‌دهد. بهتر است در این مقاله ابتدا به این موضوع نگاهی بیندازیم که در وهله‌ی اول هدف مردم از مهاجرت چیست.
 

علل مهاجرت

عوامل فشار: سناریوی اقتصادی ضعیف، بلایای طبیعی مانند خشکسالی، سیل، زلزله و سونامی، عدم وجود آزادی‌های فرهنگی و مذهبی، بی‌ثباتی سیاسی و زیرساخت‌های آموزشی ضعیف در کشور مبداء می‌تواند برخی از عوامل مهمی باشد که مردم را مجبور به مهاجرت به کشورهای خارجی می‌کند.
 
عوامل بیرونی: یک سیاست پایدار و اقتصاد در حال رشد در کشورهای با درآمد بالا با محیط اجتماعی خوب و استانداردهای بهتر زندگی همگی از جمله عواملی است که باعث جذب مردم به یک کشور خاص می‌گردد.
 

تعاریف و مثال‌هایی از درون کوچی و برون کوچی

بسته به کشوری که در نظر گرفته می‌شود، مهاجرت در سراسر جهان به طبقات زیر دسته بندی می‌شود:
برون کوچی: هنگامی‌که فرد به قصد اقامت در کشور دیگری از کشور خود خارج می‌شود، به آن مهاجرت برون کوچی گفته می‌شود. این نوع مهاجرت می‌تواند موقت و یا دائمی باشد.
 
به منظور درک فواید این گونه مهاجرت‌ها در یک جمله می‌توان گفت که مهاجرت مرتبط با ترک محل، یک خروج یا گفتن یک خداحافظی شخصی است. جملات زیر این موضوع را روشن‌تر می‌سازد:
 
1: همه‌ی کشورها مردمشان را به مهاجرت به سرزمین‌های خارجی تشویق نمی‌کنند.
2: مهاجران انگلیسی به کشورهای مختلف سفر کرده و در سراسر جهان مستمعراتی را برای خود ایجاد کرده‌اند.
3: مهاجران ترک بخش مهمی از جمعیت آلمان را تشکیل می‌دهند.
 
درون کوچی: هنگامی‌که فرد از یک کشور خارجی به قصد سکونت به یک کشور خاص حرکت می‌کند، درون کوچی گفته می‌شود.
 
انواعی از گروه‌های قومی در نقاط مختلف زمانی تاریخ به ایالات متحده‌ی آمریکا مهاجرت کردند. مهاجران در هنگام سازگار شدن با فرهنگ و جامعه‌ی جدید، مشکلات خاص خودشان را دارند.
 
مهاجرت دانشجویان برای کسب تحصیلات عالیه در کشورهای توسعه یافته در حال افزایش می‌باشد.
 

برون کوچی در مقابل درون کوچی

معنای این اصطلاحات
برون کوچی: خروج از کشور
درون کوچی: وارد شدن به یک کشور
براورد داده‌های اقتصادی:
برون کوچی: براورد هر گونه تاثیرات اقتصادی مانند بهره وری کار برای فردی که از کشور خارج شده، مشکل می‌باشد.
درون کوچی: براورد تاثیرات اقتصادی فردی که در یک کشور ساکن شده، آسان‌تر می‌باشد.
 
جنبه‌های مثبت
برون کوچی: کسب درآمد، درآمد فرد از کشور بیگانه، به افراد کشور مبداء کمک کرده و همچنین به خزانه‌ی کشور مبداء اضافه می‌شود. بار هزینه‌ی فرد خارج شده از کشور از منابع ملی به ویژه در مورد کشورهای پرجمعیت کاهش می‌یابد.
 
درون کوچی: به نیروی کاری یک کشور اضافه می‌شود. به ویژه هنگامی‌که این افراد مهاجر نیروی کاری با مهارت بالا باشند، می‌توانند به اقتصاد کشور مقصد کمک بسیاری کنند.
 
این افراد از نظر اقتصادی برای انواع کارهای سنگین و فشرده، ارزان و کارامد هستند.
 
جنبه‌های منفی
برون کوچی: فرار مغزها. در طول تاریخ شاهد هستیم که گروه‌های هوشمند و تحصیل کرده‌ی یک کشور در حال توسعه و ضعیف در جستجوی دستیابی به فرصت‌های شغلی و تحصیلاتی بهتر به کشورهای توسعه یافته مهاجرت می‌کنند.
 
تغییرات جمعیت شناختی: از دست دادن جمعیت سنی در حال کار، باعث شده که شهرهای مبداء را تنها زنان، کودکان و افراد سالخورده تشکیل دهند که در مکزیک چنین شهرهایی را به عنوان شهر متروکه می‌نامند.
 
اکثر مهاجران مردان هستند، ساختار خانواده‌ی آن‌ها تا زمان برگشت آن‌ها به خانواده مختل خواهد شد.
 
درون کوچی: فشارهایی را بر منابع ملی وارد می‌سازد.
رقابت بر سر کسب مشاغل مختلف وجود دارد که در این صورت افراد بومی یک کشور از نظر اقتصادی احساس ناامنی خواهند کرد.
 
مشکلاتی در تصمیم گیری‌های سیاسی وجود خواهد داشت، چون سیاست‌های مربوط به مهاجران بسته به روابط سیاسی با هر کشور، قومیت و عوامل دیگر تغییر می‌کند. با محدود ساختن مهاجران و همچنین ارائه‌ی قوانین بیشتر در رابطه با حق آن‌ها و فرایندهای قبول تابعیت مهاجرین ممکن است برخی مسائل دیگر نیز به وجود آید.
 
بر اساس تحقیق اخیر که توسط مرکز تحقیقات و آنالیز مهاجرت انجام شد، نشان داده شد که انگلیس از ورود مهاجرین اروپایی به کشور خود سود برده است و از این مهاجران مالیات‌های بیشتری را گرفته است.
 
صحبت کردن در رابطه با اثرات مثبت و منفی این دو نوع مهاجرت می‌تواند به درک بهتر ما از این موضوع کمک کند.
مهاجرت باعث از دست دادن منابع انسانی یک کشور می‌شود، به عنوان مثال، بر اساس مطالعات مربوط به مهاجران که در کشورهای اروپایی انجام شده، نشان داده شد که جمعیت غیر مهاجرین ساکن در یک کشور نمی‌توانند از پیامدهای ناشی از فرار مغزها جلوگیری کنند، چون اکثر افراد با مهارت و هوشمند برای دستیابی به فرصت‌های شغلی بهتر به کشورهای پیشرفته‌تر مهاجرت کرده و تنها افراد با مهارت کمتر در کشور باقی خواهند ماند که این موضوع به اقتصاد کشور مبداء آسیب جدی وارد خواهد ساخت.
 
قبلا، جریان مهاجران عمدتا از کشورهای در حال توسعه به سمت کشورهای توسعه یافته بود، اما در حال حاضر، برخی از متخصصان و اقتصاد دانان با مهارت به کشور مادری خود برمی‌گردند. یک نمونه از این موضوع مهاجران سابق هند بوده که از آمریکا به سمت کشور خود برگشته‌اند.
 
منبع: Rujuta Patil - OpinionFront