آخرین پیامبر
ولایت همانند فلکی است که اجسام تحت خود را در بر گرفته است. لذا از این جهت که ولایت عمومیت دارد و انبیاء و اولیاء را شامل می شود، هرگز منقطع نمی گردد.
ولایت همانند فلکی است که اجسام تحت خود را در بر گرفته است. لذا از این جهت که ولایت عمومیت دارد و انبیاء و اولیاء را شامل می شود، هرگز منقطع نمی گردد. دیگر اینکه اسم نبی و رسول مختص به عباد است و خداوند به این دو نام نامیده نمی شود، در حالی که حق به اسم ولی متصف شده و خود را ولى الحمید می نامد. ولایت از صفات حق تعالی است و هر آنچه که از ذات حق باشد، هرگز زایل نمی گردد. لاجرم ولایت ازلی و ابدی است و این اسم باقی و جاری خواهد بود.
والله لم یتسم بنبی ولا رسول وتسمى بالولى واتصف بهذا الاسم فقال: «الله ولی الذین آمنوا وقال هو الولی الحمید. وهذا الاسم باق جار على عباد الله دنیا وآخرة. فلم یبق اسم یختص به العبد دون الحق بانقطاع النبوة والرسالة. ویژگی مهمی که ابن عربی برای خاتم ولایت محمدی قائل است، تخلق به اخلاق الهی است. خاتم ولایت باید خاتم در اخلاق نیز باشد و مکارم اخلاقی را به نهایت و اعلی درجه آن برساند.
همان گونه که خاتم الانبیاء مبعوث شده است تا مکارم اخلاقی را به نهایت درجه از کمال برساند و خود نیز دارای اخلاقی متعالی است و مصداق اتم (إنک لعلى خلق عظیم) می باشد؛ خاتم الاولیا نیز باید در این ویژگی ممتاز بوده و در نهایت درجۀ آن سیر نماید.
مصداق خاتم ولایت: ابن عربی در الفتوحات المکیة دعاوی فراوان و سخنان گوناگون و متفاوتی در خصوص مصداق ختم ولایت دارد که متهافت می نماید. هرچند برخی در پی توضیح و توجیه این مطلب برآمدند، اما این اضطراب در مصداق خاتم ولایت همچنان باقی است.
ابن عربی اوصافی را بر می شمارد که بر حضرت عیسی(علیه السلام) تطبیق می کند. صفاتی مانند امانت داری، در اختیار داشتن مفاتیح انفاس و در ادامه حکم به شریعت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و در آخر الزمان: إن الله ولیا خاتم الأولیاء فی آخر الزمان یحکم بشرع محمد فی أمته؛ همانا برای خداوند در آخر الزمان ولیی است که به شریعت محمدی در امت ایشان حکم می نماید. این یکی از خصوصیاتی است که ابن عربی برای خاتم الاولیاء بیان کرده و در ادامه آن را منطبق با حضرت عیسی(علیه السلام) میداند.
وإن عیسى (علیه السلام ) إذا نزل، ما یحکم إلا بشریعة محمد (صلی الله علیه واله وسلم ) وهو (أعنی سیدنا عیسی) خاتم الأولیاء، فإنه من شرف محمد صلى الله علیه وسلم أن ختم الله ولایته - والولایة مطلقة - بنبی، رسول، مکرم، ختم به مقام الولایة. فله یوم القیامة حشران: یحشر مع الرسل رسو"، ویحشر معنا ولیة تابعة لمحمد بن عیسى الل هرگاه به این دنیا نازل شود، حتما به شریعت رسول خاتم حکم خواهد کرد و در این امر متبوع او خواهد بود. بنابراین او خاتم الاولیاء است. خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را به شرف ختم ولایت او به نبی ای مکرم نایل نمود و حضرت عیسی(علیه السلام) را به مقام ختم ولایت عامه برگزید. پس عیسى التل دارای دو حشر خواهد بود، حشری به عنوان این که رسول است با رسولان و حشری دیگر با اولیاء امت رسول الله.
و در جای دیگر می نویسد: بدان که نزول عیسی (علیه السلام) حتمی است. ولا بد من حکمه فینا بشریعة محمد(صلی الله علیه واله وسلم)، یوحی الله بها إلیه، من کونه نبیا. فإن النبی یأخذ الشرع من غیر مرسلة فیأتیه الملک مخبرة بشرع محمد، الذی جاء به ، وقد یلهمه إلهامة فیکون عیسى الکلیة من هذا الوجه خاتم الأولیاء.
اگر خاتم اولیاء کسی است که به شریعت محمد قل حکم می کند، پس عیسی (علیه السلام) همان خاتم اولیاء است که شریعت خاتم انبیاء را از همان ملک و فرشته ای که به قلب رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل می شد؛ دریافت می نماید.
وهو أفضل هذه الأمة المحمدیة؛ عیسى التی افضل بر تمامی امت محمدی با است. بنابراین این نظر که عیسی علیه السلام خاتم ولایت در زمان خویش بوده است، رد می شود. الروح المحمدی مظاهر فی العالم أکمل مظهره فی قطب الزمان وفی الأفراد وفی ختم الولایة المحمدی وختم الولایة العامة الذی هو عیسى علیه السلام.ولایت الهیه محمدیه وقتی از مقام مواقف وجوب به منازل امکان نازل می شود، نخستین منازل آن مقام روح الهی است که مقام عیسی (علیه السلام) است و به دلیل کلمته ألقاها إلى مریم وروح منه پس عیسی (علیه السلام) ولی خدا و روح اوست.
منبع: انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی رحمة الله علیه، نرگس موحدی،صص122-118، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1393
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}