سوره اسراء ( آیه 3)

ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْداً شَکُوراً « 3 »

(اى بنى‏ اسرائیل!) اى فرزندانِ کسانى که آنان را همراه نوح، سوار (بر کشتى) کردیم و (نجات دایم!) همانا نوح، بنده ‏اى بسیار شکرگزار بود (شما هم مثل او باشید، تا نجات یابید).
 
نکته ‏ها
حضرت نوح را «پدر دوّم» انسان گفته‏ اند، چون در طوفان نوح، همه‏ ى مردم غرق شدند، جز آنان که در کشتى همراه نوح بودند. از این رو معناى «ذُرّیّة مَن حَمَلنا» همانند جمله‏ ى «یا بنى آدم» است.

حضرت نوح در میان پیامبران، بیش از همه عمر کرد و همواره گرفتار اذیّت و آزار کفّار و لجوجان بود، ولى بنده‏ اى بسیار شاکر بود.(گوشه‏ اى از دعاها و شکرهاى آن حضرت در تفسیر مجمع البیان و اطیب البیان آمده است) خداوند نیز براى حضرت نوح، حساب ویژه ‏اى باز کرده و سلام مخصوص به او داده است.(سلام على نوحٍ فى العالمین» صافّات، 79)
 
پیام‏ها
1- در مکتب انبیا بودن و همراهى با آنان، رمز نجات و بقاى انسان است. «ذُرّیة مَن حَمَلنا مع نوحٍ»

2- تاریخِ گذشتگان، عامل تربیت و هشدار براى آیندگان است. «ذُرّیة مَن حملنا»

3- توجّه دادن فرزندان به شرافت و ایمان نیاکان، راهى عاطفى براى تربیت و پذیرش دعوت و مسئولیّت آنان است. «ذُرّیة مَن حمَلنا»

4- عبودیّت و بندگى خدا، زمینه ایمنى از حوادث و مهالک است. «حَملنا مع نوح انّه کان عبداً شکوراً»

5- تجلیل از مردان والا و اسوه، از عوامل تربیت است. «کان عبداً شکوراً»

6- یکى از برکات شکور بودن، ذرّیه پایدار داشتن است. «ذریّة من... عبداً شکوراً»
 
شکر
«شکور» به کسى مى ‏گویند که بسیار شکرگزار باشد. شکور از صفات خداوند است، زیرا در برابر کار نیک انسان پاداش بسیار مى‏ دهد در برابر هر کار خیرى، ده ثواب یا هفتصد و یا بدون حساب پاداش مى‏ دهد.

حضرت نوح‏ علیه السلام در هر صبح و شام سه بار با جملات مخصوص خدا را سپاس مى‏ کرد.(کافى، ج‏2، ص 534 )

مراتب شکر عبارت است از: شکر قلبى، زبانى و عملى.

شکر قلبى آن است که نعمت ‏هاى خدا را بشناسیم و باور کنیم همه الطاف از اوست و غیر او واسطه‏ اى بیش نیستند و به خاطر سختى‏ ها و حوادث تلخ دست از او بر نداریم. حضرت زینب‏ علیها السلام که آن همه مصیبت دید، در سخن خود به حکومت بنى‏ امیّه فرمود: «ما رأیتُ الاّ جمیلا»، من جز زیبایى ندیدم.

آرى، در سفره‏ ى هستى، همه‏ ى آفریده‏ ها در جاى خود زیباست گرچه ما زیبایى آن را درک نکنیم.

چنان که افراد بزرگ که به سفره‏ اى نگاه مى ‏کنند، مربا و شیرینى را زیبا مى‏ بینند و هم ترشى و فلفل و پیاز را، گرچه همین سفره را اگر نزد کودکى پهن کنیم، شیرینى ‏ها را زیبا، ولى ترشى و فلفل و پیاز را بد مى‏ پندارد.

شکر زبانى آن است که با گفتن جملاتى ازقبیل: «الحمدللّه ربّ العالمین»، خدا را شکر کنیم.

شکر عملى آن است که از نعمت ‏هاى الهى آنگونه که خداوند مى‏ خواهد بهره‏ برداى کنیم. مثلاً اگر غذایى خوردیم از قدرت و انرژى آن، کار نیکى انجام دهیم، اگر قدرتى پیدا کردیم از نیازمند و ضعیفى دست‏گیرى کنیم.

شکر خداوند، وسیله‏ ى زیاد شدن نعمت‏ هاست.

شکر خداوند، وسیله ى بیمه شدن از وسوسه‏ هاى شیطانى است، زیرا شیطان به خداوند گفت: من از هر سو مردم را گمراه خواهم کرد، زیرا اکثر مردم اهل شکر نیستند.(اعراف، 17) و هر کس شاکر نباشد در دام او قرار خواهد گرفت.


منبع: وبلاگ فرهنگ قرآن