در طول تاریخ همواره اکثریت مردم در جوامع گوناگون از قشر کم‌بهره و ضعیف بوده‌اند. برخی حکومت‌ها، پادشاهی و برخی دیگر مردمی بوده است. در حکومت‌های پادشاهی، مردم حقی در انتخاب سرنوشت جامعه خود نداشتند؛ امّا در حکومت‌های مردمی از این حق برخوردار بوده‌اند. گو اینکه درصد این برخورداری و کیفیت آن متفاوت بوده است. در حکومت اسلامی ایران اما؛ مردم از طریق انتخابات، حق تعیین مهمترین ارکان نظام از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی را دارند.

چنانکه گفته شد؛ همواره درصد اندکی از مردم در رفاه حداکثری زندگی کرده‌اند و عمده مردم، زندگی ساده و کم‌بهره داشته‌اند. از این رو متناسب با زندگی مردم، نماینده‌های منتخب آنان نیز باید همانند خود مردم، از جنس مردم و با زندگی ساده و دور از زرق و برق و ریخت و پاش باشند. اما ساده زیستی یک نماینده به چه معناست و چه ضرورت و فوایدی دارد؟
 

این‌ها «ساده زیست» نیستند!

ساده زیستی، مفهومی مثبت است که اشتباه آن با مفاهیم منفی باعث شده تا سیاست بازان فرصت طلب، علیه این ویژگی راهبردی اقدام کنند. جامعه باید معنای صحیح ساده زیستی را دریابد تا راه نفوذ ناشایستگان به مجلس شورای اسلامی و دیگر مناصب را ببندد. برای این منظور، نمونه‌هایی از ساده زیستی تقلّبی را تذکر می‌دهیم:

1ـ فقر

فقر، مفهومی منفی است. امام علی علیه السلام خطاب به فرزندش محمد حنفیه می‌فرماید:«یَا بُنَیَّ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّینِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ دَاعِیَةٌ لِلْمَقْت‏؛[1] پسرکم! از فقر بر تو ترسانم. پس، از آن به خدا پناه بر که فقر دین را زیان رساند و خِرَد را سرگردان کند و دشمنی پدید آرد.» ساده زیست کسی است که دارد ولی دلبسته نیست؛ در حالی که فقیر، ندارد که دلبسته باشد!

2ـ تظاهر

ریا و تظاهر، ترفندی رایج برای ارائه نسخه تقلبی مؤلفه‌های ارزشی و اخلاقی است. در این مورد، فرد متظاهر، با هدف جلب منفعت خود، خود واقعی‌اش را در پسِ نقاب ساده زیستی می‌پوشاند. به خصوص که نگاه فرد مورد نظر به منصبی همچون نمایندگی مجلس، تجاری و مادی باشد! برخی، با نگاه تجاری و مادی به مناصبی همچون نمایندگی مجلس و به قصد رأی گرفتن چند صباحی در ایام انتخابات به میان مردم می‌آیند و چند عکس یادگاری هم با مردم می‌گیرند. اینها فریب است. البته همواره با کمی دقّت می‌توان بوی تعفّن تظاهر را استشمام کرد؛ چرا که امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِی یَنْشَطُ إِذَا رَأَى النَّاسَ وَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ أَنْ یُحْمَدَ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ؛[2] ریاکار سه نشانه دارد؛ وقتی در حال «عبادت خود» مردم را ببیند خوشحال مى‏شود؛ هنگامى که تنها باشد، کسالت پیدا مى‏کند؛ همواره دوست مى‏دارد مردم از او تعریف کنند.»

3ـ بی‌تفاوتی

لازمه به دست گرفتن مسئولیت حاکمیتی آن است که فرد مورد نظر دغدغه اقتصادی مردم را داشته باشد نه اینکه با بی‌توجهی به امور معیشتی مردم، فریاد ساده زیستی سر دهد؛ زیرا او کار خود را نیز نمی‌تواند سامان دهد چه رسد به نمایندگی و کار مردم! چنین افرادی اساساً فاقد هر گونه برنامه و اراده‌ای در جهت رفع مشکلات معیشتی مردم هستند.
 

ساده زیستی، مفهومی مثبت است که اشتباه آن با مفاهیم منفی باعث شده تا سیاست بازان فرصت طلب، علیه این ویژگی راهبردی اقدام کنند. جامعه باید معنای صحیح ساده زیستی را دریابد تا راه نفوذ ناشایستگان به مجلس شورای اسلامی و دیگر مناصب را ببندد. 


ضرورت نماینده ساده زیست

شاید سؤال شود که اگر نماینده‌ای خصوصیات برجسته و مهمی داشته باشد ولی ساده زیست نباشد آیا می‌تواند نماینده خوبی برای مردم باشد؟ اساساً نماینده مردم یعنی کسی که حتّی بدون نظرخواهی از مردم، می‌تواند نظر آنها را دریابد و در مجلس، اعلام و اعمال کند. و این تنها در صورتی است که شخص مورد نظر حتی با محروم‌ترین افراد جامعه نشست و برخاست داشته باشد؛ آنها را درک کرده باشد و همسطح و همسفره و با آنها زندگی کرده باشد. رهبر حکیم انقلاب می‌فرماید: «نماینده مردم باید نماینده توده مردم باشد؛ به‌خصوص نماینده کسانی باشد که به حضور نماینده‌شان در سطوح تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور بیشتر نیاز دارند؛ آن‌هایی که دستشان به جایی نمی‌رسد و محرومیت بیشتری را دارند. پس در درجه اول، نمایندگی از مردم محروم را برای خودتان تعریف کنید.»[3]
 

الماس «ساده زیستیِ» نماینده ما

ساده زیستی واقعی نماینده من و تو، آرامش‌بخش است. وقتی پس از انتخابش او را می‌بینی که رأی تو را نردبان خودخواهی خود نکرده است و از نمد من و تو کلاهی برای خود ندوخته، امیدت ناامید نمی‌شود و در خود، خجل نمی‌شوی. چنین نماینده‌ای همچون تابلویی زیبا از یکرنگی است که هر که به آن می‌نگرد جز صداقت نمی‌بیند. همچون شیشه عطری است که بوی معنویت و صفا را از پایتخت به حوزه نمایندگی‌اش نه! به سرتاسر میهن می‌پراکند. و اکنون شرح ماجرای فواید یک ساده زیست به نام «نماینده» و به کام مردم!
 

1ـ سوپاپ اطمینان ثروتمندان؛ دلگرمی محرومین

ساده زیستی مسئولین و صاحب منصبان به خصوص کسانی که نماینده مردم هستند هر دو گروه ثروتمندان و فقرای جامعه را به آرامش دعوت می‌کند. فقرا که دردها و کمبودهای متعددی را تجربه می‌کنند با دیدن زندگی ساده نماینده خود دلگرم می‌شوند. ساده زیستی نماینده، ثروتمندان را نیز از طغیان و فساد و سوء استفاده برحذر داشته و حرص آنان را کنترل خواهد کرد. امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «خداوند مرا پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که درباره‌ خودم و خوراک و پوشاکم مانند مردمان ناتوان عمل کنم تا اینکه فقیر به سیره‌ فقیرانه‌ من تأسی کند و ثروتمند به وسیله‌ی ثروتش سرکشی و طغیان نکند.»[4]
 

2ـ رابطه ساده زیستی و شجاعت نماینده

نماینده‌ای که به ساده زندگی کردن خو کرده است برای مقابله با فساد ترسی به خود راه نمی‌دهد و وابستگی به دنیا ندارد که مانع از شجاعت او در دفاع از حق مردم شود. پس شجاعت نماینده هم بستگی به ساده زیستی او دارد چرا که برخی تظاهر به شجاعت می‌کنند ولی عادت آنها به لذت‌های مادی، پاشنه آشیل این شجاعت است و صاحبان زر و زور در کمین چنین نماینده‌ای نشسته‌اند تا وابستگی او به رفاه را در قبال تأمین خواسته‌هایشان به گرو بردارند و همین نقطه ضعف، برای ترس نماینده ما و بر باد رفتن حقوقمان کافی است. این گونه است که  یک نماینده هنگام اعلام رأی خود در مجلس، در یک لحظه، نگاهش به منافع خودش خیره می‌شود و مردم و خدای مردم را فراموش می‌کند.
 

3ـ تزریق معنویت

یک نماینده با شروع کارش، در کانون توجه قرار می‌گیرد و نحوه زندگی او مورد رصد تمام مردم می‌شود. مردم وقتی مشاهده می‌کنند که نمایندگان آنها واقعاً بیشتر از اینکه به فکر دنیای خود باشند وظیفه‌شان را برای خدا و آخرت خود انجام می‌دهند و به زندگی ساده قناعت کرده‌اند آنها نیز به معنویّت روی آورده و بسیاری از مشکلات فرهنگی جامعه برطرف می‌شود. از همین رو بنیانگذار انقلاب اسلامی می‌فرماید: «با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی‌توان ارزش‌‌‌‌‌های انسانی‌اسلامی را حفظ کرد.»[5] مصرف‌گرایی و مسابقه مصرف، به قتل معنویت در جامعه منتهی خواهد شد. چنانکه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یَقْتُلَهُ؛[6] دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد، تشنگی‌اش بیشتر می‌شود تا او را بکشد.».
 

4ـ گسترش چتر امنیت روانی

آرامش روانی جوامع، ضامن بقاء و رشد حکومت‌هاست. تکاپوی ذهنی و نگرانی‌های مردم، آن گاه افزایش می‌یابد که احساس جدایی از مسئولین خود می‌کنند. همین فاصله ذهنی منشأ بروز ناآرامی‌ها و آشوب‌ها شده و با افزایش این فاصله، عمر آن حکومت نیز آب می‌رود.

گرچه دغدغه نسبت به فراموش نشدن این مؤلفه در هنگام انتخابات همچنان باقی است؛ اما با سخن رهبر فرزانه انقلاب به پایان می‌بریم که فرمودند: «بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافی‌گری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافی‌گری و تجمل‏‌پرستی است.»[7]


پی‌نوشت:
[1]. نهج البلاغه(صبحی صالح)، حکمت 319، ص531.
[2]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏2، ص 295.
[3]. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، 1383/3/27.
[4]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏1، ص 410.
[5]. صحیفه امام، ج ‏18، ص 471.
[6]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ‏2، ص 136.
[7]. بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌؛ 1388/2/22.