نبوغ فرزندتان را تخریب نکنید
دانش را به همراه عشق هدیه کنید والدین مانند همه انسانها ، میل به ابراز اشتیاق و تعصب بیش از حد دارند ولذا گاهی خود و فرزندانشان را تحت فشار بیش از حد قرار می دهند.
اگر این سه عامل کلیدی را در ذهنتان حک کنید ، برای انجام ماجرایی بسیار مهم آماده اید : بیدار کردن نبوغ در فرزندتان در جهت نبوغ کودک نوپایتان باید چهار قدم را بردارید:
1- شرایط هدایت کننده ایجاد کنید .گل در خاک مناسب و شرایط زیست محیطی مناسب رشد می کند. فرزند آدمی نیز در شرایط هدایت کننده و مناسب گل می کند.
۲- همواره راهنمایی کنید ، دستور ندهید. کودک نسبت به لحن صدای شما بسیار حساس است . آهنگ صدای خود را چنان تنظیم کنید که ملایم و ترغیب کننده باشد . اگر فرزندتان فشاری احساس کند ،هرگز به نتایج دلخواه نخواهید رسید . یادگیری باید برای فرزندتان تجربه ای لذتبخش باشد. اگر احساس کند یادگیری را به او تحمیل کرده اند، دیگر لذت بخش نخواهد بود.
۳- صبور باشید نه متوقع : روانشناسان کودک دریافته اند که کودک تا سن شش سال و گاه بیشتر، به هر موضوعی نمی تواند بیشتر از دو دقیقه توجه کند یعنی کودک پس از دو دقیقه حواسش از کاری که شما می کوشید او را به آن مشغول کنید پرت می شود و سرگرم بازی با عروسک خود می شود و مجبورش نکنید به انجام کار مورد نظر شما ادامه دهد زیرا فقط باعث آزار او می شود.
۴- دانش را به همراه عشق هدیه کنید والدین مانند همه انسانها ، میل به ابراز اشتیاق و تعصب بیش از حد دارند ولذا گاهی خود و فرزندانشان را تحت فشار بیش از حد قرار می دهند. ممکن است وقتی مشتاق و حتی نگران بیدار کردن نبوغ در فرزندتان هستید یک عامل حیاتی را فراموش کنید و آن شادی فرزندتان است .
همواره دانش و تشویق خود را به همراه عشق و مهربانی تفویض کنید. زیرا نبوغ باید برای کودک یک موهبت باشد نه یک تحمیل. فرد نابغه می تواند به کمک قدرت دانش پیشرفته ، استعدادهای طبیعی پرورش یافته و اعتماد به نفس ، بر رویدادها تاثیر بگذارد و سرنوشت خود را به دست گیرد. اگر از سنین پایین به کودک آموزش داده شود تا استعدادها و مواهب خاص و منحصر به فرد خود را پرورش دهد، به او حق انتخاب و سلطه بر سرنوشت خودش داده می شود.
« مثلا مادری را می شناسم که از هر فرصتی برای آموزش فرزندش استفاده می کند ، به هنگام غذا ، زمانی که کودک با بلوک هایش بازی می کند، موقع تماشای فیلم ، در هنگام حمام کردن و..... مادر با در اختیار قرار دادن هر فرصتی برای یادگیری دختر ، احساس طبیعی را در ذهن او تقویت می کند که یادگیری و مطالعه و تحقیق ، بخشی از نفس زندگی هستند. این آموزش گرانبهایی است که کودک با آن رشد می کند!
این کودک اکنون یازده ساله است . از نظر بازی با دوستان و انجام تکالیف درسی هر دو به یک اندازه لذت بخش هستند . من تضمین می کنم که این کودک همچنان که بزرگتر شود و با مطالعات سنگین تر و ضروری تر مواجه شود،هرگز دچار افسردگی پیش از امتحانات و یا احساس رنج آور « مجبورم درس بخوانم » نخواهد شد.
تا زمانی که همه والدین نفهمند که مغز همه کودکان موهبتی الهی است و می تواند به یک مغز نابغه مبدل شود ، جامعه همچنان تعداد انگشت شماری «مورد مکشوف » را ستایش خواهد کرد و اکثریت را نادیده خواهد گرفت ، چه ثروت گرانبهایی که به هدر می رود. بهره گیری از کتابهای مصور بدون نوشته ، به کودکان خواندن نمی آموزد.
اگر هنگام خواندن کتابهای مصور با نوشته، بر روی کلمات اشاره کنید کودک با کلمات آشنا می شود. بخصوص کلماتی که بر کودک تاثیر عاطفی دارد. استفاده از کارتهای نمایشی که روی آن نوشته و یا تصویر است برای بهتر فهماندن مطالب استفاده می شود (Flash Cards)
بر روی مقوای سفید ۲۵ در ۲۵ سانتی متر می توان با حروف بزرگ نام اسباب بازیهای کودک خود را بنویسید. برای مثال روی یک مقوا بنویسید خرس او روی مقوای دیگر گربه و بدین وسیله با برداشتن هر اسباب بازی کارت مربوطه را برداشته و بخوانید و آنگاه برای هر اسم یک قصه بگویید و از این طریق کلمه بر ذهنش حک می شود و آنگاه از کودک بخواهید در این رابطه یک قصه بگوید.
یک مربی کودکستان که زمانی می شناختمش، برای آموزش دختر خودش روش خاصی داشت ، او کارتی را که رویش کلبهای نوشته بود، پشت سرش پنهان می کرد و با بازیگوشی به دخترش نزدیک می شد و می گفت « مامان برای بچه اش چه قایم کرده ؟» توجه کودک یک ساله جلب می شد و سعی می کرد خود را به آن موضوع اسرار آمیز برساند.
سپس مادر کارت را بالا می گرفت و با پیروزی می گفت «گربه!» ، قهقهه شادی کردن نشان می داد که بازی نتیجه مطلوب را به بار خواهد آورد . این کودک در مدت کوتاهی خواندن یاد گرفت. به زودی خواندن جملات را آغاز کرد. مادرش کتابهای ساده مختلفی خرید که هریک از آنها برای کودک خردسال ،گنجی از دانش در برداشت .دختر کوچولو در سن چهارسالگی چنان با کلمات و جملات آشنا بود که اعجاب همگان را بر می انگیخت.موفقیت این مادر مرهون اعتقادی بود که به فرزندش داشت و نگرش سالم و سازنده اش، و شکیبایی و شوخ طبعی اش که فرزند را مشتاق همه بازهای خواندنی می کرد.
منبع: کودکان نابغه و باهوش، فاطمه تقدسینیا، نوید حکمت،صص230-226، چاپ دوم، قم، 1396
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}