رشد سیستم تلویزیونی
روایات کلاسیک در مورد شخصیت اقتدار طلب اعتماد به خارجیان را خصلتی روانشناختی می داند که قویا با احساس بی قدرتی، ناکامی و خشم در ارتباط است.
البته در صورتی که این دو به تدریج سبب ایجاد اتحادها و هویتهای گسترده تر گردد. ارتباطات جهان - وطنانه را می توان به عنوان فرایندی در نظر گرفت که دارای پیامدهای سودمند است مثلا اگر ایده مربوط به حقوق بشر جهانی و حکمرانی دموکراتیک در سراسر جهان منتشر شوند. اما چنین فرایندی را تهدید کننده نیز می توان قلمداد کرد (مثلا زمانی که ایدههای خارجی و برنامه های وارداتی، توان دولتهای چندفرهنگی شکننده و جوامع پس از جنگ را در ایجاد پیوندها و اتحادهای نیرومندتر در تمام بخشهای اجتماعی و قومیت ها محدود کنند) هر چند نظریه پردازان، اغلب در مورد اثر جریانهای اطلاعاتی فرامرزی بر جهت گیری های جهان وطنانه و ملی تأمل کرده اند، اما، شواهد تجربی نظام مندی در مورد افکار عمومی که در بر گیرنده انواع مختلف جوامع و سیستم های رسانهای باشد. عموما اندک بوده است.
یافته هایی که در اینجا ارائه گردید، نشانگر آن است که قرار گیری در معرض رسانههای خبری سبب تقویت اعتماد و مدارا نسبت به خارجیان، یعنی مردمان دیگر ملیتها و ادیان می گردد. بر خلاف این تصور که رسانههای خبری، هویتهای ملی را تضعیف می کنند و برخی نیز از این امر نگرانند، تأثیرات این رسانهها مشروط به محیطهای اجتماعی مختلف است. عموما استفاده همگانی از رسانههای خبری، با هویتهای ملی نیرومندتر ارتباط دارد. اما این اثر در جوامع جهان وطن، به ویژه در بین مصرف کنندگان اخبار کمتر دیده می شود. این روابط حتی پس از کنترل متغیرهایی مانند تحصیلات، درآمد، سن و جنس، عواملی که به پیش بینی استفاده از رسانههای خبری و ارزشهای اجتماعی کمک می کنند، همچنان معنادار باقی می مانند.
در عین حال، تفسیر این نتایج تجربی بایستی در برخی جنبه ها، جر و تعدیل گردد. استفاده از رسانهها و خصوصیات جمعیت شناختی، تنها، برخی از عوامل ایجاد کننده اعتماد به خارجیان و جهت گیری های ناسیونالیسی وسیع تر هستند. ما در اینجا قائل به نظریه ای تک علتی نیستیم. اگر بیگانه هراسی یا اعتماد به دیگر اجتماعات دینی یک خصلت روانشناسی اجتماعی باشد که ریشه در تجارب جامعه پذیری اولیه در شبکههای اجتماعی یا شرایط ساختاری در جامعه دارند، انگاه، چنین احساساتی را می توان توسط بسیاری از عوامل دیگر که در مدلهای تحلیلی ما نیامده اند، تبیین نمود. از این رو، نظریه های سرمایه اجتماعی در تبیین مفاهیم مرتبط اعتماد تعمیم یافته و مدارا در جامعه، بر اهمیت پیوندهای فردی و شبکههای شکل گرفته طی تعاملات رو در ور؛ درجه همگونی یا ناهمگونی قومی، زبانی یانژادی در جامعهای معین؛ و نقش تقسیمات اجتماعی پیوندی تأکید دارند.
روایات کلاسیک در مورد شخصیت اقتدار طلب اعتماد به خارجیان را خصلتی روانشناختی می داند که قویا با احساس بی قدرتی، ناکامی و خشم در ارتباط است. تبیین های فضایی نیز بیان می کنند که نگرش نسبت به خارجیان با موقعیت جغرافیای فرهنگی یک جامعه، مانند نزدیکی با کشورهای همسایه که دارای اشتراکات زبانی، دینی یا قومی و سنتهای تاریخی هستند، ارتباط دارد. اگر چنین باشد، موقعیت جغرافیایی پاسخگویانی که در نواحی خاص زندگی می کنند و موقعیت جغرافیایی اجتماعات ملی در دولتهای چندفرهنگی نظیر بلژیک، کانادا و انگلستان، می تواند مهم باشد. نظریه های مبتنی بر «رقابت حزبی» تأکید می کنند که احساس ناسیونالیسم می تواند به واسطه جاذبه های بلاغی (سخنورانه) نخبگان سیاسی و رهبران احزاب (به ویژه راست رادیکال)، زمانی که بر اهمیت موضوع مهاجران و پناهندگان، به عنوان مسائل سیاسی تأکید کند. تشدید گردد. در حوزه روابط بین الملل، نیز، تبیین ها غالبا تأکید می کنند که افکار عمومی انعکاس و بازتاب قدرت بین المللی دولت، رهنمودهای نخبگان به رهبری سیاسی داخلی و روابط خارجی با دیگر کشورها هستند. گشودگی مرزها به روی مردمان سایر کشورها و مدارا نسبت به خارجیان دارای ادیان متفاوت نیز، ممکن است تحت تأثیر تجارب بین فردی همراه با روابط اجتماعی فرامرزی ای باشد که برخاسته از مهاجرت، مسافرت و تحرک شغلی است.
خلاصه، ناسیونالیسم و اعتماد به خارجیان، احساسات پیچیده ای هستند و نمی توان آنها را توسط یک عامل تبیین نمود: نقش رسانهها در این فرایند تنها بخشی از قضیه است، اما به نظر می رسد که رسانهها بر جهت گیری های جهان وطنانه و اعتماد تعمیم یافته تأثیر گذار هستند. اما باید دید، آیا هنگامی که به بررسی دیگر ابعاد افکار عمومی می پردازیم، الگوهای مشابهی به چشم می خورد. فصل های بعدی به بررسی این موضوع می پردازند که آیا قرار گیری در معرض ارتباطات جهان وطنانه توان گسترش حمایت نئولیبرالی از بازارهای آزاد، کاهش ایمان به نقش دولت در اقتصاد، تغییر آداب و رسوم سنتی با گسترش حمایت از ارزشهای دموکراتیک را دارد. اگر ما الگوهایی مشابه با الگوهای فصل حاضر بیاییم، اطمینان ما نسبت به پایایی و قوت این نتایج افزایش می یابد.
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص221-219، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}