بارها برای همه‌‌‌ی ما پیش آمده که حس کنیم در عصر پُرهیاهو و دشوار زندگی امروز، به منبعی نیاز داریم که با داشتنش احساس قدرت کنیم. یکی از آن گنجینه‌های ارزشمند این است که احساس «ارزشمند بودن» را تجربه کنید و این یعنی «‌‌عزّت‌نفس». احساس رضایت از زندگی، رویارویی موفّقیّت‌آمیز با چالش‌های زندگی و برآورده ‌کردن نیازهای انسان، به وجود ‌‌عزّت‌نفس گره‌خورده است.
 

چه چیزهایی ‌‌عزّت‌نفس نیست؟

شاید برای‌تان سؤال باشد که اعتمادبه‌نفس و ‌‌عزّت‌نفس با هم چه فرقی دارند؟ اعتمادبه‌نفس یعنی باور به قابلیّت‌ها و توانمندی‌های خودتان در یک یا چند زمینه‌‌‌ی خاص؛ مثل کسی که برای انجام یک سخنرانی خوب، اعتمادبه‌نفس دارد. اعتمادبه‌نفس، میوه‌ی درخت ‌‌عزّت‌نفس است. عیار ‌‌عزّت‌نفس با جواب این سؤال محک می‌خورد که: «آیا من در زندگی‌ام احساس ارزشمندی، کفایت و شایستگی می‌کنم؟» میزان ‌‌عزّت‌نفس ما در ژنتیک‌مان حک نشده. خبرِ خوش این‌که می‌توانید به رشد ‌‌عزّت‌نفس‌تان امیدوار باشید.

فراموش نکنید که ‌‌عزّت‌نفس یک تلقین یا خودفریبی و صرفاً یک مثبت‌اندیشی ساده‌لوحانه نیست. کسی که ‌‌عزّت‌نفس دارد می‌داند که حتماً نقص‌هایی در وجودش نفس می‌کشند. درعین‌حال، آن‌‌‌‌ها را می‌پذیرد و برای بهتر شدن‌شان تلاش می‌کند. برای چنین فردی، نقص‌ها حُکم لکه‌های سیاه یا ننگ بر پیشانی را ندارند. ‌‌عزّت‌نفس، همان خودپسندی نیست. ‌‌عزّت‌نفس یعنی من و تو هر دو می‌توانیم ارزشمند و مهم باشیم؛ امّا وِرد زبان خودپسندها این است که فقط من خوبم و اگر کسی پیدا شود که از آن‌‌‌‌ها موفّقیّت‌های بیش‌تری داشته باشد یا اندکی تصویرشان از برتری‌شان مخدوش شود، غافل‌گیر می‌شوند و احساس ویرانی، احاطه‌ی‌شان می‌کند. اتّفاقاً افراد خودشیفته، از احساس حقارت، رنج می‌برند و از ‌‌عزّت‌نفس خوبی هم برخوردار نیستند.

 

چرا ‌‌عزّت‌نفس مهم است؟

تأثیر ‌‌عزّت‌نفس و تصوّرات ما درباره‌‌‌ی خودمان، شبیه یک فلش دوطرفه است. احساس ارزشمندی، هیجان مثبتی را برای صاحبش به ارمغان می‌آورد و این هیجان دل‌چسب به شما کمک می‌کند خودتان را در موقعیّت‌هایی قرار دهید که موفّقیّت‌های بیش‌تری نصیب‌تان شود و این چرخه‌‌‌ی رشد و تعالی، هم‌چنان ادامه پیدا خواهد ‌کرد.

احساس بی‌کفایتی روی رفتارهای‌مان هم تأثیر می‌گذارد. ما معمولاً زمانی احساس امنیّت روانی می‌کنیم که نگرش‌های همیشگی‌مان تأیید شوند. احتمالاً برای‌تان پیش آمده که اتّفاق ناخوشایندی برای‌تان افتاده باشد و با خودتان بگویید: «بازم خراب شد. بازم مثل همیشه درست از آب درنیامد. من شانس ندارم و...»؛ زمانی که احساس عدم شایستگی بر انسان چیره شود، طوری انتخاب و رفتار می‌کند که دیدگاهش تأیید شود و به همان مقصد همیشگی ناکامی و نارضایتی برسد تا بقای نگرش‌های منفی نسبت به خودش را تضمین کند.

‌‌عزّت‌نفس می‌تواند مثل سوپاپ اطمینان عمل کند و شما را به سمت هدف‌تان سوق دهد؛ چون می‌دانید احساس کفایت و ارزشمندی، حتّی در سخت‌ترین لحظات هم کنار شماست؛ پس ناامیدی بر شما چیره نمی‌شود؛ بنابراین، ‌‌عزّت‌نفس هم بر احساسات، افکار و رفتار ما تأثیر می‌گذارد و هم تحت تأثیر آن‌‌‌‌ها می‌تواند تغییر کند.

علت‌های کاهش ‌‌عزّت‌نفس

  • هدف‌گذاری‌های نامناسب
  • زمانی که هدف‌ها بسیار بزرگ، مبهم و غیرقابل دستیابی باشند، کیسه‌‌‌ی سرمایه‌ی‌تان سوراخ می‌شود. هر بار که نمی‌رسید از همان حفره‌ای که نمی‌بینید، ‌‌عزّت‌نفس‌تان هدر می‌رود. هرچقدر نرسیدن‌ها بیش‌تر، ‌‌عزّت‌نفس هم کم‌تر خواهد شد. زمانی که یک انتقاد را مساوی بدانید با تخریب کلّ شخصیّت‌تان، فاتحه‌‌‌ی ‌‌عزّت‌نفس را بخوانید. افراد سالم، هم می‌توانند نظام افکار و رفتارشان را نقد کنند و هم به دیگران اجازه انتقاد کردن می‌دهند و می‌دانند که یک انتقاد به این معنی نیست که کلّ وجود آن‌‌‌‌ها ناکارآمد است.

  • رفتارهای خودویرانگری
  • گاه به دلیل مقایسه‌های افراطی خودمان با دیگران، احساس شکست و ناامیدی می‌کنیم. انگار با این مقایسه‌های ریز و درشت و کمال‌گرایی‌های سخت‌گیرانه، مُدام از خودمان و دیگران می‌بازیم. به‌هرحال مقایسه‌های افراطی و نامتناسب، سمّ مهلکی است برای بهداشت روانی انسان.

ویژگی افراد با ‌‌عزّت‌نفس بالا

  • مستقل عمل می‌کنند
  • کسی که خودش را باکفایت می‌داند با دیگران مشورت می‌کند؛ اما هرگز منتظر نیست تا دیگران جای او فکر و عمل کنند. چنین فردی، خودبسندگی دارد؛ یعنی می‌داند آن‌قدر توانمند است که می‌تواند برای خودش کافی باشد. در نظرات دیگران حل نمی‌شود؛ چون هویّت مستقلّی دارد.

  • مسئولیت‌پذیر هستند
  • عزّت‌نفس، سهم شما از کارها، اشتباهات و مسئولیّت‌ها را به یادتان می‌آورد و اجازه نمی‌دهد از کنارشان بی‌تفاوت بگذرید؛ چون آن‌قدر ارزش و شایستگی دارید که پای مسئولیّت‌های‌تان بایستید و آن‌‌‌‌ها را متعهّدانه انجام دهید.

  • از چالش‌ها استقبال می‌کنند
  • اهل تلاش‌اند و می‌توانند ناکامی‌ها را تحمّل و امیدشان را حفظ‌ کنند. افرادی که ‌‌عزّت‌نفس پایینی دارند، از موقعیّت‌هایی که ممکن است شکست بخورند گریزان‌اند و احساس شکست باعث می‌شود از درون فروبریزند. آن‌‌‌‌ها احساس ناتوانی می‌کنند. مُدام یا خودشان را سرزنش می‌کنند یا دیگران را. نمی‌توانند مستقل عمل کنند و با قدرشناسی هم میانه‌‌‌ی خوبی ندارند. رابطه‌‌ی‌شان با انتقادپذیری هم شکرآب است و برای‌شان سخت است که بخواهند از مواضع‌شان کوتاه بیایند. انگار دنیا را از آن‌‌‌‌ها گرفته‌اند اگر بخواهند حق را به دیگران بدهند.

راه‌های بهبود ‌‌عزّت‌نفس

‌‌عزّت‌نفس، گنجینه‌‌‌ی ارزشمند همه‌‌‌ی ماست. روی این سرمایه، حساب کنید؛ چون مطمئنم وقتی ‌‌عزّت‌نفس در شما بهبود پیدا کند می‌توانید از سودش، حسابی بهره ببر‌ید. قدم اول را با «خودشناسی» بردارید. ده ویژگی مثبت و ده ویژگی منفی‌تان را که دوست دارید تغییرشان دهید بنویسید. زندگی آگاهانه و حضور در لحظه می‌تواند به شما کمک کند تا بدانید چه چیزهایی دارید و به چیزهایی احتیاج دارید. مهارت‌ها و یادگیری‌تان را افزایش دهید؛ چون باعث می‌شود حسّ بهتری نسبت به خودتان پیدا کنید. زندگی هدفمند، جرقه‌ای است برای روشن شدن ‌‌عزّت‌نفس شما. راستی! هدف‌های چالش‌انگیز، روشن و قابل‌دسترسی یک ماه و یک یا چند سال آینده‌‌‌ی شما چیست؟

به‌جای سرزنش خودتان، مسئولانه و دل‌سوزانه کنار خودتان بایستید و خودتان را کمک کنید تا کاستی‌ها را جبران کنید. نیازهای‌تان را شناسایی و آن‌‌‌‌ها را به رسمیّت بشناسید. روابط صمیمانه‌ی‌تان را طوری تنظیم کنید که بتوانید جرئت‌مندانه، درخواست‌تان را بدون پرخاشگری و کناره‌گیری، مطرح کنید. هرچقدر بتوانید به خودتان احترام بگذارید (حرمت به خود با تکبّر فرق دارد) و خودتان را بپذیرید، می‌توانید ‌‌عزّت‌نفس‌تان را بالاتر ببرید. هرچقدر کارهای عقب‌افتاده‌‌ی‌تان بیش‌تر باشد، ‌‌عزّت‌نفس‌تان بیش‌تر هدر خواهد رفت؛ پس به قول‌هایی که به خودتان داده‌اید و برنامه‌ریزی‌های‌تان عمل کنید.

منبع: مجله باران