جوابی کوتاه به پرسشی فراگیر
بودجههای فرهنگی، ضرورت یا ریخت و پاش؟
اگر یک نهاد مذهبی - فرهنگی وظیفه شرعی و قانونیاش را به درستی انجام نمیدهد راه کار این نیست که اصل لزوم اختصاص بودجه به این فعالیتها را انکار کنیم. بلکه باید آن نهاد یا سازمان مشخص را بازخواست کنیم و اگر لازم شد از بودجهاش بکاهیم تا وظیفهاش را تمام و کمال انجام دهد.
1. نهادهای مذهبی مانند هر نهاد دیگر کارکرد مشخصی دارند. وظیفه آنان این است که اخلاق و عقاید اسلامی را بیش از پیش در جامعه ترویج و با مفاسد و بیاخلاقیها به روش فرهنگی مبارزه کنند. این کار حتما هزینه دارد و باید هزینهاش را تامین کرد. این ادعا غلط است که «چون پیامبر و امامان بدون دستمزد کار میکردند، باید این بودجهها را حذف کرد» زیرا جامعه فعلی در مقایسه با جامعه زمان رسول خدا، بسیار پیچیدهتر و نیازهای فرهنگیاش هم گستردهتر است. بنابراین کسی که میخواهد کار فرهنگی و مذهبی موثر انجام دهد باید روی این مساله متمرکز باشد و به کار دیگری نپردازد. بنابراین لازم است که از او حمایت مالی صورت بگیرد. مثلا یک موسسه که کار تولید کتاب برای کودک و نوجوان انجام میدهد به متخصصان جامعه شناس و روانشناسی نیاز دارد که تخصص دینی و حوزوی هم داشته باشند و بتوانند با تلفیق این دو نوع دانش، کتابهای مفید برای کودکان و نوجوانان تولید کنند. حال باید پرسید آیا منطقی است که این نویسندگان، مثلا صبح تا ظهر در مغازه، دامداری، مزرعه و ... مشغول باشند و بعداز ظهر در موسسه حاضر شوند؟ آیا با یک دست میتوان هم زمان چند هندوانه را برداشت و سالم به مقصد رساند؟
2. اگر یک نهاد مذهبی - فرهنگی وظیفه شرعی و قانونیاش را به درستی انجام نمیدهد راه کار این نیست که اصل لزوم اختصاص بودجه به این فعالیتها را انکار کنیم. بلکه باید آن نهاد یا سازمان مشخص را بازخواست کنیم و اگر لازم شد از بودجهاش بکاهیم تا وظیفهاش را تمام و کمال انجام دهد. کاری که چند سالی است دولت شروع کرده و البته امیدواریم تنها کارایی سازمانها را مدنظر قرار دهد نه گرایش حزبی و سیاسی!
3. محدودیتهای نفتی و بانکی در کنار همه مشکلاتش میتواند منشا برکاتی هم باشد. از جمله آن که مسئولان فرهنگی و حوزوی به فکر ایجاد منابع پایدار بیفتند و کمتر دست نیاز به سوی دولتی که خود امروز از هر نهاد دیگری نیازمندتر است دراز کنند. این کار به طور مشخص مدتی است که در حوزه علمیه و جامعه المصطفی شروع شده است و ان شاء الله به نتایج خوبی هم منجر خواهد شد. در این مسیر، همکاری سازمان اوقاف و امور خیریه میتواند مفید واقع شود.
4. یک بار دیگر ارقام بودجه را بخوانید. رقم نهادهای فرهنگی و مذهبی روی هم رفته بسیار کمتر از برخی بخشهای دیگر است. مثلا بودجه شرکتهای دولتی بیش از هزار هزار میلیارد تومان است که اتفاقا مجلس هم حق ورود به آن را ندارد! آن وقت همهی رسانهها برای 20 میلیارد بودجه فلان موسسه و 200 میلیارد بودجه بهمان مرکز فریاد سر دادهاند. چرا تنها همین بودجه اندک فرهنگی زیر ذرهبین میرود و نقد میشود؟ آیا حیف و میل در سازمانهای دیگر صورت نمیگیرد یا تعمدی در کار است تا با برجستهسازی رسانهای این قسمت، از بریز و بپاشهای ارگانهای دیگر غفلت شود؟
5. بیگمان در سازمانهای مذهبی و دینی هم خطاهایی هست که باید اصلاح شود. از اولویتسنجیهای نابجا بگیرید تا اختصاص بودجه به کارهای کمفایده. اما راهحل - همچنان که در بند دوم هم اشاره شد - پاسخگو کردن سازمانها در قبال بودجه و انتشار ریز هزینهها است. بیشتر انتقاد مردم هم نه به اصل اختصاص بودجه بلکه به این است که برخی از این نهادها با وجود گرفتن بودجه، فایده چندانی برای جامعه ندارند. بنابراین با افزایش بهرهوری و کارایی این سازمانها، هم میتوان به پرسشهای افکار عمومی پاسخی شایسته داد و هم از لزوم اختصاص بودجه، به صراحت دفاع کرد.
6. هدف نهایی - هم چنان که ذکر شد - باید اتکای کامل به منابع پایدار و قطع تدریجی وابستگی به دولت باشد. به این صورت که هر سال، این سازمانها و نهادها بتوانند منابع پایدار بیشتری جذب کنند و به همان میزان از وابستگی خود به دولت بکاهند. در این صورت، هم به تدریج استقلال مالی کسب میکنند و هم چندان فشاری متحمل نمیشوند. این هدف با تلاش مسئولان و مدیران مربوط، حتما در دسترس است ان شاء الله.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}