مهارتهای اساسی مدیریتی مورد نیاز یک مدیر عامل
مهارتهای مدیریتی پایه شامل مجموعهای از تواناییهایی است که یک مدیر ایدهآل باید داشته باشد. آیا میخواهید بدانید که مهارتهای اساسی مدیریت چیست؟ پس ادامه این متن را بخوانید.
برای سازماندهی و رهبری یک گروه، مدیریت نقش مهمی در دستیابی به هماهنگی بین اعضا و در انجام کنترل دارد. مدیریت موضوعی وسیع است، بنابراین محدود کردن تعریف مدیریت به چند فرایند، دشوار است.
تعریف مدیریت پیچیده است و بدین ترتیب طبق تعریف به برخی از فرایندهای مدیریت محدود نمیشود. بعضی ترجیح میدهند مدیریت را به عنوان "همه آنچه که مدیران انجام میدهند" تعریف کنند. اما مدیر چه کاری انجام میدهد؟ مدیر، مسئول پیادهسازی موفق فرآیندهای کسب و کار با استفاده از مهارتهای مدیریتی است. یک مدیر خوب نیاز به پیروی از اصول مدیریتی اساسی دارد و دارای مهارتهای مدیریتی پایه است.
برنامهریزی
برنامهریزی فرایند تصمیمگیری برای آینده است. برنامهریزی اولین قدم برای اجرای موفقیت آمیز یک پروسه است. برنامهریزی نیاز به درک هدف از انجام یک کار و یا اجرای یک فرایند دارد. پس از درک هدف، نیاز به تخصیص منابع و ارزیابی زمان لازم برای تکمیل فرایند یا پروژه است. برنامهریزی نیاز به یک مدیر دارد تا تهدیدات بالقوه را برای اجرای موفقیتآمیز یک فرایند در نظر بگیرد. این شامل در نظر گرفتن عدم دسترسی منابع، تأخیر غیر منتظره در یک مرحله خاص یا کاهش بودجه میباشد. در حالت ایدهآل، باید برای هر طرح یک جایگزین وجود داشته باشد. یک مدیر باید در مسیر "اگر این طرح موفق نشد" فکر کند و یک برنامه را به عنوان جایگزین برای دیگری داشته باشد. این طرز فکر، یک کسب و کار را به سوی یک استراتژی شکست ناپذیر هدایت میکند.رهبری
این یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت است. رهبری شامل سازماندهی کارآمد منابع برای دستیابی به اهداف شرکت است. رهبری شامل مدیریت منابع انسانی با ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر عضو تیم نیز میشود. این مسئله در مورد افراد پیشرو و هدایت آنها به سوی دستیابی به یک هدف مشترک است. رهبری شامل تخصیص کار به منابع، برنامه ریزی برای اجرای وظایف تعیین شده و کمک به تیم با اتمام کار است.ساختن تیم
این یکی دیگر از مهارتهای اساسی مدیریت است که شامل اعضای تیم که، مهمترین منبع سازمان هستند، میباشد. تشویق اعضای تیم به ارائه ایدهها و اجازه دادن به آنها برای اشتباه و یادگیری از آن میتواند به عنوان مهارت ساخت یک تیم توصیف شود. یک مدیر باید در مسیر "اگر این طرح موفق نشد" فکر کند و یک برنامه را به عنوان جایگزین برای دیگری داشته باشد. برای ایجاد یک تیم، نیاز به ایجاد روحیه تیمی در تمام اعضای تیم است. برای این که تیم برای کار با انگیزه شود، مهم است که یک مدیر انتظارات خود را بشناسد، نقاط قوت خود را شناخته و درک کند. ساخت یک تیم همچنین به همراه ایجاد روحیه تیمی در اعضای تیم است. مهارت در شناختن تیم و تشویق اعضا به ابتکار عمل و شرکت در سرمایه گذاری در شرکت است.
مهارتهای ارتباطی و انتقال مطلب
حتی پس از به دست آوردن دانش کاری و مهارتهای فنی و جذب اعتماد لازم برای مدیریت یک تیم، یک مدیر ممکن است فاقد مهارتهای ارتباطی باشد. مهارت برقراری ارتباط با افراد در مدیریت به همان اندازه مهم هستند. این مهارت شامل مهارتهای ارتباطی و ارائه مطلب است. یک مدیر باید پذیرا باشد، قابل دسترس و مایل به برقراری ارتباط باشد. او باید بتواند انتقاد سازنده را بپذیرد. مهم است که یک مدیر بتواند برنامههای خود را به تیم اعلام کند و اعضای تیمها را به عضویت بپذیرد. ارتباطات یک فعالیت دوطرفه است و برای این که باقی بماند، یک مدیر نیاز به داشتن مهارتهای شنیداری دارد. این به یک مدیر در درک اعضای تیم خود کمک میکند، مشارکت آنها را فرا میخواند و احترامشان را به دست میآورد. مهارتهای انتقال مطلب به یک مدیر در برقرار کردن ارتباط با تیم خود کمک میکند. "چگونگی برقراری ارتباط " و توجه به "آنچه شما را مرتبط میسازد" مهم است.
مهارتهای تصمیم گیری
بسیاری از زمانها، تصمیمات سریعی باید گرفته شود. در چنین مواردی، برای این که یک مدیر بتواند وضعیت را درک کند، فکر کردن به این که چه کاری میتواند انجام دهد و تحلیل پیامد تصمیم او، ضروری است. رویکرد حل مسئله نیز به عنوان یکی از مهارتهای پایه مدیریتی در نظر گرفته شده است. برای تحلیل یک وضعیت باید یک رویکرد حل مسئله وجود داشته باشد. لازم است نتیجه را درک کنید و بر اساس مزایا و معایب آن تصمیم بگیرید. مدیر نیاز به قابلیت تفکر سریع دارد. برای تصمیم گیری درست، نمیتوان مردد بود. باید از نتایج تصمیمات خود آگاهی داشته باشد و برای آنها آماده شود. در یک کسب و کار، موفقیت و شکست وجود دارد. یک مدیر باید این قابلیت را داشته باشد تا هر دو را اداره کند. از این رو، در حالی که لازم است بین «درست» و «غلط» تمایز قائل شود، لازم است آماده پذیرفتن «اشتباهات» و مقابله با آنها نیز باشد.مهارتهای شناخت
شناخت مؤثر بخش مهمی از مدیریت است. شناخت شامل اعطای وظایف به افراد مناسب در یک تیم است. این بدان معنی است که مدیر به خوبی از نقاط قوت و ضعف اعضای تیمش آگاه است و دقیقاً میداند کدام شغل را میتوان با بهترین اعضای تیم انجام داد. شناخت در انتخاب جانشین مؤثر، نقش مهمی دارد. یکی از نقشهای مهم مدیر انتخاب جانشینش در سازمان است. وظایف فردی، این فرصت را برای درک مسئولیتهای بزرگتر توسعه میدهد. برای این که یک مدیر بتواند مسئولیتهای بیشتری را به عهده بگیرد، باید برخی از مسئولیتهایش را به زیر دستان محول کند. علاوه بر شناخت، همچنین پیشرفتها را تشویق میکند.مدیریت زمان
مدیریت کسب و کار مؤثر نیاز به مدیریت خوب زمان دارد. برای پیاده سازی موفقیت آمیز یک فرآیند یا تکمیل یک کار، یک مدیر نیاز دارد که اهداف کوتاه مدت را با اهداف بلند مدت هماهنگ کرده و برای دستیابی به آنها برنامه ریزی کند. او نیاز به برنامهریزی وظایف خود و تیمش دارد تا زمانبندی شوند. بر اساس زمان و منابع، یک مدیر باید مقدار زمان مناسب را برای انجام هر کار اختصاص دهد. کل برنامه باید در یک دوره مشخص اجرا شود. این نیاز به یک درک خوب از مهارتهای مدیریت زمان دارد.به طور خلاصه، مهارتهای مدیریتی یه معنای تصمیمگیری درست در زمان مناسب و انجام آنها توسط افراد مناسب است. بنابراین، مهارتهای مدیریتی در واقع همه چیزی است که مدیران حرفهای انجام میدهند.
منبع: Manali Oak - Workspirited
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}