یکی از موضوعات مهم در بعد از رحلت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) بسیار حائز اهمیت است، فتنه های بعد از رحلت ایشان است.


معنای فتنه

اساساً فتنه به معنای آزمایش و امتحان است؛ چنانکه خداوند در سوره انبیاء می فرماید: «وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً.»[1] «...و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش می‌کنیم...!»


آفت فتنه

اما فتنه ها معمولاً آفاتی هم بدنبال دارند که از آن در برخی از احادیث به «مضلّات الفتن» «فتنـه هـا و آشـوبهاى اغـواگـر» یاد شده است؛ نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی تکان دهنده فرمودند: «ثَلاَثَةٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی: اَلضَّلاَلَةُ بَعْدَ اَلْمَعْرِفَةِ وَ مَضَلاَّتُ اَلْفِتَنِ وَ شَهْوَةُ اَلْبَطْنِ وَ اَلْفَرْجِ.»[2]«سه چیز بعد از خود مرا نسبت به امّتم بیمناک ساخته است: گمراهى بعد از شناسائى و معرفت، فتنه‌هاى گمراه‌کننده و شهوت شکم و شرمگاه.»


فتنه های پس از رحلت پیامبر

اما در مورد این فرمایش نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باید گفت: چه فتنه ها و انحرافاتی که پس از پیامبر بوجود نیامد! هر سه فتنه پس از پیامبر بوجود آمد.

اولین مورد: گمراهی بعد از هدایت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در طول ۲۳ سال، مردم را به طرف خدا دعوت نمودند و با عمل و زبان خود این وظیفه ی خطیر را به نحو احسن به سر انجام رساندند؛ اما گمراهی بعد از هدایتی که حضرت تصریح دارند؛ در اواخر عمر شریفِ حضرت با دستورات صریح حضرت اعلان مخالفت نمودند؛

مثال تاریخی
دستور پیامبر اکرم برای جنگ با رومیان تحت فرماندهی اسامه که برخی بزرگان صحابه سر تسلیم خم ننموده و پس از صراحت حضرت در مورد فرماندهی اسامه ی جوان، عملاً از دستور حضرت سرپیچی نمودند و به جنگ با رومیان نرفتند تا جایی که حضرت پس از مطلع شدن از نافرمانی برخی بزرگان صحابه، صراحتاً در مورد آنها فرمودند: «انفذوا جیش اسامة لعن الله من تخلف عنه.»[3]

«سپاه اسامه را روانه کنید! خدا لعنت کند کسی را که از همراهی با آن خودداری ورزد.»

پس هدایتی که در ۲۳ سال زحمت در پی داشت، از آخرین لحظات واپسین عمر نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گمراهیش آغاز گردید. در این میان غصب خلافت، گمراهی اصلی و اساسی امت پیامبر بود؛ چون تمام زحمت پیامبر توسط امام معصوم پس از ایشان باید اجرا و تبیین گردد که آنرا از امام غصب کرده و به جاده ی خاکی که ضلالتی بیش نبود، سوق دادند.

دومین مورد: فتنه های گمراه کننده
فتنه های گمراه کننده ای که پس از رحلت پیامبر بوجود آمد، بخشی در زمان خلافت سه خلیفه ی اول و بخش دیگر در زمان خلافت امیرمومنان علیه السلام اتفاق افتاد؛

فتنه اول: زرق و برق دنیا
یکی از فتنه های گمراه کننده ای که در زمان خلفای سه گانه بوجود آمد، زرق و برق دنیا بود؛ در زمان خلیفه ی سوم، ریخت و پاس های خلیفه چنان زیاد بود که طلاهای برخی را با تبر شکستند.

نمونه های تاریخی جمع آوری مال
۱. مسعودى مى نویسد: «بعد از مرگ عبدالرحمن بن عوف، وقتى کیسه هاى طلاى به جامانده اش را نزد عثمان آوردند و برزمین نهادند، حجم کیسه ها مانع از آن شد که عثمان شخصى را که در آن طرف کیسه ها ایستاده بود، ببیند.»

2. عبدالرحمن بن عوف هزار نفر شتر، ده هزار رأس گوسفند و صد رأس اسب داشت و سایر دارایى هایش به دو میلیون و ششصد و هشتاد و هشت هزار دینار بالغ مى شد.[4]

3. طلحة بن عبیدالله خانه هایى ساخت که صدهزار دینار برآورد شدند و در عراق روزانه هزار وافى و در شام ده هزار دینار درآمد داشت و مقدار زیادى طلا و نقره به جاى گذاشت.[5]

4. ابوسعید خدرى ثروت هنگفتى داشت. او در مورد ثروت خود گفته است: در میان انصار کسى را نمى شناسم که ثروتش از ثروت من بیشتر باشد.[6]

5. زید بن ثابت، وارثان او پس از مرگش طلا و نقره هاى او را با تبر مى شکستند و تقسیم مى کردند و مزارع و چشمه ها و اموال دیگر به مبلغ صد و پنجاه هزار دینار از وى به جا ماند.[7]

6. یعلى بن منیه پانصد هزار دینار طلا، زمین ها، خانه ها و طلب هایى به مبلغ سیصد هزار دینار از او به جا ماند.[8]

اینها تنها چند تیتر از این حاتم بخشی ها از کیسه ی بیت المال توسط خلیفه ی سوم است.

زبیر از کجا تا به کجا
یکی از اینها زبیر بن عوام بود که تا قبل از به خلافت رسیدن عثمان، کنار اهل بیت علیهم السلام بود و در شورای شش نفره به نفع حضرت کنار رفت؛ اما اسراف و تبذیر از کیسه ی بیت المال توسط عثمان زبیر را چنان طمعکار کرد و به اشرافیت کشاند که جز اولین بیعت شکنان همین زبیر بود.

ترسناک ترین چیز برای امت
فتنه زرق و برق دنیا و پول پرستی و پول دوستی و ثروت اندوزی، فتنه ای که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث دیگری فرمودند: «أخْوَفُ ما أخافُ على اُمّتی زَهْرَةُ الدُّنیا و کَثْرَتُها.»[9]

«ترسناکترین چیزى که از آن براى امّت خود مى ترسم زرق و برق و وفور متاع دنیاست.»

متاعی که که به فرموده خداوند قلیل و کم است و زندگی حقیقی، در آخرت است؛ توسط بزرگان صحابه عملاً مورد مخالفت قرار گرفت.

فتنه دوم: جنگ با ولیّ خدا
پس فتنه اول، ثروت اندوزی و اشرافیت بود؛ اما یکی دیگر از فتنه ها جنگ با ولی خدا بود، جنگیدن و مخالفت عملی و به میدان کارزار آمدن چنان سخت بود که در طول چهار سال و اندی که حضرت خلیفه ی مسلمین بودند سه جنگ بزرگ درون قلمرو اسلامی داشتند.

اولین جنگ با بیعت کنندگان و برخی اصحاب دیروز و بیعت شکنان و مخالفان سرسخت امروز، اتفاق افتاد که مهمترین دلیل آن اشرافیت و پول پرستی از یک سو و کینه ی دیرینه ی برخی دیگر از امام علیه السلام از سوی دیگر چنان آرامش جامعه اسلامی را به خطر انداخت که جان بیش از شش هزار نفر را گرفت.[10]

فتنه جنگی دوم بنابر کینه های قدیمی و انتقام جویی از جنگ های صدر اسلام مانند بدر و احد و ... بوده است، که حزب طُلَقا (آزادشدگان پیامبر صلى الله علیه و آله در فتح مکّه) 18 ماه جامعه اسلامی را به خود مشغول کردند؛ امیر المومنین با تدابیر مختلف در شرایطی که شاهرگ فتنه را در حال قطع کردن بود، حزب طلقاء با بر نیزه کردن قرآنی که هیچ گاه لحظه ای بدان ایمان نیاورده بودند، فتنه دیگری بوجود آوردند.

جنگ دین اصیل و دین جعلی
فتنه داخلی در میان لشکریان حضرت که از آن می توان به «جنگ دین اصیل و جعلی» نام برد، بوجود آمد، این فتنه چنان سخت و دشوار بود که امیرالمومنین فرمودند: «من بودم که چشم فتنه را در آوردم»؛ یعنی کسی دیگر نمی توانست آن را از ریشه بر کند.

نکته ای که در جنگ نهروان وجود دارد آنکه جنگیدن با افرادی که عمری خودشان را بنده ی خدا می پنداشتند، چنان سخت و دشوار می نمود که باید امامی چون امیر مومنان علیه السلام که عبد مطلق خداست و تابع محض پیامبر اکرم که به فرموده حضرتش، «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ»[11] چنان آن فتنه را خواباند که دیگر نتوانست سر بر آورد؛

نکته مهم در جنگ نهروان و دو جنگ قبل
البته باید نکته ای در این زمینه متذکر شد که قبل از روی دادن جنگ نهروان، حضرت خطبه ها و سخنان متعددی با سران فتنه ضد دینی و اسلام جعلی داشته اند که برخی از خطبه ها نهج البلاغه بر آن دلالت صریح دارند؛

سومین مورد: شهوت شکم و دامن
هر دوی این شهوت ها یکی باعث جنگ جمل گردید، و دیگری باعث قتل ولی خدا؛ زمانی که قطّام، کابین و مهریه ی خود را سر مبارک مولای متقیان علی علیه السلام قرار داد.

زمانی که امت مدت زیادی به پول پرستی، گمراه شدن در فتنه ها و شهوت شکم و پول های باد آورده و نشستن سر سفره های رنگین بوالهوسان شکم پرست، عادت کرده باشند پیداست که به مخالفت با ولایت الله برخواهند خاست.

پی نوشت:
[1]  سوره انبیا، آیه ۳۵
[2]  الوافی، ج4، ص332
[3]  الملل و النحل، ج 1، ص 29/ شرح المواقف، ج 3، ص 650؛ شرح نهج‌البلاغه، ج 3، ص650؛ السقیفة و الفدک، ص77.
[4]  زمخشرى، الکشاف، ج 2، ص 67.
[5]  زمخشرى، الکشاف، ج 2، ص 67.
[6]  جعفر مرتضى عاملى، ابوذر: مسلمان یا سوسیالیست، قم، 1361، ص 9.
[7]  ابن الجوزى، صفة الصفوة، بیروت، دارالمعرفة، 1415، ج 1، ص 726.
[8]  محمدبن جریر طبرى، تاریخ الطبرى، بیروت، عزالدین، 1413 ج 3، ص 366
[9]  میزان الحکمه، ج1: ح833: 228
[10]  نقدى بر آمار تلفات جنگ‏هاى امام على علیه السلام،  مصطفى صادقى، منبع: مجله تاریخ اسلام 1380 شماره 7
[11]  الاحتجاج، جلد 1، صفحه 210