چه کسی گفته ضعف حافظه فقط در افراد مسن پیش می آید؟ ضعف حافظه برای هرکسی صرف نظر از سن می تواند پیش بیاید.  متاسفانه برخلاف آنفلوآنزا و سرماخوردگی، ضعف حافظه داروی مشخصی ندارد تا شما بتوانید با مصرف آن به سرعت نتیجه دارو را ببینید و بتوانید ظرفیت حافظه تان را بالا ببرید. مکمل ها و ویتامین ها برای تقویت حافظه در همه داروخانه ها پیدا می شوند ولی واقعا در مورد هیچ کدام از آنها اثبات نشده که می توانند روی بازگشت حافظه تاثیر داشته باشند .
 
آیا کودکتان در به یاد آوری اطلاعات مشکل دارد؟ شاید الان زمان آن است که کودکتان را مورد بررسی قرار بدهید و ببینید که چگونه می توانید به او کمک کنید تا بتواند حافظه اش را تقویت کند. خیلی تاسف بار است وقتی ضعف حافظه کوتاه مدت در بچه ای اتفاق می افتد که در اغلب اوقات اجتناب ناپذیر است ولی خبر خوب این است راههایی وجود دارد که شما می توانید حافظه کودکتان را پرورش دهید.
 
واضح است که بچه‌ها بازی کردن را دوست دارند. هر نوع از بازی آنها را جذب می کند. بنابراین از این خصوصیت بچه‌ها استفاده کنید و بازی‌های فکری بدون محدودیت با آنها انجام دهید. 
 
بازی‌های فکری و پازل‌ها، بازی‌هایی هستند که این فرصت را به بچه‌ها می دهند تا آنها فکر کنند و استراتژی هایی را طراحی کنند. به این ترتیب، مغز آنها اجازه پیدا می کند تا فعالیت داشته باشد و از این رو کودک این توانایی را پیدا می کند که در آینده به ظرفیت بالاتری از حافظه دست یابد. ولی تنها بازی‌های فکری و پازل‌ها کافی نیستند.
 
این فرصت را به بچه‌هایتان بدهید تا از نظر روحی و روانی هم فعالیت داشته باشند. روحی مرده و غیرفعال جلوی پیشرفت پروسه بازیابی و ذخیره یابی اطلاعات را می گیرد. بردن بچه‌ها به زمین های بازی به صورت متناوب و مستمر به آنها کمک می کند تا فعالیت فیزیکی و جسمی داشته باشند. بچه ای که دچار نوعی کمبود ارتباط با دنیای اطراف و بیرون باشد سست و بی حال خواهد شد. وقتی بچه بیرون برده می شود تمایل پیدا خواهد کرد تا چیزهای جدیدی کشف کند و این کار باعث می شود روح و روان او به فعالیت واداشته شود.
 
بچه در محیط بیرون و زمین های بازی تصورش و تخیلات اش را به کار می اندازد. او یاد می گیرد، چگونه تاب بخورد، یاد می گیرد چگونه باید از سرسره پایین بیاید و...شاید کارهایی که او می کند به نظرتان خالی از نکته بیاید ولی وقتی از نزدیک به کارهای او دقت کنید متوجه خواهید شد این فعالیت‌های ساده به او اجازه می دهند تا او قدرت فکری و روانی خودش را با دنبال کردن کشفیات جدید ناشناخته ها تقویت کند.
 
مردم اغلب به تلویزیون به چشم یک اختراع بد نگاه می کنند ولی نمایش هایی که در استودیوها ضبط شده می توانند باعث گسترش توانایی عقلانی بچه‌ها شوند که شامل قدرت به یاد آوری نیز می شود. نوع خاصی از نمایش ها می تواند به بالا بردن سطح حافظه بچه‌ها کمک کند. البته کارتون ها در این زمینه تاثیر زیادی نخواهند داشت.
 
همه این نظریه ها می توانند به فرزند شما کمک کنند تا حافظه‌اش در مسیر درستی تقویت شود. اگر این مشکل را نادیده بگیرید و این شانس را به بچه تان بدهید که با همین مشکل ادامه دهد در آینده فرزندی خواهید داشت که باید درد ضعف حافظه را تحمل کند در حالی که فقط ۵ سال دارد.
 
سوال کردن یکی از قوی ترین ابزارهای تفکر عاقلانه و منطقی است، بنابراین با توجه به نقش بنیادی تفکر می توان دریافت، سوال کردن در هر زمینه ای شاه کلید موفقیت، خوشبختی و سعادت انسان است. در اهمیت پرسشگری، ارسطو معتقد است چون یکی از پایه‌های عقلانیت، پرسشگری است، پس انسان به اندازه ای که پرسش، نقد و شک می کند خردمند است. کارکرد اساسی سوال کردن تا حدی است که یکی از ویژگی های انسان از همان نوزادی، حس کنجکاوی و پرسش است اما به جای رشد و تقویت آن، این حس عمیق و روشنگرانه به دلیل تربیت نادرست، بی حوصلگی و نداشتن حس مسوولیت در مقابل فرزندان از همان کودکی سرکوب می شود.
 
 
برخی والدین به جای اینکه خوشحال باشند فرزندشان مراحل رشد خود را به سلامت طی می کند، از سوالات فرزند خود کلافه شده و تصور می کنند کودکشان فضول است و به هر چیزی کار دارد در حالی که او با پرسش در حال یادگیری و شناخت دنیای اطراف خود است.
 
باید از دو سالگی به بعد برای کنجکاوی بچه‌ها قانون درست کنیم. مثلا می گوییم قانون استفاده از وسایل خطرناک. برای تمرین استفاده از کبریت، بچه را می بریم بیرون شهر، به او می گوییم هیزم جمع کند و آن را آتش بزند.
 
به این شیوه بچه می داند استفاده از کبریت فقط در شرایط بیرون انجام می شود یا اگر می خواهد دست به وسایل خطرناک بزند ما باید قانونش را برای او مشخص بکنیم تا درک کند که می تواند کنجکاوی خود را البته طبق قانون و قالب خاصی برآورده کند. گاهی اوقات برخی از والدین این احساس را دارند که اگر اجازه ندهند بچه‌ها به چیزی دست بزنند ممکن است عقده ای بار آیند. در این صورت اگر نیاز به کنجکاوی آنها را برآورده کنیم، بچه پرتوقع بار آمده و دوست دارد به هر چیزی دست بزند و بعدا برای ما مشکل ایجاد می شود. برای اینکه کنجکاوی بچه‌ها را در یک قالب علمی پیاده کنیم باید این قانون را از دو سالگی به بچه بگوییم.
 
فرزند باید آماده باشد تا با والدین خود ارتباط برقرار کرده و قانون را درک کند. باید اسم قانون را به بچه بگوییم. برای مثال، قانون عبور از خیابان.
 
قانون را به صورت جزیی بیان کنیم. برای مثال برای توضیح قانون بالا می گوییم، دست خود را به من بده، حال ابتدا سمت چپ را نگاه کرده، حرکت می کنیم و بعد سمت راست را نگاه می کنیم اگر ماشینی ندیدیم آهسته به آن طرف خیابان می رویم. بنابراین او می فهمد با اجرای قانون می تواند از خیابان عبور کند.
 
اگر کودک به آنچه گفته شد عمل کرد به او امتیاز می دهیم. اگر قانون را اجرا نکرد او را تنبیه می کنیم. اگر آن مورد پرخطر بود از تنبیه های خشنی مانند محروم کردن و یا زمان سکوت استفاده می کنیم اما اگر رفتار بدش از مواردی بود که کودک قصد داشته صرفا مورد توجه قرار گیرد و عمدی در کار نبوده می توان از تنبیه های سبکی مانند جبران کردن آن خطا، گرفتن امتیاز و یا نادیده گرفتن رفتار او استفاده کرد.
 
وقتی ما مراحل اجرای قوانین مربوط به کنجکاوی را در هر زمینه ای برای کودکان توضیح دهیم، او یاد می گیرد که می تواند انتخاب کند اما صرفا طبق قوانینی که والدین برایش در نظر گرفته اند.
 
منبع: کودکان نابغه و باهوش، فاطمه تقدسی‌نیا، صص287-281، نوید حکمت، چاپ دوم، قم، 1396