مردانی از قبیل: رابیند رانات تاگور Rabindranath Tagore ، سری او روییندو Sri Aurobindo ، دکتر. اس. رادھا کریشنان. Dr. S. Radhakrishanan و مهاتما۔ گاندی Mahatma Gandhi در فلسفه هندو بازنگری کرده اند.  گاندی در پربندر، شمال غرب هندوستان، جایی که پدر او نخست وزیر ایالتی بود، متولد شد. در سال ۱۸۹۱ از دانشکده حقوق در لندن فارغ التحصیل شد و به هندوستان بازگشت و در آن جا کار حقوقی خود را به اصلاح اجتماعی تبدیل کرد. او تظاهرات مخالفت آمیز داخلی علیه بریتانیای کبیر را که در سال ۱۹۴۷ به استقلال هندوستان منجر شد، رهبری کرد.
 
به گفته گاندی، مذهب باید کاربردی باشد. با مکاشفه در غار نمی توان خدا را درک کرد، بلکه با زندگی کردن در دنیا می توان او را شناخت. خدا حقیقت است و بهترین شیوه کسب حقیقت، مبارزه منفی در کلام، تفکر و رفتار است. ما باید زندگی را با عشق و خدمت به دیگران بگذرانیم و مذهب باید زندگی اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و سیاسی انسان را شکل دهد. گاندی با مفهوم شتی نجس بودن، بیوگی تحمیلی و ازدواج کودکان مخالفت می کرد. او از تساوی حقوق زن و مرد حمایت و ورود همگان را به معابد و مدارس توصیه می کرد. از نگرش خاص هندوها به حیوانات فرودست پشتیبانی، و پرداختن به کارهای دستی را برای همه مردم ترویج می کرد.

او معتقد بود که خدا موجودی انتزاعی نیست، بلکه حضوری زنده دارد و «قدرتی فوق العاده و نامحدود است که همه چیز را در بر می گیرد.» گاندی اعتقاد داشت کسی نمی تواند خدا را در دنیا کاملا بشناسد و در بهترین شرایط تنها می تواند دیدگاهی ناقص نسبت به حقیقت به دست آورد که این دیدگاه او نسبت به حقیقت نگرشی پایدار از دیدگاههای دیگران به او بدهد. با این حال، هر کسی باید در راه اعتقاداتش سختیها را تحمل کند بدون این که موجب رنج دیگران شود. گاندی می دانست که مبارزه منفی همیشه ممکن نیست، اما معتقد بود هر انسانی می تواند به صورت نسبی به مبارزه منفی متوسل شود.
 
گوتامات زیر نظر معلمان مختلف تعلیم دید و سپس به ریاضت کشی روی آورد. نقل کرده اند با یک دانه برنج روز را به سر می برد. روزی که زیر درخت انجیری ایستاده بود، روشنایی و هدایت را دریافت کرد و به نیروانا فرو رفت. اولین پند او «موعظه در مورد حرکت چرخ قانون» بود که به مسأله رنج بردن آدمیان و شیوه غلبه بر آن پرداخته است. او معتقد بود که ریشه و علت رنج بردن در دنیا، شادمانیهای شخصی است. او در موعظه دیگر، چهار نکته را مطرح می کند .
 
گوتامات بودا. بودا را نمی توان در شمار پیامبران که به دعوی نبوت و پیامبری برخاسته اند درآورد، زیرا او درباره خدای تعالی چیزی نمی گوید... او را باید متفکری به شمار آورد که یک سلسله مبادی فلسفی وضع کرده است.. اکنون بودا تقریبا در نظر پیروانش مانند کریشنا در نظر هندوان شناخته می شود، مورد پرستش واقع می شود و از أو تندیس های مختلف ایستاده، نشسته و خوابیده در کشورهای بودایی بر پا داشته اند. در کشور بودایی تایلند. تندیسی از بودا که به یک پهلو خوابیده دیدم که صد و اندی متر طول دارد و بوداییان... آن را تندیس خدای خود تصور میکنند.
 
فلسفه بودا: سیدهارتاگوتاما، (۵۶۳ - ۴۸۳ ق.م) در محدوده فعلی نپال متولد شد. البته این تاریخها مانند اطلاعات مربوط به زندگی و درسهای بودا که به خاطر آنها «روشن ضمیر» خوانده می شد، چندان اطمینان آور نیست. بودا خود چیزی ننوشته و غالب نوشته‌های منسوب به او سالها بعد از مرگش نوشته شده است.
 
به گفته روایاته وقتی که بودا متولد شد، درختان بیشه لومبینی به شکوفه نشست. در خانواده را جای هندو شاهزاده ای متولد شد که نام او را گوتاما گذاردند و تقدیر این بود که رهبر شود. سی و دو پرستار در سه قصر از او مراقبت می کردند و پدرش او را از تمام امکانات رفاهی برخوردار کرده تلاش می کرد در دوران جوانی از هر گزندی در امان بماند. گوتاما در سن نوزده سالگی با شاهزاده خانمی به نام یأشدهارا ازدواج کرد که از او صاحب فرزندی شد و نام او را راهولا گذاردند. به نظر می رسد گوتاما زندگی خوبی را سپری می کرد، اما رفته رفته، با انسانهای چروکیده و بی دندانی که بر تکه چوبی تکیه داده اند، انسانهای مریض و تب دار و در نهایت، اجسادی پیچیده در پارچه که جمعیتی آنها را برای سوزانیدن به سوی تل هیزم حمل می کردند مکررة برخورد کرد. این تجارب، گوتاما را وادار کرد در مقابله با شرارتهای هستی، از قبیل پیری، مرض و مرگ به دنبال آرامش بگردد.
 
Nibbana (به لغت سنسکریت Nirvana) در لغت به معنای خاموشی، توزیدن، خاموش شدن و بنا به تفسیری (بی شهوتی) است. نیروانا برترین و آخرین مقصود آیین بودا؛ یعنی خاموشی نهایی و مطلق آز، کینه، فریب و دلبستگی به وجود است. با این مقام، رهایی نهایی و مطلق از تولدهای مجدد، پیری و بیماری و مرگ، رهایی و وارستگی از هر رنج نیز همراه است.
 
 نویسنده دیگری در همین زمینه می گوید: نیروانا هدف ممتاز آیین بوداست. نیروانا یعنی فرونشاندن عطش تمایلات و گریز و آزادی از سلسله علل پیدایش ها و رنج جهانی و ساحل ممتاز و کمال مطلوبی که بر اثر طرق هشتگانه بودائی تحقق می پذیرد. در تفسیر نیروانا بین ارباب تحقیق اختلاف نظر وجود دارد. «پوسن» آن را مقام سرور و شادی و خاموشی و موجودیت تصورناپذیر» و «مقام تغییر ناپذیر» بیان کرده است. آیا نیروانا مقامی است مطلق که بر فراز مظاهر و پدیده های عالم جا گرفته؟ آیا باید آن را نوعی خط تعبیر کرد؟ در بسیاری از آثار مقدس بودایی... این مطلب را نزد بودا عنوان کرده اند، ولی وی از دادن پاسخ مثبت همواره اجتناب ورزیده است. لذا هرگونه تفسیری از نیروانا در جهت مثبت یا منفی نزد بودائیان، کمر محض تعبیر خواهد شد.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص160-158، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387