معلولیت ذهنی (ID) بعدها به عنوان عقب ماندگی ذهنی نامیده شد. با این حال، اصطلاح "عقب ماندگی ذهنی" هنوز بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. آن را با یادگیری آهسته و عدم توانایی انجام فعالیت‌های روزمره مشخص می‌کنند. افرادی که دارای عقب ماندگی ذهنی هستند دارای IQ کمتر از حد متوسط هستند که کمتر از 70 تا 75 محاسبه می‌شود. جالب توجه است که میزان این شرایط در هر موردی متفاوت است، و هرکدام از قربانیان آن، منحصر به فرد هستند.
 
ارزیابی جامع می‌تواند به شما در درک نقاط ضعف و قوت هر شخص مبتلا به اختلالات عقلی یا عقب ماندگی ذهنی کمک کند. با توجه به شدت پرونده، می‌توان با استفاده از روش منحصر به فرد آن را مورد استفاده قرار داد. این افراد توانایی زیادی برای فراگیری بسیاری از چیزها دارند، در صورتی که به آنها توجه کافی، زمان و صبر داده شود.
 
متأسفانه، همان طور که بسیاری از افراد واقعیت این شرایط را نمی‌دانند، بسیاری از اشتباهات آن را احاطه کرده است. سال‌هاست که اسطوره‌ها مسئله ناتوانی ذهنی را فرا گرفته‌اند. بنابراین، مسئله‌ای است که جامعه به طور کلی بر آن تاکید دارد، و گنجایش بسیار کمی برای درک صحیح این شرایط نشان می‌دهد. بیایید نگاهی به برخی از اشتباهات رایج در مورد ناتوانی ذهنی بیندازیم.
 

اطلاعات و افسانه‌هایی درباره عقب ماندگی ذهنی

افسانه: بسیاری از افراد از این شرایط رنج می‌برند.
واقعیت: حدود 3 درصد از جمعیت آمریکا از عقب ماندگی ذهنی رنج می‌برند. این رقم تقریبأ به 5ر6 میلیون نفر می‌رسد.
 
افسانه: همه افرادی که دارای معلولیت ذهنی یا عقب ماندگی ذهنی هستند، به یک میزان رنج می‌برند.
واقعیت: میزان بیماری در میان کودکان یا بزرگسالان در هر مورد متفاوت است. و این باعث می‌شود هر مورد در هر فرد متفاوت باشد.
 
افسانه: عقب ماندگی ذهنی ناشی از تصورات شخص است.
واقعیت: این شرایط یک تخیل نیست. این یک اختلال مغزی است و نه اینکه حاصل تخیل کسی باشد. این بیماری‌های روحی واقعی هستند و کسی آن را اختراع نمی‌کند.
 
افسانه: افراد عقب مانده ذهنی، خشن و خطرناک هستند.
واقعیت: یک فرد عقب مانده ذهنی همیشه خطرناک و خشن نیست. همان طور که نسبت عاطفی آنها کم است و توانایی یادگیری کمتر از حد معمول است، آنها به موقعیت‌های غیرطبیعی واکنش نشان می‌دهند. این چیزی است که باعث می‌شود آنها را خشن ببینید. با این حال، اگر با آنها با مراقبت و عشق رفتار شود، می‌توانند به نحوی که ما کاری را انجام می‌دهیم، وضعیت خوبی را نشان دهند.
 
افسانه: هر بیماری روحی‌ای در نهایت منجر به عقب ماندگی ذهنی می‌شود.
واقعیت: عقب ماندگی ذهنی همیشه بیماری روحی نیست. عقب ماندگی ذهنی به این معنی است که یک فرد توانایی فکری زیر سطح متوسط ​​را نشان می‌دهد. افراد مبتلا به چنین شرایطی مستلزم مراقبت مداوم، مداخله و سیستم آموزش سفارشی هستند. از سوی دیگر، طیف وسیعی از بیماری‌های روانی وجود دارد که می‌تواند در طول زمان، پس از گذشت یک دوره، زندگی عادی را به ارمغان بیاورد.
 
افسانه: عقب ماندگی ذهنی مسری است.
واقعیت: نه، این حاصل عاملی است که موجب آسیب به سیستم عصبی می‌شود. این یک بیماری مسری نیست فقط با دست زدن به کسی که از آن رنج می‌برد، عقب ماندگی ذهنی منتقل نمی‌شود.
 
افسانه: آسایشگاه ذهنی تنها مکان مناسب اقامت برای افراد عقب مانده ذهنی است.
واقعیت: میزان عقب ماندگی ذهنی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. مشاهده شده است که افرادی که از عقب ماندگی شدید ذهنی رنج می‌برند می‌توانند، با آموزش و راهنمایی مناسب که توسط مراقبان ارائه می‌شود، مستقل باشند. در حالی که یک مورد خفیف را با بعضی از کمک‌ها می‌توان در خانه درمان کرد. افراد متأثر، نیاز به عشق، مراقبت و توجه بیشتری دارند. آنها را از خانواده‌های خود دور نگه داشتن، شرایط آنها را بدتر می‌کند و این می‌تواند آنها را از مسیر یادگیری مهارت‌های زندگی خارج کند. بنابراین، پناهگاه عقب ماندگان ذهنی، آخرین اقدام برای چنین مواردی است.
 
افسانه: آموزش حرفه‌ای برای افرادی که از این شرایط رنج می‌برند، اتلاف وقت است.
واقعیت: این درست نیست. افراد دارای عقب ماندگی ذهنی میزان یادگیری کمتری دارند. با این حال، آنها توانایی یادگیری دارند. ارائه آموزش حرفه‌ای به یک فرد عقب مانده ذهنی به آنها کمک می‌کند تا مهارت‌های حرکتی، توانایی تفکر و مهارت‌های شناختی خود را تقویت کنند، بنابراین به آنها کمک می‌کند تا زندگی بهتری را رهبری کنند.
 
افسانه: عقب ماندگی ذهنی همیشه ارثی است.
واقعیت: عقب ماندگی ذهنی به ندرت ارثی است یا از طریق والدین منتقل می‌شود. سرخک در دوران بارداری، مننژیت، توکسوپلاسموز، عامل Rh و اختلالات کروموزومی بعضی از دلایل عقب ماندگی ذهنی در دوران کودکی است. در برخی موارد، اگر یک زن باردار مراقبت خوبی داشته باشد، می‌توان از آن جلوگیری کرد.
 
افسانه: کودکان دارای عقب ماندگی ذهنی هرگز چیزی را یاد نمی‌گیرند و در طول عمر خود به دیگران وابسته هستند.
واقعیت: این کودکان کاملاً قادر به یادگیری چیزهایی هستند که آنها را مستقل می‌سازند. با این حال، به دلیل کم بودن IQ، وقت بیشتری را برای سازگاری با چیزهای جدید نیاز دارند تا مهارت‌های جدید را یاد بگیرند. عقب ماندگی ذهنی همیشه یک بیماری روحی نیست. نیاز به تلاش کمی برای ایجاد ارتباط با این کودکان برای یادگیری و درک لازم است. فقط یک پزشک می‌تواند با بررسی علائم آن، عقب ماندگی ذهنی را تشخیص دهد. این به علت ناتوانی ماست در دیدن آنچه فراتر از دید است که موجب می‌شود ما تحت چنین افسانه‌هایی در مورد عقب ماندگی ذهنی زندگی کنیم. امیدواریم این حقایق به شما در ایجاد چنین دیدگاه جدیدی کمک کند. ناملایمت با چنین افرادی به دلیل افسانه‌های کورکورانه، همه ما را در معرض مشکلات بزرگ قرار می‌دهد. حداقل کاری که ما می‌توانیم برای این افراد انجام دهیم، این است که آنها را مثل خودمان و به عنوان بخشی از جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، قبول کنیم.
 
منبع: Mukta Gaikwad Psycholo Genie