ارزيابي راندمان کودي سرباره آهن بر گياه گوجه فرنگي در اراضي کشاورزي اراک






اميرحسين بقايي(مربي گروه زراعت، دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراک)، غلامرضا نادري (مربي گروه زراعت، دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراک)، سعيد چاوشي (مربي گروه زراعت، دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراک)، ناصر هنرجو (استاديار گروه خاکشناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، اصفهان) و مهران کشاورزي (کارشناس ارشد زراعت، دانشگاه صنعتي اصفهان)
تاريخ دريافت: 86/8/18
تاريخ پذيرش: 86/11/18

چکيده

کلروز آهن در خاک هاي آهکي و قليايي و از جمله منطقه مرکزي ايران بر روي محصولات زراعي و باغي شديد مي باشد. در اين تحقيق امکان استفاده از سرباره آهن شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان کود آهن مورد مطالعه قرار گرفت. حدود 18 درصد اين ترکيب را اکسيد آهن تشکيل مي دهد. اين تحقيق در يک آزمايش گلداني با دو نوع خاک با pH حدود 7 در شهرستان اراک انجام پذيرفت. تيمارها شامل شاهد، سطوح مختلف لجن سرباره به صورت مخلوط با خاک (2، 1 و 4 درصد) و لجن اسيدي شده تا pH 4/7 (1 و 2 درصد به صورت مخلوط با خاک) و کود کلاتي سکوسترين آهن بوده و از گياه گوجه فرنگي به عنوان گياه محک استفاده شده است. کاربرد 2 درصد لجن سرباره، 1 درصد لجن سرباره اسيدي شده، تيمار سکوسترين در خاک 1، تمامي تيمارها به جز 4 درصد سرباره در خاک 2 باعث افزايش معني دار عملکرد وزن خشک گياه نسبت به تيمار شاهد شده است. مقدار آهن و منگنز جذب شده و در بعضي تيمارها جذب فسفر رابطه مستقيمي را با عملکرد وزن خشک گياه نشان داد. عدم وجود همبستگي بين جذب فسفر و عملکرد وزن خشک گياه در برخي تيمارها را احتمالا مي توان به اثر آنتاگونيستي فسفر و روي نسبت داد.
کلمات کليدي : کلروز آهن، گوجه فرنگي، سرباره آهن، راندمان کودي

مقدمه

کلروز آهن يکي از بارزترين مشکلات تغذيه اي گياهان بوده که اغلب بر روي گياهاني که در خاک هاي آهکي و سديمي رشد مي کنند مشاهده مي شود. گستردگي و اهميت اقتصادي مسأله کلروز آهن باعث شده که توجه بسياري از محققين به آن معطوف گشته و در دهه اخير پيشرفت هاي قابل توجهي در مورد شناخت علل و راه هاي مقابله با کلروز آهن حاصل شده است. بروز کلروز آهن در گياه باعث کاهش کلروفيل و در نتيجه زرد شدن تدريجي پهنک برگ و در نهايت کاهش يا توقف عمل فتوسنتز مي شود. کلروز آهن به ندرت در خاک در اثر کمبود مطلق آهن به وجود مي آيد و در اغلب موارد در اثر شرايط شيميايي خاک (سديمي و آهکي بودن)، آهن موجود به صورت غير محلول يا بسيار کم محلول در آمده و استفاده گياه از اين عنصر را دچار مشکل مي سازد که در اين ميان گياهان گوجه فرنگي، گندم، ذرت و سويا در شرايط خاک هاي آهکي و غلظت بالاي بيکربنات بيشتر مستعد ابتلا به کلروز آهن مي باشند.
از روش هاي مهم درمان کلروز آهن، استفاده از کودهاي مختلف حاوي آهن و مواد به ساز مي باشد که از آن جمله مي توان به نمک هاي معدني آهن، مواد بهساز اسيد زا، ضايعات جانبي صنايع، پودر خون (2) و پودر خون غني شده با سولفات آهن (1) اشاره کرد. از ترکيبات ديگر مواد زائد حاصل از معادن، محصولات جنبي و زباله هاي ناشي از پروسه هاي صنعتي هستند که حاوي مقدار قابل توجهي آهن مي باشند. تعداد زيادي از اين محصولات جانبي يا ضايعات توليد شده به عنوان برطرف کننده کلروز آهن مورد آزمايش قرار گرفته اند. هاگستروم، در يک تحقيق گلخانه اي مشاهده کرد که مصرف زياد مواد پيريتي (400 کيلوگرم در هکتار) حاصل از معدني در کلرادو در اصلاح کلروز سويا موثر مي باشد. او نشان داد که مصرف مقادير کم اين ترکيب به صورت نواري و در مقادير زياد به صورت پخشي موثر است و مصرف گوگرد عنصري به همراه اين ترکيب در پخش نواري باعث تشديد اثر اين ترکيب مي شود. آندرسون و پارکپيان، يکي از محصولات فرعي صنايع فولاد را که ترکيبي شامل 43 درصد آهن، 5 درصد روي و 2 درصد منگنز بود به عنوان کود آهن مصرف کرده و اين ترکيب را به دو صورت پودري و دانه اي با مصرف اسيد سولفوريک و بدون مصرف اسيد سولفوريک مورد استفاده قرار دادند که عملکرد پودر اسيدي شده بيشتر بود. عباسپور (3) در مطالعه خود لجن کنورتور را به عنوان کود آهن بر روي گياه ذرت مورد آزمايش قرار داد و نشان داد مصرف 1 و 2 درصد اين ترکيب باعث افزايش عملکرد ذرت مي گردد. محمدي (5) در تحقيق خود سرباره کنورتور را که يک محصول فرعي صنايع فولاد است به عنوان کود آهن در يک خاک آهکي بر روي گياه ذرت مورد آزمايش قرار داد. اين ترکيب داراي pH قليايي بوده و حاوي 52/8 درصد اکسيد کلسيم، 16/8 درصد اکسيد آهن، 4/5 درصد اکسيد منگنز و 4/8 درصد اکسيد فسفر بوده است. اين ترکيب سبب افزايش معني داري در غلظت آهن قابل عصاره گيري شد که مقدار افزايش متناسب با مقدار مصرف لجن سرباره بود. مصرف ماده آلي به همراه اين ترکيب باعث افزايش قابل توجه عناصر آهن، فسفر و منگنز شد. با در نظر گرفتن اين که حلاليت آهن وابسته به pH بوده، از سويي مصرف مداوم کودهاي شيميايي آثار منفي مي تواند بر روي خصوصيات فيزيکي خاک داشته باشد و استفاده از لجن سرباره به عنوان کود آهن در محصولات باغباني کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اين تحقيق به منظور ارزيابي راندمان کودي حاصل از سرباره صنايع فولاد مبارکه اصفهان طي آزمايش گلض داني بر روي دو نمونه از خاک هاي با pH حدود 7 در اراضي کشاورزي شهرستان اراک که در آنها غلظت آهن پائين بوده و در آنها گوجه فرنگي (رقم سي اچ فلات) کاشته مي شود صورت پذيرفت.

مواد و روش ها

ابتدا بذر گوجه فرنگي در شاسي کاشته شده و بعد از حدود 30 روز به گلدانهايي حاوي 4 کيلوگرم خاک منتقل گرديد. در هر گلدان 4 بوته کاشته شده که بعد از رشد اوليه به دو بوته تقليل داده شد. به گياه در طي دوره رشد 5 ميلي گرم در کيلوگرم روي به صورت سولفات روي و 50 ميلي گرم در کيلوگرم ازت به فرم نيترات آمونيوم داده شد تا معيار مقايسه ما تنها آهن بوده و گياه کمبودي ديگر نداشته باشد. در گلدان هاي تحت تيمار کود سکوسترين آهن، 5 ميلي گرم آهن در هر کيلوگرم خاک به صورت سکوسترين آهن 138 در آب آبياري حل و با سرنگ در عمق 4 سانتي متري به درون خاک تزريق شد و ساير تيمارها به شرحي که در ادامه ذکر شده است اعمال گرديد. 60 روز پس از انتقال نشأها به گلدان اندام هاي هوايي گياه گوجه فرنگي از ريشه جدا و ابتدا با اسيد کلريدريک يک دهم نرمال و سپس با آب مقطر شستشو شد. سپس به مدت سه شبانه روز در دماي 65 درجه سانتي گراد در آون تهويه دار تا رسيدن به وزن ثابت خشک شدند. پس از تعيين وزن خشک گياه در هر گلدان، نمونه هاي خشک شده آسياب و براي تجزيه هاي شيميايي نگهداري شدند. مقدار آهن، منگز، فسفر و روي قابل جذب خاک با استفاده از عصاره گير AB-DTPA (آمونيوم بيکربنات دي تي پي آ)، ميزان کل اين عناصر به روش هضم با اسيد نيتريک، آهک به روش تيتراسيون با اسيد، هدايت الکتريکي در عصاره اشباع و pH خاک در گل اشباع تعيين گرديد. آهن، منگنز و فسفر در گياه به روش خاکستر و هضم با اسيد کلريدريک دو نرمال تعيين شد. در نهايت با استفاده از نرم افزارهاي آماري MSTATC, SPSS, SAS اثر معني دار بودن يا نبودن تيمارهاي مختلف در سطح 1 و 5 درصد مورد بررسي قرار گرفت. در مورد خاک ها خصوصيات شيميايي از قبيل pH , EC ، درصد ماده آلي، آهک و ميزان آهن، منگنز و روي قابل عصاره گيري با AB-DTPA همچنين ميزان فسفر به روش رنگ سنجي اندازه گيري شده که خصوصيات آن در جدول 1 و خصوصيات لجن سرباره استفاده شده در جدول 2 منعکس شده است. انتخاب خاکها به نحوي صورت گرفته است که بيشتر پارامترها به جز آهک، هدايت الکتريکي و تا حدودي بافت در اين دو خاک تقريبا يکسان بوده تا بتوان اثر آهن را به عنوان فاکتور متغير بررسي کرد. اين آزمايش در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفي اجرا شد. در اين آزمايش گلدان ها در گلخانه در شرايط کاملا طبيعي (رطوبت در حد ظرفيت زراعي مزرعه و دماي 25 درجه سانتي گراد) به مدت دو ماه نگهداري شدند. تيمارهاي به کار رفته در اين تحقيق عبارتند از:
S0: شاهد
S1: سرباره آهن به ميزان يک درصد جرم خاک به صورت مخلوط با خاک
S2: سرباره آهن به ميزان دو درصد جرم خاک به صورت مخلوط با خاک
S4: سرباره آهن به ميزان چهار درصد جرم خاک به صورت مخلوط با خاک
Sa1: سرباره آهن اسيدي شده به ميزان يک درصد جرم خاک به صورت مخلوط با خاک
Sa2: سرباره آهن اسيدي شده به ميزان دو درصد جرم خاک به صورت مخلوط با خاک
Sseq: سکوسترين آهن 138 بر اساس 5 ميلي گرم در کيلوگرم، آهن به صورت تزريق در خاک
لازم به ذکر است که جهت اسيدي نمودن نمونه ها از اسيد سولفوريک استفاده شد و نمونه هاي اسيدي شده تا حدود pH 4/7 تنظيم گرديد.

نتايج و بحث

الف: اثر تيمارها بر عملکرد وزن خشک گوجه فرنگي خاک 1

جدول 3 تجزيه واريانس اثر تيمارهاي مورد مطالعه را بر عملکرد وزن خشک گياه گوجه فرنگي نشان مي دهد. داده ها حاکي از معني دار بودن اثر تيمارها در هر دو خاک مي باشد. نمودار 1 اثر تيمارها را بر وزن خشک گياه گوجه فرنگي در خاک نشان مي دهد. کاربرد 2 درصد تيمار سرباره و 1 درصد تيمار اسيدي شده افزايش معني داري را در عملکرد وزن خشک گياه گوجه فرنگي نسبت به شاهد نشان مي دهد، در حالي که تيمار 2 درصد سرباره اسيدي شده (Sa2) کاهش معني داري در عملکرد نسبت به شاهد و تيمار سکوسترين نشان مي دهد که دليل آن را احتمالا مي توان به تغيير pH موضعي خاک و بر هم خوردن تعادل عناصر غذايي نسبت داد. مقادير زياد لجن سرباره (4 درصد) کاهش معني داري را در مقايسه با تيمار 2 درصد لجن سرباره نشان مي دهد که مي توان به افزايش pH موضعي خاک و به هم خوردن تعادل عناصر غذايي نسبت داد. شريعتمداري، فروهر و عباسپور (2، 4، 3) نيز به ترتيب در اثر کاربرد بيش از اندازه پودر خون، اکسيدهاي آهن ضايعاتي و لجن کنورتور به نتايجي مشابه دست يافتند. به دليل درصد بالاي آهک در سرباره، استفاده از تيمار 4 درصد باعث افزايش موضعي pH خاک شده و اثر کودي آن محو شده است. به نظر مي رسد مناسب ترين تيمار در اين خاک تيمار 2 درصد لجن سرباره بوده که حتي نسبت به تيمار سکوسترين نيز عملکرد را افزايش داده است.

خاک 2

نمودار 2 اثر تيمارها را بر وزن خشک گياه گوجه فرنگي در خاک 2 نشان مي دهد. در اين خاک تفاوت هايي را در مورد اثر تيمارها بر عملکرد وزن خشک گياهي نسبت به خاک 1 نشان مي دهد. تيمارهاي 1 درصد سرباره اسيدي شده و نيز 1 و 2 درصد لجن سرباره اثر معني داري را در افزايش عملکرد نسبت به گياه شاهد نشان مي دهند. در اينجا نيز همانند خاک 1 استفاده از لجن سرباره اسيدي شده به ميزان 2 درصد به دليل عدم تعادل عناصر غذايي کاهش عملکردي را نشان مي دهد ولي به طور کلي همه تيمارها به جز S4 افزايش عملکردي را نسبت به شاهد و حتي سکوسترين نشان مي دهند. بنابراين در اين خاک مقادير کم سرباره تا سطح کمتر از 4 درصد مي تواند عملکرد گياه را به ميزان قابل توجهي افزايش دهد که دليل آن را مي توان به مناسب بودن pH خاک مربوط دانست. در مجموع در اين خاک بهترين تيمارها را مي توان کاربرد 1 و 2 درصد سرباره و 1 درصد لجن اسيدي شده معرفي کرد. در مورد اين خاک تيمار 2 درصد لجن اسيدي اگرچه نسبت به بعضي تيمارها کاهش عملکرد وزن خشک معني داري را نشان داده است اما باز هم اثر آن بر ميزان وزن خشک نسبت به تيمار سکوسترين و 4 درصد لجن بيشتر بوده است. در خاک 2 کاربرد 1 و 2 درصد لجن سرباره اختلاف معني داري در وزن خشک گياه گوجه فرنگي نشان نمي دهد، در حالي که در خاک 1 اختلاف اين دو تيمار معني دار مي باشد. دليل آن را مي توان به هدايت الکتريکي بالاتر (ميزان شوري بيشتر) خاک 2 نسبت به خاک 1 بيان کرد. ميزان شوري بيشتر باعث بهم خوردن تعادل غذايي در اين خاک و در نتيجه کاهش اثر تيمار کودي (عدم تفاوت معني دار بين تيمار 1 و 2 درصد لجن سرباره) شده است.

اثر تيمارها بر غلظت آهن در گياه

خاک 1

نتايج جدول تجزيه واريانس (جدول 3) اثر تيمارها را بر غلظت آهن در خاک 1 در سطح 5 درصد و در خاک 2 در سطح 1 درصد معني دار نشان مي دهد. نمودار 3 اثر تيمارها را در خاک 1 نشان مي دهد. در اين خاک رابطه معکوس عملکرد وزن خشک گياهي و غلظت آهن را مي توان مشاهده کرد. کاربرد 4 درصد سرباره که عملکرد وزن خشک گياهي نسبتا پائيني را نشان داده (نمودار 1) بود در اين جا غلظت آهن بالايي راحتي بدون نشان دادن تفاوت معني داري با تيمار سکوسترين نشان مي دهد که براي توجيه آن بهتر است از پديده جذب به جاي غلظت استفاده کرد. کاربرد 2 درصد لجن سرباره تفاوت معني داري را در غلظت آهن نسبت به 1 درصد لجن سرباره نشان مي دهد که با در نظر گرفتن اثر رقت اين را به خوبي مي توان توجيه کرد (کاهش غلظت در اثر افزايش عملکرد وزن خشک گياه). تيمار سرباره اسيدي شده به ميزان 1 درصد نيز کاهش معني داري را در غلظت آهن نسبت به تيمار 2 درصد سرباره اسيدي شده نشان مي دهد که با در نظر گرفتن پديده اثر رقت به خوبي قابل توجيه مي باشد.

خاک 2

نمودار 4 اثر تيمارها را بر غلظت آهن در گياه در خاک 2 نشان مي دهد. ارتباط معکوس عملکرد و غلظت آهن در اينجا نيز مشاهده شد. تيمار 4 درصد سرباره که وزن خشک پائيني را طبق نمودار 2 نشان داده است در اين جا بالاترين غلظت آهن را نشان مي دهد که در اينجا نيز با پديده جذب آهن به جاي غلظت آهن بهتر مي توان اين مسئله را بيان کرد که در ادامه به آن پرداخته شده است.
در مورد کاربرد 1 و 2 درصد سرباره که بالاترين عملکرد وزن خشک گياهي را داراست (نمودار 2) در اينجا غلظت آهن پائيني را در مقايسه با ساير تيمارها نشان مي دهد که نمود واقعي از اثر رقيق شدن آهن مي باشد. در مورد کاربرد لجن اسيدي شده به ميزان 1 و 2 درصد تفاوت معني داري در غلظت آهن مشاهده نشد. تيمار شاهد با توجه به وزن خشک پائين بدست آمده (نمودار 2) غلظت بالاي آهن را نشان مي دهد. در مجموعه در اين دو خاک در مورد اثر تيمارها بر غلظت آهن پديده رقيق شدن را مي توان به عنوان فاکتور مهمي در توجيه داده ها معرفي کرد و براي تفسير دقيق بعضي نتايج به جاي بيان غلظت ميزان جذب عنصر آهن بايستي مورد بررسي قرار گيرد که در ادامه به آن پرداخته شده است. همچنين به دليل وجود اثر متقابل عناصر منگنز و فسفر در جذب آهن، جذب اين عناصر نيز مورد بررسي قرار گرفت.

اثر تيمارها بر غلظت منگنز در گياه

خاک 1

اثر تيمارها بر غلظت منگنز در گياه گوجه فرنگي در سطح 1 درصد در هر دو خاک معني دار شده است (جدول 3). نمودار 5 اثر تيمارها بر غلظت منگنز در گياه گوجه فرنگي را در خاک 1 نشان مي دهد. در اين خاک در تمامي موارد غلظت منگنز مشاهده شده کمتر از شاهد مي باشد. در اين خاک اثر آنتاگونيستي بين آهن و منگنز و اثر رقت (کاهش غلظت در اثر افزايش عملکرد) را مي توان مشاهده کرد. کاربرد 2 درصد لجن سرباره که بيشترين وزن خشک گوجه فرنگي را در بين ساير تيمارها ايجاد کرده است در اينجا کمترين غلظت منگنز (اثر رقت) را نشان مي دهد. اين اثر را تا حدودي در مورد تيمار سکوسترين نيز مي توان مشاهده کرد. در مورد کاربرد تيمار سکوسترين علاوه بر اثر رقيق شدن، اثر آنتاگونيستي بين آهن و منگنز را مي توان مشاهده کرد.

خاک 2

نمودار 6 اثر تيمارها بر غلظت منگنز در گياه گوجه فرنگي در خاک 2 نشان مي دهد. در اين خاک نيز همانند خاک 1 در اکثر موارد غلظت منگنز کمتر از شاهد مي باشد (به جز تيمار 4 درصد سرباره). در مورد تيمارهاي 1 و 2 درصد لجن سرباره کاهش غلظتي در اثر افزايش عملکرد وزن خشک يا به عبارت ديگر اثر رقت مشاهده مي شود.

اثر تيمارها بر غلظت فسفر در گياه

خاک 1

اثر تيمارها بر غلظت فسفر در گياه گوجه فرنگي در سطح 5 درصد در خاک 1 و در سطح 1 درصد در خاک 2 معني دار شده است (جدول 3). نمودار 7 اثر تيمارها بر غلظت فسفر در گياه گوجه فرنگي را در خاک 1 نشان مي دهد. تيمارهاي 1 و 2 درصد سرباره اسيدي شده و سکوسترين افزايش معني داري را نسبت به شاهد و تيمارهاي 1 و 2 درصد لجن سرباره نشان مي دهد، در اينجا ظاهرا اسيدي کردن لجن سرباره باعث تغيير pH در مقياس کوچک، افزايش حلاليت کانيهاي فسفردار و در نتيجه افزايش غلظت فسفر در گياه شده است. شبيه اين مشاهده را فروهر و عباس پور (4،3) به ترتيب در اثر افزايش پودر اکسيد آهن ضايعاتي و لجن کنورتور بر روي گياهان سويا و ذرت مشاهده کردند. در مورد تيمار 4 درصد لجن سرباره احتمالا به علت درصد بالاي آهک (حدود 40 درصد) اين ترکيب توانسته است در مقياس کوچک باعث افزايش pH محيط و در نتيجه باعث کاهش حلاليت کاني هاي فسفردار گردد. در نتيجه در اين خاک کاهش عملکردي را نسبت به شاهد نشان مي دهد.

خاک 2

نمودار 8 اثر تيمارها بر غلظت فسفر در گياه گوجه فرنگي در خاک 2 نشان مي دهد. در اينجا اثر تيمارها را مي توان با دو پديده رقيق شدن و تغيير حلاليت کاني هاي فسفر دار توجيه کرد. در تيمارهاي 1 و 2 درصد لجن سرباره، همچنين تيمار 1 درصد سرباره اسيدي شده که عملکرد بالايي وزن خشک گوجه فرنگي را در اين خاک نشان دادند در اينجا کاهش معني داري را در غلظت فسفر گياه نسبت به شاهد نشان داده که با در نظر گرفتن پديده اثر رقت (کاهش غلظت در اثر افزايش وزن خشک گياهي) به خوبي قابل توجيه مي باشد. در مورد تيمار 2 درصد سرباره اسيدي شده در اين خاک نيز ظاهرا اسيدي کردن لجن سرباره باعث تغيير pH در مقياس کوچک و باعث افزايش حلاليت کاني هاي فسفردار و در نتيجه افزايش غلظت فسفر در گياه شده است.

اثر تيمارها بر جذب عناصر غذايي در گياه گوجه فرنگي

با عنايت به اينکه اثر رقيق شدن بيانگر اثر واقعي تيمارها نمي باشد، لذا مقدار جذب عناصر غذايي توسط گياه گوجه فرنگي مي تواند فاکتور مناسبي جهت ارزياي اثر تيمارها باشد. ميزان جذب هر عنصر را مي توان از حاصل ضرب غلظت فسفر در مقدار ماده خشک گياهي محاسبه نمود.

اثر تيمارها بر جذب آهن توسط گياه

خاک 1

نتايج جدول تجزيه واريانس (جدول 4) اثر تيمارها را بر جذب آهن در هر دو خاک در سطح 1 درصد معني دار نشان مي دهد. نمودار 9 اثر تيمارها بر ميزان جذب آهن در گياه گوجه فرنگي در خاک 1 نشان مي دهد. کاربرد 2 درصد لجن اسيدي شده که به دليل به هم زدن شرايط شيميايي خاک و عدم تعادل غذايي عملکرد وزن خشک کمتري را نشان داده بود (نمودار 1) در اينجا نيز جذب آهن کمتري را نشان مي دهد، همچنين کاربرد 4 درصد لجن سرباره که عملکرد مشابهي با تيمار شاهد را نشان مي دهد در اينجا نيز از نظر ميزان جذب آهن اختلاف معني داري با شاهد ندارد. به نظر مي رسد نتايج حاصله تا حدودي از اين قاعده پيروي مي کند که جذب آهن رابطه مستقيمي را با عملکرد نشان مي دهد. فروهر، عباسپور و پارکپيان نيز بر روي مطالعات خود به ترتيب با پودر اکسيد آهن ضايعاتي، لجن کنورتور و کودهاي مختلف آهن نتايج مشابهي را بدست آوردند(4، 3). در اين جا ارتباط منطقي بين ميزان جذب آهن و عملکرد وزن خشک گياهي در تيمار سکوسترين مشاهده نشد و اين حاکي از آن است که جذب آهن را بايستي در تعادل با ساير عناصر دانست.

خاک 2

نمودار 10 اثر تيمارها بر ميزان جذب آهن توسط گياه گوجه فرنگي در خاک 2 را نشان مي دهد. در اينجا اثر مستقيم عملکرد با ميزان جذب آهن در گياه گوجه فرنگي به خوبي نشان داده مي شود. تيمارهاي شاهد و 4 درصد لجن سرباره که عملکرد وزن خشک کمتري را نشان داده بودند (نمودار 2) در اين جا نيز ميزان جذب آهن کمتري را نشان مي دهند. از طرفي تيمارهاي 1 و 2 درصد لجن سرباره که بالاترين عملکرد را نشان داده بودند در اينجا نيز ميزان جذب آهن بالاتري را نشان مي دهند، همچنين تيمار 1 و 2 درصد لجن اسيدي شده و تيمار سکوسترين نيز رابطه مستقيمي را با عملکرد نشان مي دهد. در جمع بندي براي فاکتور آهن به اين نکته بايستي توجه داشت که ميزان جذب عنصر آهن فاکتور بهتري نسبت به غلظت است و اثر رقت بسياري اوقات مي تواند ما را در بيان تفسير نتايج به اشتباه بيندازد.

اثر تيمارها بر ميزان جذب منگنز در گياه گوجه فرنگي

خاک 1

نتايج جدول تجزيه واريانس (جدول 4) اختلاف معني داري را در مورد اثر تيمارها بر ميزان جذب منگنز در سطح 1 و 5 درصد به ترتيب در خاک 1 و 2 نشان مي دهد. نمودار 11 اثر تيمارها را بر ميزان جذب منگنز در خاک 1 نشان مي دهد. کاربرد 2 درصد لجن سرباره که عملکرد وزن خشک بيشتري را نسبت به تيمار 1 درصد لجن سرباره نشان داده (نمودار 1) بود در اينجا نيز جذب منگنز بيشتري را نشان مي دهد. کاربرد 2 درصد لجن اسيدي شده که عملکرد کمتري را نسبت به شاهد نشان داده بود در اينجا نيز کاهش معني داري را در ميزان جذب منگنز نسبت به شاهد نشان مي دهد. در مورد تيمار سکوسترين که عملکرد بالاتري را نسبت به شاهد نشان داده بود در اينجا اختلاف معني داري در جذب منگنز بين اين دو مشاهده نشد ولي مقايسه تيمار سکوسترين با تيمار 4 درصد لجن سرباره اين ارتباط مستقيم عملکرد با ميزان جذب را به خوبي نشان مي دهد.

خاک 2

نمودار 12 اثر تيمارها را بر ميزان جذب منگنز در خاک 2 نشان مي دهد. در اين خاک ارتباط ضعيف تري بين عملکرد و ميزان جذب منگنز توسط گياه گوجه فرنگي نسبت به خاک 1 مشاهده مي شود که دليل آن را احتمالا مي توان به هم خوردن شرايط شيميايي خاک و عدم تعادل تغذيه اي نسبت داد. کاربرد تيمارهاي 1 و 4 درصد لجن سرباره ارتباط مستقيم جذب با عملکرد را نشان مي دهد. در اين خاک براي عنصر منگنز توصيه مي شود که از سطوح پايين تر لجن سرباره (زير 4 درصد) در تحقيقات بعدي استفاده گردد تا شايد بتوان ارتباط مستقيم عملکرد با جذب منگنز را بهتر مشاهده کرد. در مورد تيمارهاي 2 درصد لجن سرباره و شاهد مي توان اثر آنتاگونيستي بين آهن و منگنز را مشاهده کرد.

اثر تيمارها بر ميزان جذب فسفر به وسيله گياه گوجه فرنگي

خاک 1

براساس نتايج جدول تجزيه واريانس (جدول 4) اثر تيمارها بر ميزان جذب فسفر در هر دو خاک در سطح 1 درصد معني دار شده است. نمودار 13 اثر تيمارها را بر ميزان جذب فسفر در خاک 1 نشان مي دهد. در اين خاک تا حدودي مي توان ارتباط مستقيمي را بين ميزان جذب فسفر به وسيله گياه و عملکرد مشاهده کرد. کاربرد 2 درصد لجن سرباره که بالاترين ميزان عملکرد گوجه فرنگي را در اين خاک نشان داده بود در اينجا نيز داراي ميزان جذب فسفر بالاتري نسبت به ساير تيمارها مي باشد. کاربرد 2 درصد لجن اسيدي شده، 4 درصد لجن سرباره و تيمار شاهد که عملکرد وزن خشک کمتري را نسبت به ساير تيمارها نشان داده بودند ( نمودار 1) در اينجا نيز جذب فسفر پائين تري را نشان مي دهند و اين حاکي از آن است که جذب فسفر رابطه مستقيمي را با عملکرد نشان مي دهد. در مورد ساير تيمارها ارتباط بين عملکرد و ميزان جذب فسفر با همبستگي کمتري مشاهده مي شود که احتمالا بتوان آن را به دليل رقابت فسفر با ساير عناصر نسبت داد.

خاک 2

نمودار 14 اثر تيمارها را بر ميزان جذب فسفر در خاک 2 نشان مي دهد. در اينجا نيز ارتباط مستقيمي را تا حدودي مي توان بين عملکرد و ميزان جذب فسفر مشاهده کرد. تيمار 1 درصد لجن سرباره که بالاترين ميزان عملکرد وزن خشک گياه را نشان داده بود (نمودار 2) در اينجا نيز ميزان جذب فسفر بيشتري را نشان مي دهد، همچنين اين ارتباط مستقيم را تا حدودي مي توان در مورد تيمار 1 درصد لجن اسيدي شده مشاهده کرد. از طرفي در مورد تيمار 4 درصد لجن سرباره با کاهش عملکرد ميزان جذب فسفر کاهش پيدا کرده است. در بعضي تيمارها (سکوسترين و 2 درصد لجن اسيدي شده) رابطه مستقيمي بين ميزان عملکرد وزن خشک گياه و ميزان جذب فسفر ديده نشد، بدين علت يک آزمايش فرعي جهت اندازه گيري ميزان روي موجود در گياه صورت گرفت و مشاهده گرديد در تيمارهايي که فسفر کمتري جذب شده بود ميزان روي در گياه افزايش يافته و در اين خاک مي توان اثر آنتاگونيستي بين روي و فسفر در گياه را تا حدودي مشاهده کرد.

منابع

1. اجرائي ع. ک. 1378. مقايسه پودر خون با سولفات و سکوسترين آهن جهت تامين آهن ذرت در يک خاک آهکي. دانشکده کشاورزي، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي، دانشگاه شيراز، 92 صفحه.
2. شريعتمداري ح. 1369. بررسي امکان استفاده از پودر خون به عنوان کود آهن، دانشکده کشاورزي، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان، 112 صفحه.
3. عباسپور ع. 1379. بررسي اثر کاربرد لجن کنورتور به عنوان کود آهن و ماده بهساز در خاک هاي اسيدي و آهکي. دانشکده کشاورزي، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان، 137 صفحه.
4. فروهر م. 1371. بررسي امکان استفاده از پودر اکسيد آهن ضايعاتي حاصل از فرآيند اسيدشويي فولاد به عنوان کودآهن. دانشکده کشاورزي، پايان نامه کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان، 127 صفحه.
5. محمدي ترکاشوند ع. 1379. بررسي اثر سرباره کنورتور به عنوان ماده اصلاح کننده در خاکهاي اسيدي و کود آهن در خاک آهکي . پايان نامه کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان، 192 صفحه.

 

منبع:پزوهش در علوم کشاورزی