اتلاف وقت یکی از عیب های پنهان آدمی

انسان در صورتی به فکر اصلاح خود برمی آید که به عیب خود پی ببرد. از آنجا که بسیاری از عیب ها محسوس و قابل مشاهده است، انسان به رغم آگاهی از عیب های خود، به اصلاح و برطرف ساختن آنها به آسانی نمی پردازد، پس چگونه عیبی را از خود بزداید که مانند سایر امور مادی و محسوس، قابل مشاهده نیست، بلکه باید با دقت و توجه بیشتری آن را درک کند.

یکی از آن عیوبی که آدمی باید درصدد برطرف کردن آن برآید این است که دقت کند که وقت ارزشمند خود را صرف چه کارهایی می کند، وقتی دقیقاً بررسی کند ممکن است بسیاری از وقت خود را در حال هدر رفتن بیابد. برای برطرف کردن این عیب خود، نیاز به دقت و مراقبت زیادی دارد تا بتواند از اتلاف وقت جلوگیری کند و از وقت گرانقیمت و فرصت گرانبهای خود کمال بهره را ببرد.

آدمی همانگونه که بر اثر غفلت و جهل انواع اسراف ها را مرتکب می شود و توجهی به هدر رفتن آنها نمی کند، مانند هدر رفتن برق، آب، نان، مواد غذایی، به همین صورت عمر، وقت، زمان و فرصت های خود را نیز معمولاً تلف می کند و نسبت به اتلاف آن بی تفاوت است.

جهات مختلف غنیمت شمردن وقت

بسیاری از انسان ها در زندگی خود، از دست دادن فرصت و غم و اندوه حاصل از آن را تجربه می کنند چون "إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ"، "از دست دادن فرصت (مایه) اندوه است".[1] و از آنجا که می توان باقیمانده از عمر خود را از تلف شدن حفظ کرد، زیرا حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: "لَوِ اعتَبَرتَ بِما أضَعتَ مِن ماضی عُمرِکَ لَحَفِظتَ ما بَقِیَ"، "اگر از عمر گذشته ات که تلف کرده ای عبرت گیرى، بی گمان باقیمانده عمرت را حفظ کنی"[2]، چنانچه انسان پس از آن تجربه تلخ، فرصت ها را غنیمت بشمارد و از آن بهره برداری کند، در اینجا ممکن است چند جهت متفاوت به حسب تفاوت در نیت افراد وجود داشته باشد:

۱. شخص اگر به خاطر تجربه تلخ، از فرصت بعدی در آینده استفاده کند، ممکن است فقط در موارد مشابه، فرصت را غنیمت بشمارد، چون او مسایل را به حدی کوچک می انگارد که تصور می کند فرصتی که برای او ایجاد شده، صرفاً برای انجام همین کار بوده است، لذا پس از استفاده از فرصت بدست آمده، نسبت به وقت و فرصت های دیگر خود کاملاً بی تفاوت است و برای او بین سایر اوقات فرقی نمی کند که چگونه آنها را سپری کند، زیرا او به دنبال منافع مادی و ظاهری خود است و برای عمر خود ارزش خاصی  قائل نیست. چنین طرز فکری انسان را در سطح پایین و در محدوده مادیات نگه می دارد. او باید بداند که لحظه های عمر او در حال گذر است و خود اوست که با تلاش و کوشش باید خود را با لحظه های عمر خود هماهنگ کند و از تک تک لحظه ها و نفس های خود بهترین بهره ها را ببرد. حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: "إنَّ عُمرَکَ عَدَدُ أنفاسِکَ، وعَلَیها رَقیبٌ یُحصیها"، "عمر تو، شماره نَفَسهاى توست و این نفسها را نگهبانى شمارش مى کند".[3]

۲. شخص ممکن است استفاده از فرصت های بعدی را براساس سود و زیان مادی خود تنظیم کند و حتی از لحظه ها و کوتاه ترین فرصت ها استفاده کند، اما تمام این تلاش و کوشش او در حد منافع مادی باشد و از این عمر خود برای زندگی آخرت خود بهره مند نشود، در این صورت سود و زیانی که او در نظر گرفته است ارتباطی به نفع و ضرری که آموزه های دینی آن را بیان می کنند، ندارد. او در واقع ارزش عمر و وقت خود را در رسیدن به لذات دنیوی و بهره های مادی می پندارد و از طاعت الهی و آخرت خود غافل است. حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: "اِنّ اَنفاسَکَ أَجزاءُ عُمرِکَ فَلاتُفنها اِلاّ فی طاعَةٍ تُزلِفُک"، "نفس هاى تو, اجزاى عمر توست, پس آنها را جز در طاعت (خدا) که تو را (به خدا) نزدیک کند, صرف نکن".[4]

۳. شخص ممکن است تمام کارهای خود را منظم و مرتب و طبق برنامه انجام دهد، از کوچک ترین فرصت ها استفاده کند، کمترین ثانیه ها را غنیمت شمرده متناسب با آن، به کارهای لازم و ضروری بپردازد و حتی الامکان لحظه ای را هدر ندهد در حالی که همه کارهای او رنگ خدایی داشته باشد و تمام افعال خود را برای رضای الهی و تقرب به خداوند متعال انجام دهد. انسان می تواند کار و تلاش جهت تامین مخارج زندگی، خوردن و نوشیدن و حتی خواب خود را با اخلاص و برای رضای خدا انجام دهد. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به جناب ابوذر (رحمه الله) فرمودند: "یَا أَبَا ذَرٍّ لِیَکُنْ لَکَ فِی کُلِّ شَیْءٍ نِیَّةٌ حَتَّى فِی اَلنَّوْمِ وَ اَلْأَکْلِ"، "ای ابوذر، باید برای تو در هر چیزی نیّتی (نیک) باشد حتی در خوابیدن و خوردن".[5]

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: "إنَّ المَغبونَ مَن غَبَنَ عُمرَهُ، و إنَّ المَغبوطَ مَن أنفَذَ عُمرَهُ فی طاعَةِ رَبِّهِ"، "همانا بازنده کسى است که عمر خود را ببازد، و خوشبخت کسى است که عمرش را در طاعت پروردگارش گذراند".[6]

بنابراین تفاوت است بین اینکه انسان براساس معیارهای مادی از فرصت ها استفاده کند و اینکه تمامی عمر و همه اوقات خود را براساس معیارهای دینی و معنوی ارزشمند بداند. تفاوت آنها در این است که انسان برخی از فرصت ها را به نظر خود مهم تلقی می کند درحالی که ممکن است از آن جهت مهم نباشد بلکه باید از جهت دیگری فرصت را باید غنیمت بداند، و گاهی ممکن است انسان همه لحظه های عمر خود را همیشه غنیمت بشمارد و همه اعمال خود را با اخلاص طبق آموزه های دینی انجام دهد.

رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم می فرمایند: "لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ حَتَّى یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِیمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِیمَا أَبْلاَهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَیْنَ اِکْتَسَبَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ"، "هیچ بنده ای در روز قیامت قدم از قدم برنمی دارد تا درباره چهار چیز از او سوال شود: درباره عمرش که آن را در چه راهی سپری کرده، و درباره جوانی اش که آن را در چه آزموده، و درباره مالش که آن را از کجا به دست آورده و در چه چیزی خرج کرده است؛ و از دوستی ما اهل بیت".[7]
 

پی نوشت ها:

[1] نهج البلاغه، حکمت ۱۱۴.
[2] غررالحکم، آمدی، ص۵۶۸، ح۲۲.
[3] غررالحکم، ص۲۲۲، ح۵۸.
[4] غررالحکم، ص۲۲۲، ح۵۴.
[5] بحار الانوار، مؤسسة الوفاء، مجلسی، محمد تقی، ج۷۷، ص۸۴.
[6] غررالحکم، ص۲۲۸، ح۱۲۶.
[7] تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج۴، ص۴۰۲.