آشنايي با فرقه زيديه (3)
آشنايي با فرقه زيديه (3)
4. سلسله امامان زيديه در يمن
در سال 451، امام حمزه بن ابوهاشم (متوفاي 459) كه او نيز از نوادگان امام قاسم رسّي بود، پس از يك توقف كوتاه مجددا دولت امامت زيديه را در يمن احيا كرد، و از آن پس اماماني يكي پس از ديگري در يمن به امامت رسيدند، تا اينكه در سال 1006، امام متوكل عبدالله المهدي كه در سال 994 به امامت رسيده بود، به نفع امام قاسم بن محمد بن علي از منصب خود كناره گيري كرد. اين مقطع (452ـ1006) بهنام دولت دوم زيديه ناميده شده است، كه همانند دوره اول با عدم استقرار و اضطرابات سياسي و تسلط عثمانيها همراه بود.151
دوره سوم و آخر حكومت امامان زيديه در يمن از امام قاسم بن محمد آغاز ميشود و به كودتاي 1962 و اعلام جمهوري پايان مييابد. در زمان امامت امام قاسم بن محمد (1006ـ1029) دولت امامان زيدي يكبار ديگر اقتداري مضاعف يافت و او كه عالم و فقيهي برجسته نيز بود،152 براي اولين بار امكان يافت تا بر همه يمن از جنوب تا شمال حكم براند.153 همچنين در زمان امام متوكل اسماعيل (1054ـ1085) از نوادگان امام هادي، اين اقتدار گسترش بيشتري يافت و به اوج رسيد.154 مورخان آوردهاند كه امام متوكل در سال 1073 عيد غدير را روز جشن و سرور رسمي اعلام كرد و يكبار ديگر به اين مراسم در يمن رونق بخشيد.155
بالاخره، آخرين امامان زيدي كه از خانواده حميدالدين و از نسل امام قاسم رسّي بودند، امامتشان با امام محمد بن يحيي حميدالدين «المنصور» در سال 1307 (1890م) آغاز شد. امام المنصور و پس از او فرزندش امام يحيي «المتوكل» كه در سال 1322 (1904م) به امامت رسيد، بر روال گذشته مشي كردند،156 با اين تفاوت كه پس از استقلال دوم يمن از عثمانيها در سال 1919 و به دنبال سيطره كامل دولت زيدي بر يمن كه شايد براي اولين بار در اين حد اتفاق افتاده بود،157 و همزمان با تحولات سريع جهان و منطقه، عرصه بر حكومت امامان زيدي تنگ شد.158 امام يحيي بن المنصور هرچند كوشيد تا با يك رشته سياستها، مثل ترور مخالفان،159 «مملكت متوكليه يمنيه» (نامي كه بر يمن گذاشته بود) را محفوظ نگاه دارد160 ولي در انقلاب 28 سپتامبر 1948 به قتل رسيد161 و عبدالله بن احمد الوزير از آل وزير كه از سوي حزب احرار كانديداي مقام امامت بود،162 با داعيه امامت مشروطه (امامت قانون اساسي) در انقلابي كه به انقلاب قانون و انقلاب علما ناميده شد، زمام امور را به دست گرفت.163 انقلاب علما در همان سال با شكست مواجه شد و امام عبدالله و نخست وزيرش عليبن عبدالله اعدام شدند164 و امام احمد بن يحيي «الناصر» فرزند امام يحيي دوباره بر مسند امامت تكيه زد. در 26 سپتامبر 1962م. و پس از درگذشتِ امام احمد طي يك كودتاي نظامي حكومت جمهوري اعلام شد165 و فرزند امام احمد، امام محمد البدر آخرين امام زيديه بود كه هيچگاه فرصت حكومت بر يمن را پيدا نكرد.
بهطور خلاصه، اصولي كه در اين دوره به عنوان معتقدات زيديه طرح گرديد و مورد قبول قرار گرفت عبارتاند از:
1. افضليت علي(ع) بر ساير صحابه؛
2. اولويت آن حضرت بر ديگران در امر امامت؛
3. حصر امامت پس از حسن(ع) و حسين (ع) در فرزندان آن دو؛
4. وجود نص بر امامت علي(ع) و حسنين(ع) و استحقاق امامت بعد از آنان با دعوت و تحقق ساير شرايط امامت نه با وراثت؛
5. عصمت اهل بيت شامل علي(ع)، فاطمه(س) و حسن(ع) و حسين(ع)؛
6. طعن صحابه و تخطئه آنان؛
7. گشودن باب اجتهاد؛
8. تجويز تقيه ؛ 166
9. رواج فتاواي فقهي و سنتهاي مذهبي نزديك به اماميه چون جمع بين نمازها، باز گذاشتن دستها در نماز و آمين نگفتن پس از قرائت حمد، قصر نماز در سفر، برپايي مجالس و محافل جشن و سرور در روز غدير، تقديس ائمه و احترام و زيارت قبور آنان و...
در مجموع، گرايش اين دوره كه در هادويه متبلور است، تا بدانجا به مذهب اماميه نزديك شد كه بسياري از اهل سنت آن را با اماميه يكي ميدانند.167 تنها تفاوت هادويه و اماميه در اين ذكر ميشود كه اماميه بر خلاف هادويه عدد امامان را در دوازده تن معين محصور ميداند.168 در طول تاريخ نيز زيديه هادوي احترام زيادي نسبت به اماميه داشتهاند، بهطوريكه موجبات سرزنش جريانهاي رقيب را فراهم آورده است.169 در پايان نكته قابل توجه آنكه گرايشهاي قاسميه، ناصريه و هادويه در اين دوره به نحوي امتداد گرايش جاروديه در قرن دوم به شمار آمده است170 كه بر خلاف دو فرقه ديگر زيديه در آن قرن به اماميه نزديكتر بود.171
جريان نزديك به اهل سنت در حاشيه
1. ابنالمرتضي
از امام ابن مرتضي دو اثر بزرگ در ميراث زيديه به يادگار مانده است كه در آنها نظرات فقهي و اعتقادي خود را بيان كرده است: يكي الازهار في فقه الائمة الاطهار و ديگري البحر الزخار كه هر دو به چاپ رسيده است.
2. ابن الوزير، ابن الامير و شوكاني
محمد بن اسماعيل الامير الصنعاني (1099ـ1182) معروف به ابن الامير شخصيت ديگر اين جريان است كه همزمان با ظهور وهابيت آنان را تأييد و نظراتي نزديك به اهل سنت ارائه كرد و درگيريهاي او با عالمان زيديه شدت گرفت.174 با اين همه، نكته مهم در تاريخ زندگي او بازگشت وي از اين تفكر و به نوعي توبه اوست كه مورد توجه و بحث معاصران زيديه واقع شده است. ابنالامير همچنين در ردّ اتهام ناصبي بودنِ خود كتابي نوشته است، به نام التحفة العلويّة كه به چاپ رسيده است.
محمد بن علي شوكاني (1173ـ1250)175 داراي منصب قضاوت176 و صاحب تأليفات و كتب مشهوري همچون نيل الاوطار و السيل الجرار177 آخرين شخصيت برجسته اين جريان است. او نيز كتاب مشهورش العقد الثمين في اثبات وصية اميرالمؤمنين را در ردّ اتهام عدم التزام به مباني زيديه و تشيع نوشته است.
روشنفكران يمن از سه نامبرده اخير به عنوان سرمداران حركت نوگرايي و نماد اصلاحطلبي از درون زيديه نام ميبرند، كه به موازات مصلحان خارجي چون سيد جمال و... در تحول و تحرك جامعه معاصر يمن نقش داشتهاند.178
بهطور خلاصه، اهم اعتقادات و نقاط مورد تأكيد اين جريان كه به تدريج و در طول چندين قرن شكل گرفته است و امروز نيز با تحولاتي كه بررسي آن مجالي ديگر ميطلبد، در ميان زيديه بيش از گذشته به فعاليت خود ادامه ميدهد و پيرواني دارد، عبارت است از:
1. عدم حصر امامت در اولاد فاطمه(س) و اكتفا به حصر آن در قريش؛179
2. عدم اشتراط اكمليت و افضليت در امام و كفايت وجود اجتهاد؛180
3. عدم جواز خروج و شورش مادامي كه كفر آشكار و ترك واجبي چون نماز از حاكمان ديده نشود؛181
4. استفادههاي فقهي نزديك به مشرب اهل سنت و از منابع آنان.182 نزديكي اين جريان به اهل سنت نيز تا بدان پايه است كه برخي معتقدند آنان ديگر زيدي محسوب نميشوند و از اهل سنت به حساب ميآيند.183
كتابنامه :
2. ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد: مقدمه، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت.
3. ابنعساكر، الحافظ ابوالقاسم علي بن الحسن بن هبة اللّه بن عبداللّه الشافعي: تاريخ مدينة دمشق (80جلد)، دارالفكر، بيروت، 1416ق / 1996م.
4. ابنمرتضي، امام احمد بن يحيي: البحر الزخار (6جلد)، دارالحكمة اليمانية، صنعا، چاپ دوم، 1409ق / 1988م.
5. ابوزهره، محمد: الامام زيد حياته و عصره، آراؤه و فقه، دارالندوة الجديدة، بيروت، 1973م.
6. اسماعيل، محمود: الادارسة، حقائق جديدة، مكتبة مدبولي، قاهرة، 1411ق / 1991م.
7. اشعري، ابوالحسن علي بن اسماعيل: مقالات الاسلاميين، تصحيح هلموت ريتر، جمعية المستشرقين الالمانية، چاپ سوم، 1400ق / 1980م.
8. اطروش، ناصر الحق حسن بن علي: البساط، مكتبة التراث الاسلامي، صعدة، 1418ق / 1997م.
9. افندي الاصبهاني، ميرزا عبداللّه: رياض العلماء وحياض الفضلاء (6 جلد)، مطبعة الخيام، قم، 1401ق.
10. اكوع، قاضي اسماعيل بن علي: الزيدية نشاتها و معتقداتها، دارالفكر، دمشق، چاپ سوم، 1418ق /1997م.
11. امين، السيد محسن: اعيان الشيعة، دارالتعارف للمطبوعات، بيروت، 1403ق / 1983م.
12. حاتم، نوري: زيد بن علي و مشروعية الثورة عند اهلالبيت، الغدير للدراسات والنشر، بيروت، چاپ دوم، 1416 ق/ 1995م.
13. حداد، محمد يحيي: تاريخ اليمن السياسي، دارالتنوير، بيروت، چاپ چهارم، 1407ق / 1986م.
14. حسني، امام يحيي بن الحسين بن هارون: الافادة في تاريخ ائمه الزيدية، تحقيق محمد يحيي سالم عزان، دارالحكمة اليمانية، صنعا، 1417ق / 1996م.
15. خضيري احمد، حسن: قيام الدولة الزيدية في اليمن (284ـ298)، مكتبة مدبولي، قاهرة، 1996م.
16. دفتري، فرهاد: تاريخ و عقايد اسماعيليه، ترجمه فريدون بدرهاي، نشر فروزان، تهران، چاپ دوم، 1376ش.
17. رازي، احمد بن سهل: اخبار فخ، دارالقرب الاسلامي، بيروت، 1995م.
18. زيد، علي محمد، معتزلة اليمن «دولة الهادي وفكره»، دارالعودة، بيروت، 1981م.
19. زين، محمد حسين: الشيعة في التاريخ، مطبعة العرفان، صيدا، چاپ دوم، 1357ق / 1938م.
20. سماوي، امام محمد بن صالح بن هارون: الغطمطم الزخار (6 جلد)، تحقيق محمد يحيي سالم عزان، مطابع الشركة الموارد الصناعية الاردنية، عمان، 1415ق / 1994م.
21. شهرستاني، ابوالفتح محمد بن عبدالكريم بن ابوبكر احمد: الملل والنحل، دار صعب، بيروت، 1406ق / 1986م.
22. شيخ مفيد: اوائل المقالات، المؤتمر العالمي لالفية الشيخ المفيد، مصنفات الشيخ المفيد، جلد چهارم، 1413ق.
23. صبحي، احمد محمود: الزيدية، دارالنهضة العربية، بيروت، چاپ سوم، 1411ق / 1991م.
24. طبري، ابوجعفر محمد بن جرير: تاريخ الامم والملوك (تاريخ الطبري) (8 جلد)، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، چاپ چهارم، 1403ق / 1983م.
25. عبدالقاهر البغدادي: الفرق بين الفرق، المكتبة العصرية، بيروت، 1419ق / 1998م.
26. علي، صادق عبده: الحركات السياسية والاجتماعية في اليمن (1918ـ1967)، دارالفكر، دمشق، چاپ دوم، 1407ق / 1987م.
27. عمرجي، احمد شوقي ابراهيم: الحياة السياسية والفكرية للزيدية في المشرق الاسلامي (365ـ132)، مكتبة مدبولي، قاهرة، 2000م.
28. غُليس، اشواق احمد مهدي: التجديد في فكر الامامة عند الزيدية، مكتبة مدبولي، القاهرة، 1417ق / 1997م.
29. قفاري، ناصر بن عبداللّه بن علي: مسألة التقريب بين اهل السنة والشيعة (2جلد)، دارطيبة، رياض، چاپ پنجم، 1418ق.
30. لين بل، استانل و ديگران: تاريخ دولتهاي اسلامي و خاندانهاي حكومتگر، ترجمه صادق سجادي، نشر تاريخ ايران، 1363ش.
31. مادلونگ، ويلفرد (تحقيق): اخبار ائمة الزيدية في طبرستان و ديلمان و جيلان، المعهد الالماني للابحاث الشرقية، بيروت، 1987م.
32. ماكرو، اريك: اليمن والغرب (1571ـ1962)، ترجمه حسين بن عبداللّه العمري، دارالفكر، دمشق، چاپ دوم، 1407ق/ 1987م.
33. مسعودي، ابوالحسن علي بن الحسين بن علي: مروج الذهب و معادن الجوهر (4جلد)، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، 1411ق / 1991م.
34. مؤيدي، مجدالدين بن محمد بن منصور: التحف في شرح الزلف، مكتبة بدر، صنعا، چاپ سوم، 1417ق / 1997م.
35. نوبختي، حسن بن موسي: فرق الشيعة، دارالاضواء، بيروت، چاپ دوم، 1404ق/ 1984م.
36. نومسوك، عبداللّه: منهج الامام الشوكاني في العقيدة (2 جلد)، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ دوم، 1414ق / 1994م.
37. يمني، ابومحمد: عقائد الثلاث والسبعين فرقة (2 جلد)، مكتبة العلوم والحكمة، المدينة المنورة، 1414ق.
پي نوشت :
150. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص17؛ التجديد، ص143.
151. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص202؛ التجديد، ص143.
152. امام قاسم بن محمد بن علي تاليفي پربار و مشهور دارد به نام الاعتصام بحبل الله المتين، كه در 5 جلد به چاپ رسيده است.
153. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص202. تا پيش از اين دولت امامت زيديه عمدتا محصور در شمال يمن بود (التجديد، ص143).
154. التجديد، ص143.
155. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص217.
156. كتاب تاريخ اليمن (فرجة الهموم) همزمان با امامت امام يحيي نوشته شده و به بررسي تاريخ يمن تا سال پايان امامت امام يحيي و بهويژه دوران امامت او پرداخته است.
156. كتاب تاريخ اليمن (فرجة الهموم) همزمان با امامت امام يحيي نوشته شده و به بررسي تاريخ يمن تا سال پايان امامت امام يحيي و بهويژه دوران امامت او پرداخته است.
158. دلائل متعددي براي بحرانِ منتهي به انقلاب ذكر شده است؛ از آن جمله وراثتي شدن مناصب و تقسيم آن در ميان فرزندان و بستگان امام و خفقان سياسي و ممنوعيت احزاب و... (رك: الحركات السياسية، ص103).
159. همان.
160. رك: التجديد، ص145.
161. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص271؛ الحركات السياسية، ص103.
162. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص372.
163. جزئيات وتفصيلانقلاب 1948 يمن ديدهشود در: اليمن والغرب، ص161. همچنين فصلسوم الحركات السياسية، ص101ـ123.
164. دلايل شكست قيام را ببينيد در: الحركات السياسية، ص118.
165. تاريخ اليمن السياسي، ج2، ص273. تفصيل بيشتر در فصل پنجم الحركات السياسية، ص201ـ263.
166. الحياة السياسية، ص94. و روايت «التقية ديني و دين ابائي» توسط امام ناصر اطروش در كتاب البساط، ص69.
167. الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص48.
168. همان، ص50. محمد حسين الزين مينويسد: «عموم زيديه هيچ فرقي با اثناعشريه ندارند، جز اينكه آنان به خروج با شمشير معتقدند» (الشيعة في التاريخ، ص56).
169. رك: نقل قول از مقبلي در الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص49.
170. مسألة التقريب نقل ميكند كه در يمن از ميان فرق زيديه غير از جاروديه فرقه ديگري وجود ندارد و آنها در صنعا و صعده و اطراف آنها زندگي ميكنند (ج1، ص56).
171. جالب آنكه به دليل سيطره جريان نزديك به اماميه در تاريخ زيديه، ابومحمد يمني كه در قرن ششم ميزيسته، در كتاب خود ميگويد: «زيديه امامت ابوبكر و عمر و عثمان را رد و عايشه را تنقيص ميكنند، و اين عقيده همه زيديه است، و ويژگي جاروديه اين است كه ذبيحه اهل كتاب را حلال نميدانند» (عقائد الثلاث و السبعين فرقة، ج1، ص452ـ453).
172. التجديد، ص123.
173. مسألة التقريب، ج1، ص160.
174. الزيدية، ص396ـ411؛ براي اطلاع از تفصيل درگيري ابن الامير با علماي هادوي رك: الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص40.
175. الزيدية، ص425.
176. الغطمطم الزخار، ج1، ص63.
177. كتاب الغطمطم الزخار در رد شوكاني و به طور مشخص كتاب السيل الجرار و عقايد و فتاواي او بر خلاف مكتب هادوي و مذهب زيدي نوشته شده است. اين نقد با اعتراض نويسنده به شوكاني در درج صحابه در صلوات بر پيامبر آغاز شده است.
178. معتزلة اليمن، ص11.
179. منهج، ج1، ص123.
180. التجديد، ص128.
181. منهج، ج1، ص123، به نقل از السيل الجرار ونيل الاوطار؛ التجديد، ص132.
182. چون ضم دستها در نماز و آمين گفتن پس از قرائت حمد. در اين خصوص و ديگر مجادلات و نزاعهاي دو جريان مراجعه شود به نامههاي متبادل منقول در الزيدية نشأتها و معتقداتها، ص41ـ46.
183. همان، ص50.
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}