مبانی جمع مبنا، از ریشه «بنی»، به معنای اساس، پایه، شالوده یک‌چیز آمده است. و به معنای «ما یبنی علیه شی» یعنی هر چه که بر آن و با تکیه‌بر آن، بر رویش چیزی می‌گذارند و شی بر آن استوار می‌شود (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ ق، ج 1، ص 252). منظور از مبانی بینشی از سنخ قضایایی است که با «هست» یا «نیست» بیان می‏شود و در‌ حقیقت هـمان جـهان‌بینی اسـت.(میر معزی، 1389 : 144) جهان‌بینی، نوع برداشت و طرز تفکری است که انسان دربـاره‌ خدا، جهان‌ و انسان دارد.  به عبارت دیگر مبانی بینشی و جهان بینی زیرساز و تکیه‌گاه فکری هر مکتبی شمرده می‌شود.(مطهری، 1382، ص 714‌-715‌) و مجموعه اعمال  و رفتارهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر اساس آنها شکل می‌گیرد.
 
منظور از مبانی بینشی کسب و کار، آن دسته از مـسائل جـهان‌بینی اسـلامی است که‌ تکیه‌گاه‌ خطوط‌ اصلی کسب و کار در بازار اسلامی و سازنده ایده‌ها و فعالیت‌های آنها مـی‌باشد.  در‌ اطراف‌ آن دیگر اجـزای اصـلی مـدل کسب و کار در بازار اسلامی به ترتیب: اهداف، معیارها و و اصول اخلاقی و رفتاری جا گرفته است‌ که‌ تـمام آنـها بـه ‌طور مستقیم با مبانی مرتبط و از آنها متأثر هستند.( میرمعزی، 1391). به عبارت بهتر، یک فعال اقتصادی در بازار اسلامی کسب و کار می‌بایست این مبانی فکری و بینشی را در مجموعه فعالیت‌های خویش مد نظر داشته باشد.
 
بر این اساس مبانی  بینشی کسب و کار عبارت از : مجموعه آموزه‌هایی است که در قالب آموزه‌های فکری در حوزه ی خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی بیان می‌گردد و در ارتباط با کسب و کار در بازار اسلامی از دیدگاه قرآن و حدیث مطرح می‌باشند.   


الف) مبانی  بینشی در حوزه خداشناسی

مبانی فکری فعال اقتصادی در کسب و کار و در بازار اسلامی در حوزه خداشناسی از دیدگاه قرآن ایـن‌ گـونـه‌ مـعرفـی‌ شــده‌ اسـت :  خداوند متعال یگانـه ( توحیـد: ١)، زنـده ای کــه هرگــز نمی میــرد (فرقــان : ٥٨)، قــوی و شکســت ناپــذیر (هــود: ١١)، دارای قــدرت نـامحــدود (بـقــره : ١٠٦)، بهتــرین روزی دهنــده (مؤمنــون : ٧٢) و بلکــه‌ تنهــا روزی دهنــده (ذاریـات : ٥٨)، بـا بنـدگانش رئـوف و مهربـان (آل عمـران : ٣٠)، نزدیـک تـر از هــر چـیـزی بـه انســان، کســی کــه نیازهــا و خواســته‌های بنــدگانش را پاســخ ســریع و مثبــت می‌ دهــد‌ و بنـدگانش را دوســت دارد. هـمـه کـارهـا بـه دسـت اوسـت، یـاری و خـذلان، سـود و زیـان، بخشـش و حرمـان، همـه از سـوی خداسـت، مـؤثر حـقیقـی در جـهـان بـه شـمار مـی رود و نیز کسی‌ که‌ بازگشت همه کارها به سوی اوست .
 
توجه به این ویژگی‌های خـداونـد در محیط کسب و کار و بازار اسلامی که محل فعالیت‌های مختلف اقتصادی است، باعـث می شـود انسـان فقـط بـه او دل بسـتگی یابـد و تکیـه‌ و اعتمـادش‌ نیـز بــر او بـاشـد، زیـرا‌ غیرخـدا‌، تـوان یـاری کـردن انسـان را نـدارد؛ دعــای انـســان را نـمی شـــنود (فــاطر: ١٤)؛ مالــک هــیچ ضــرر و نفــع (مائــده : ٧٦)، و مـالــک رزق و روزی انـســان نیســت‌ (عنکبــوت‌ : ١٧)؛ نمی توانــد انســان‌ را‌ در اوضــاع دشــوار و گرفتاری‌های زندگی یاری کند.(انعام : ٦٣)
 
از دیدگاه یک فعال اقتصادی مسلمان، جهان دارای مدیر و مدبری هست (یونس: 31) که رزق و روزی و برکات آسمانها و زمین از جمله برکت در درآمد کسب و کار  به دست اوست.(الأعراف: 96)


ب) مبانی  بینشی در حوزه انسان شناسی

بر اساس مبانی بینشی فعال اقتصادی در بازار اسلامی، انسان‌ در نگرش توحیدی مخلوق خدا و امانت‌دار نعمت‌های الهی است.( اسراء‌: 38) و قـرآن کـریم، انسـان را «حـیّ متألـه » معرفـی می کنـد؛ یعنی زنـده ای کـه حیـات او در تأّلـه یعنـی ظهــور الوهیــت و (خدامحوری) تجلــی دارد‌. (جوادی آملی، 1382 ، ص١٥٠) از دیدگاه کارشناسان وجــه ممیــزه حقیقــی انسـان از دیگـر حیوانـات تـألـه و خـداخواهی و ذوب شـده در الوهیت اوســت. و این خداخواهی مقدم بر خداشناسی انسان است. (جوادی آملی، 1382 ، ص١٥٠)
 
همچنین از این منظر انسان  بر اساس شناختن خویشتن خویش( من عرف نفسه فقد عرف ربه)، شناخت خداوند و باور به تـوحید پیدا می‌کند که یکی از اقسام توحید، توحید افعالی است. یعنی  باور به اینکه تمامی افعالی که در عالم اعم از فعالیت‌های اقتصادی و کسب و کار صورت می‌گیرد، همه تحت اراده و مشیّت و خواست خداوند قرار دارد و انسان به عنوان  خلیفه خدا (البقرة: 30) مسئول و موظف به انجام آنها در راستای رضایت آن حاکم مطلق است.   
 
در مبنای انسان شناسی قرآنی، انسان موجودی دو بعدی است. یک بُعد مادی دارد که همان‌ بدن‌ اوسـت و یـک بُعد غیرمادی که همان روح اوست (حجر‌ / 28 و 29) و حقیقت انسان بـه روح اوسـت. از ایـن رو، نیازها و تمایلات انسان نیز دو‌ گـونه‌ اسـت و تکامل او نیز در گرو رشد مطلوب هر دو بُعد می‌باشد. نادیده انگاشتن بُعد معنوی و روحـی، آن گـونه که محصول مبانی مکتب سـرمایه‌داری اسـت، آدمـی را از مقام والای‌ خـود‌ تـنزّل می‌دهد‌ و «انسان اقتصادی مـطرود» از دیـدگاه اسلام را شکل می‌دهد.
 
برخی از ویژگیها و نشانه‌های رفتاری چنین انسانی که در بازار کسب و کار سرمایه داری و غیر اسلامی فعالیت دارد این‌ گونه است: پیوسته، سـود مـادّی خویش را بر منافع دیگران ترجیح‌ مـی‌دهد‌؛ از‌ ایـن رو، خسیس و خـودخواه اسـت (اسراء/ 100)؛ نمی‌تواند یـا نمی‌خواهد منافع واقعی و درازمدّت خویش را در ‌‌نظر‌ گیرد (قیامت/ 20 و 21)؛ سخت شیفته مـال و ثـروت است (عادیات/ 8) ؛ کـم‌ظرفیت و کـم‌طاقت اسـت؛ از ایـن رو، در مـواجهه با مشکلات اقـتصادی، بـی‌تابی می‌کند و به هنگام‌ گشایش و رفاه، بخل می‌ورزد (مـعارج/ 19ـ21) ؛ در‌ صـورت‌ توانگری، سرکشی می‌کند (علق‌/ 6 و 7) ؛ برخود می‌بالد و بر دیگران فخر می‌فروشد (هود/ 10).
 
در مقابل، انسانِ «تربیت یافته، تزکیه شده» در بازار کسب و کار اسلامی قرار دارد که خلیفه خدا، ( بقره/ 30 ) معلّم و مسجود فرشتگان، ( بقره/ 33ـ34. ) و برخوردار از کرامتی ویژه ( اسراء/ 70؛ حجرات/ 13‌ ) و دارای مقامی‌ بس‌ ارجـمند اسـت و از دیدگاه اسلام، «انسان کاسب حبیب الله» به شمار می‌رود. ویژگیهای چنین انسانی این است که : با منافع دیگران هماهنگ‌، بلکه‌ در موارد لازم، آن را بر منفعت شـخصی خـودش مقدّم می‌دارد ( حشر‌/ 9 ) ؛ دلداده و وابسته به ثروتش نیست، بلکه آن را در مسیر رضایت‌ الهی ( بقره‌/ 265 ) و مسیر خدمت‌ بـه‌ رفع نیاز نـیازمندان ( ذاریات/ 19 ) بـه کار می‌گیرد. متین و خویشتن‌دار است و در برابر نابسامانیهای اقتصادی و مشکلات زندگی، شکیبایی می‌ورزد (حج/ 35 ) و هنگام رفاه و آسایش، طغیان نمی‌کند و به سرمستی و شـادمانی‌ و فـخرفروشی‌ آلوده نمی‌شود ((هود/11 ) ؛ آینده‌نگر و دارای بینشی عمیق است؛ از این رو، دارایی‌ خویش‌ را‌ در «سودایی مقدس»، وسیله‌ای برای نیل به منافع درازمدّت و سود‌ و لذّت پایدار قرار می‌دهد( فاطر/ 29 و 30)
 
بر اساس این دیدگاه انسان‌ در بازار کسب و کار اسلامی، برپا داشتن یاد خدا اولویت اول نسبت به خرید و فروش می‌باشد، چنانکه می‌فرماید:  یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیعَ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ(الجمعة/9)
 
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می‌دانستید!
 
زیرا او در این جهان مـسافر اسـت و باید خود را برای سرای دیگر آماده کند. و مردان سرای بازار اسلامی مصداق این آیه شریفه است که همواره به یاد خداوند است چنانکه می‌فرماید: رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یخَافُونَ یوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ(النور/37)
 
مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند؛ آنها از روزی می‌ترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو می‌شود. 
 

پینوشت:

1. قرآن کریم
2. دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی (1389)، کتاب نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ میرمعزی، سید حسین، مقاله؛ الگوی پیشرفت و اسلامی سازی علوم انسانی، بی جا.
3. جوادی آملی، عبدالله(1382 )، حیات حقیقی انسان در قرآن، تفسیر موضوعی قران، قم: مرکز نشر اسراء .
4. راغب اصفهانی، حسین‌ بن ‌محمد (1412 ق). مفردات ألفاظ القرآن. به کوشش صفوان عدنان داودی، بیروت: دار العلم.
5. طباطبایی، سیدمحمدحسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
6. مطهّری، مرتضی. (1382). مجموعة آثار. تهران: صدرا.
7.میرمعزی، سید حسین(1391 )؛ روش کشف نظام اقتصادی اسلام، اقتصاد اسلامی ، ش 39 علمی-پژوهشی (وزارت علوم) (30 صفحه - از 5 تا 34)