شاید این جمله مهم‌ترین جمله رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ی دی 98 بود. ایشان با تاکید بر ضرورت قوی شدن کشور در همه‌ی عرصه‌ها، آن را «یگانه راه پیش روی ملت ایران» دانستند و البته تاکید کردند این قدرت منحصر به عرصه «نظامی» نیست و باید عرصه‌های «اقتصاد، علم و فناوری» را نیز دربرگیرد. (1)

ممکن است برای برخی این سوال پیش بیاید که چه نیازی به قوی شدن هست؟ چرا نباید مثل بسیاری از کشورها که با باج دادن به امریکا، ادامه زیست خود را میسر می‌کنند زندگی کنیم؟ در این زمینه، توجه به نکات زیر ضروری است:

1. چه بخواهیم و چه نخواهیم در جهان کنونی، قانون جنگل حاکم است. اگر قوی نباشید، قوی‌ترها زور می‌گویند. نقش سازمان ملل، کنوانسیون‌های بین‌المللی، قواعد حقوق بین‌الملل و امثال اینها در جلوگیری از ظلم و تجاوز و کشتار اگر هیچ نباشد بسیار بسیار کم و ناچیز است. اساسا بسیاری از ساختارهای بین‌المللی ساخته دست خود این جماعت سلطه‌جو برای توجیه تجاوز و غارت‌گری‌شان است. بنابراین این پنبه‌ را باید از گوش‌مان بیرون کنیم که می‌توانیم با اتکاء به انصاف و وجدان و شرف نهادهای بین‌المللی، از ظلم نجات یابیم. زیرا چنین مفاهیمی در آن‌ها وجود ندارد!

2. وضعیت برخی کشورهای همسایه، سند درستی مدعای بالا است. امریکا در عراق و افغانستان تقریبا هر غلطی دلش می‌خواهد انجام می‌دهد. پهپاد و جنگنده بلند می‌کند، بمب می‌اندازد، غیر نظامی می‌کشد و زیرساخت نابود می‌کند و هیچ‌کس هم جرات اعتراض ندارد. این کشورها به دلیل ضعف نظامی و امنیتی، نداشتن حاکمیت سیاسی قدرتمند و بعضا عدم انسجام اجتماعی عرصه‌ی جولان تروریست‌های غربی‌اند. مطمئنا حال و روز ما هم بهتر نبود اگر این قدرت موشکی را نداشتیم.

3. در طول این چهل سالی که از انقلاب می‌گذرد توانسته‌ایم به نقطه‌ای از اقتدار نظامی دست یابیم که دشمن فکر تجاوز نظامی را تقریبا از سرش بیرون کند. فراموش نکنیم قبل از سیلی موشکی سپاه که در واقع شلیک به قلب هیمنه‌ی امریکایی بود رئیس جمهور امریکا مرتب تهدید می‌کرد و خط و نشان می‌کشید. اما وقتی زخم عمیق موشک ایرانی را بر پیکره پایگاه غصبی‌اش دید یاوه‌گویی را کنار گذاشت و از ضرورت همکاری با ایران برای مقابله با داعش گفت! این تغییر لحن آشکار هیچ دلیلی نداشت جز اقتدار امنیتی و نظامی کشور. ترامپ و فرماندهان پنتاگون به خوبی می‌دانند اگر بخواهند به ایران حمله کنند بلایی بر سر نظامیان و زیرساخت‌هایشان در خاورمیانه خواهد آمد که درهم کوبیدن عین الاسد پیش آن یک مانور کوچک به نظر خواهد رسید!

4. اقتدار – هم‌چنان که در سخنان رهبری هم مشهود بود – به عرصه نظامی منحصر نمی‌شود. امروز کشور ما، هدف شدیدترین تحریم‌هاست. امریکا به عنوان برترین قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی دنیا تمام هیکلش را روی اقتصاد نحیف و نفتی ما انداخته است. متاسفانه مسئولان جمهوری اسلامی فرصت طلایی 40 ساله برای تنوع‌بخشی به اقتصاد را از دست داده‌اند. هر چند که در سال‌های اخیر گام‌هایی برای حل این مشکل برداشته شده اما این اقدامات متناسب با حجم تحریم‌ها نبوده است. ایران، کشوری پهناور با ظرفیت‌های گوناگون گردشگری، کشاورزی، صنعتی و علمی است. ما با سیزده کشور جهان همسایه‌ایم، به دو آب‌راه بین‌المللی از شمال و جنوب دسترسی داریم، نخبگان فراوانی داریم که در شاخه‌های گوناگون علمی و فناوری می‌توانند گره‌گشایی کنند. این ظرفیت‌ها اگر در کنار یک ساختار سیاسی منسجم، متحد و هماهنگ قرار بگیرد حتما می‌تواند فشار تحریم‌ها را به شکل ملموسی کاهش دهد.

5. البته استفاده از ظرفیت‌های داخلی شرایطی دارد. انسجام‌بخشی اجتماعی، اتحاد حداکثری و کنار هم بودن از لوازم تردیدناپذیر این مبارزه‌ی اقتصادی است. همان‌گونه که عرصه جنگ نظامی را به دست حاج قاسم‌ها می‌سپاریم، عرصه‌ی جنگ اقتصادی را باید به صنعت‌گران، کارآفرینان و به خصوص دانشمندان و نخبگان سپرد و زمینه را برای نقش‌آفرینی آنان فراهم کرد؛ نخبگان علمی، افسران نبرد اقتصادی‌اند که در کنار سرمایه‌گذاران و کارآفرینان یک ارتش را تشکیل می‌دهند.

6. به یاد دارم یکی از مقامات ارشد دولت فعلی در یکی از سخنرانی‌هایش ‌گفت: «در سال 92 برای بازدید از یک مجتمع صنعتی به اردبیل رفتم. دیدم تجهیزات بسیار پیشرفته‌ای آنجاست. از مدیر آن مجموعه سوال کردم در شرایط تحریم، چگونه توانسته‌اید این قطعات را وارد کنید؟ گفت: با الاغ و به صورت غیر رسمی!» این مشت، نمونه‌ای از خروار است که نشان می‌دهد فعالان اقتصادی خود راه مواجهه با تحریم را می‌دانند. تنها کافی است زنجیر این کاغذ‌بازی‌های اداری را از پای تحرک‌شان باز کنیم و بگذاریم کاری که بلدند را انجام دهند. آنان به خیر ما امیدی ندارند؛ بهتر است شر نرسانیم!

7. مدعای این مقاله این نیست که می‌توان تحریم را بی‌اثر کرد. تحریم اثرگذار است و به مردم فشار می‌آورد. اما با مدیریت صحیح و علمی می‌توان اثر فشار تحریمی را به حداقل رساند. آن‌گاه ظرفیت مردم برای تاب‌آوری (مقاومت) افزایش خواهد یافت و این موضوع اگر در کنار انسجام‌بخشی و وحدت‌آفرینی داخلی قرار گیرد بر توان کشور می‌افزاید و تیغ تحریم را کُند می‌کند. دشمنان وقتی از اثربخشی تحریم ناامید شوند کم‌کم آن را رها خواهند کرد. زیرا تحریم برای آن‌ها هم هزینه‌زاست؛ امریکا در فرایند تحریم باید به کشورهای گوناگون فشار بیاورد و آن‌ها را از معامله با ایران بازدارد. وقتی ایران مقاومت کند و تحریم‌ها را کم‌اثر سازد به مرور روحیه امریکا برای تداوم تحریم‌ها ضعیف می‌شود و هم‌زمان دولت‌های مختلف به امریکا‌یی‌ها فشار خواهند آورد که دست از تحریم بکشد و آنان را برای ترک روابط اقتصادی با ایران تحت فشار نگذارد.

8. نمونه‌ای از تبدیل تهدید تحریم به فرصت را می‌توان در سخنان دکتر سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، در مصاحبه با جام‌جم دید. ایشان در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا باید سپاس‌گزار تحریم‌ها باشیم، می‌گوید: «قطعا تحریم و نیازمندی‌ها بی‌تاثیر نبوده است اما باید به این نتیجه برسیم که با پول نفت دیگر نمی‌شود کشور را اداره کرد.» و در بخش دیگری از همان مصاحبه می‌گوید: «اکنون پیچیده‌ترین تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی در کشور ساخته می‌شود. در نمایشگاه اخیر تجهیزات آزمایشگاهی ایران‌ساخت که برگزار شد، بیش از 9300 دستگاه آزمایشگاهی ارائه شد. به یاد دارم شش سال پیش، روز اول ما فقط لام و لامل آزمایشگاهی می‌ساختیم، اما حالا میکروسکوپ الکترونی و دستگاهی می‌سازیم که مشابه خارجی‌اش بیش از 20 میلیارد تومان قیمت دارد.» (2)

9. به یاد دارم یک‌بار با یکی از دوستان اهل علم درباره میزان توانمندی کشور برای مقابله با تحریم‌ها صحبت می‌کردیم. به ایشان گفتم: «وقتی با این حجم از فساد، ناکارامدی برخی مسئولان و ساختار‌های غلط این همه موفقیت به دست آورده‌ایم حتما در صورت اصلاحات ساختاری و رفع مشکلات، بیش از این تاب خواهیم آورد و بر مشکلات غلبه خواهیم کرد» ان شاء الله.  
 
پی‌نوشت‌ها:
(1) سایت معظم‌له
(2) مصاحبه با روزنامه جام‌جم، 98/10/29