نتیجه شیوه تدریس تکراری و معین مواد درسی همراه با پرسشها و پاسخهای از قبل تعیین شده، این خواهد بود که دانش پژوهان درباره جامعه، اقتصاد، و ساختار سیاسی به شیوه غیر انتقادی و شبیه به هم فکر کنند. مطالعات اجتماعی به این هدف برنامه ریزی شده که شهروند خوب بودن را ترویج کند، اما یک تعصب ذاتی نسبت به صفت شهروند خوب، همواره دیدگاه ضعیف و ساده لوحانه‌ای را در میان دانش پژوهان موجب می شود. به عقیده بازسازی گرایان، کوتاهی در رأی دادن در انتخابات، نشانه یک مشکل عمیق و حاد است. علاوه بر رأی دادن، شهروندان نیازمند تبلیغ برای نامزدهای انتخاباتی مورد علاقه خود، یا رقابت برای پست و مقامند. بازسازی گرایان دوست دارند به جای حالت انفعالی که اکنون وجود دارد، فعال بودن را مشاهده کنند.
 
سوگیری تعلیم و تربیت باید در جهت تحریک تمایلات عمومی به فعال بودن باشد. به عنوان نمونه، یکی از اساتید علوم سیاسی به دانشجویان خود اجازه داد یک نیمسال تحصیلی را به تبلیغ برای داوطلبان مورد نظر خود بپردازند. این دانشجویان بیش از آنچه که می توانستند از طریق مطالعه کتابهای خشک و بی روح یا حضور در سخنرانیها یاد بگیرند، با این شرکت فعال، درباره جریانات سیاسی آموختند. بازسازی گرایان با جرأت این نوع رویکرد را برای حداقل بخشی از تعلیم و تربیت رسمی مورد تأکید قرار می‌دهند.
 
معلمان باید با انجام این نوع برنامه آموزشی فعال، از انفعال و ترسی که در زمینه کار کردن فعالانه برای ایجاد تحول گریبانگیر آنها شده رهایی یابند. آنها باید تمام تلاش خود را پیرامون مسائل اجتماعی دقیقی متمرکز کنند که معمولا در متون درسی یا بحثهای کلی و عمومی مدارس یافت نمی شود. یکی از تاکتیک های مفید می تواند تجزیه و تحلیل تبلیغات یا چیزی باشد که نیل پستمن آن را «تشخیص تقلب» می نامد. معلمان به جای این که ناظر منفعل دانش باشند، باید در قضاوت دقیق، تحلیلگر و ممیز باشند. آنها باید این نوع رشد را در بخشی از شاگردان تشویق و ترغیب کنند. با این شیوه، بازسازی گرایان با اجازه دادن به شاگردان برای بر عهده گرفتن زندگی عاقلانه اجتماعی، به رشد فرایندهای دموکراتیک در زمینه مسائل اجتماعی کمک می کنند. در حقیقت، شیوه‌های دموکراتیک باید در هر سطح تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد. این بدان معناست که شاگردان در تنظیم اهداف، روشها، و برنامه هایی که در جریان آموزش به کار رفته، نقشی فعال خواهند داشت. شاید مهمترین نوع تعلیم و تربیت، رشد تواناییهای تصمیم گیری شاگردان است، و بازسازی گرایان اظهار می دارند که این مهم خارج از فعالیتهای آموزشی و دموکراتیک نمی تواند انجام گیرد.
 
برنامه درسی و آموزشی: بازسازی گرایان قبل از هر چیز علاقه‌مندند شاگردان تا حد ممکن اطلاعات خود را از جامعه، یعنی جایی که در آن هم می توانند یاد بگیرند و هم آموخته های خود را به کار گیرند، اتخاذ کنند.  براملد توصیه می کند که نیمی از وقت شاگردان خارج از ساختار مدارس سنتی سپری شود و یادگیری در جای دیگری غیر از مدرسه انجام گیرد. این گروه برنامه هایی از قبیل طرح پارک وی در فیلادلفیا و مترو در شیکاگو - یعنی جایی که از این شیوه‌ها استفاده می شود - را ترجیح می دهند. شرایط سنتی کلاس ممکن است با ارزش باشد، اما مهم این است که شاگردان آنچه را فراگرفته اند به کار بندند، هر چند مدارس سنتی همیشه از چنین امری حمایت نمی کنند.
 
یکی از شیوه‌های سازماندهی برنامه آموزشی، اصلاح بخش اساسی برنامه‌ای است که پیشرفت گرایان، در ضمن آنچه براملد آن را برنامه آموزشی «چرخ» نام نهاده، از آن حمایت کردند. به گفته براملد ممکن است به نظر کسی قسمت اساسی چرخ، توپی آن، یعنی همان درون مایه اصلی برنامه مدرسه باشد. پره های چرخ مطالعاتی از قبیل مکالمه گروهی، تجربه های میدانی، مطالعات فنی و محتوایی و مطالعات شغلی را ارائه می کند. توپی و پره یکدیگر را پشتیبانی می کنند، حال آن که طوقه چرخ به ترکیب کردن و متحد کردن نیروها می پردازد. در حالی که هر سال تحصیلی «چرخ» مخصوص خود را دارد، استمرار آن از سالی به سال دیگر با کمک و نیرویی است که از سال قبل به آن وارد شده، آن را استحکام می بخشد. اگر چه هر سال با سال گذشته تفاوت دارد، اما از سالهای گوناگون مسائل و راه حلهایی را نیز به جا می گذارد و این حرکت به ترکیب جدیدی تبدیل می شود. به نظر براملد برنامه آموزشی باز سازی گرایان هم نیرویی تمرکزگرا است و هم غیر متمرکز تمرکزگراست، زیرا مردم جامعه را با هم در تحصیلات مشترک شرکت میدهد و غیر متمرکز است، زیرا از محیط مدرسه تا جامعه ای بزرگتر گسترش پیدا می کند. لذا، به تناسب ارتباط پویا بین مدرسه و جامعه توانایی انتقال فرهنگ را دارد.
 
در مورد برنامه های آموزشی، بازسازی گرایان برنامه آموزشی «جهانی» و فراگیر را با تأکید بر صداقت، برادری و عدالت ترجیح می دهند. آنها با برنامه های محدود و منطقه ای که تنها با اندیشه‌های یک محله یا جامعه خاص سر و کار داشته باشد، مخالف بوده به تحقیق در زمینه تاریخ جهان همچون بررسی آثار معاصر در ایالات متحده و سایر نقاط جهان علاقه مندند. سوگیری برنامه‌های آموزشی باید به سمتی باشد که در عمل شاگردان را به انجام طرحهایی از قبیل جمع آوری سرمایه برای امور ارزشمند، آگاه کردن مردم از مشکلات و مسائل اجتماعی، و استفاده از درخواستها و اعتراضات مشغول کند. شاگردان می توانند از کتابها مطلب بیاموزند، اما آنها همچنین می توانند از فعالیت هایی مانند افزایش تعداد رأی دهندگان، پژوهش درباره مصرف کنندگان، و مبارزه با آلودگی هوا مطلب بیاموزند که این امر آنها را قادر می سازد همزمان با یادگیری، مشارکت اجتماعی صحیحی نیز داشته باشند.
 
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص303-301، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387