یکی از پرخاطره‌ترین دوره‌های زندگیِ آقایان، دوران خدمت سربازی است. دورانی که پر است از خاطرات شیرین و تلخ. پست دادن‌های نیمه‌شب‌های زمستانِ سردِ مناطقِ سردسیر و یا ظهرهای داغ و شرجیِ تابستانِ مناطقِ گرمسیر. دل‌تنگی روزهای اول و صمیمیت روزهای آخر، اتفاقات ریزودرشت و شوخی‌ها و رفاقت‌ها و حتی تنبیه‌ها و سختی‌ها. بهانهٔ تمامی آن خاطرات، واقعیتی است به نام خدمت به میهن. در هرکجای کشور که این خدمت انجام شود و در هر نهاد و اداره‌ای، باز خدمت به میهن است و مقدس.
 
البته اهمیت نقشِ سربازها، بسته به محل خدمتشان تفاوت‌های زیادی باهم دارد. اهمیت نقش آن سربازی که در پادگان‌های سرسبز شمال وظیفهٔ آبیاری به گل‌ها را دارد، با سربازی که در مناطق خطرناک مرزی باید مراقب ورود و خروج اشرار و قاچاقچی‌ها باشد، اصلاً قابل‌مقایسه نیست. یقیناً هیچ‌کدام نباید در خدمتِ مقدسشان سستی کنند؛ اما سستیِ سربازِ اول نهایتاً منجر به پژمرده شدن چند شاخه گل می‌شود ولی سستیِ سربازِ دوم، به قیمت از بین رفتن امنیت یا اقتصاد و یا سلامت کشور تمام می‌شود.
 
این یک قانون است! کسی که وظیفهٔ انجام کار بزرگی را قبول می‌کند، نباید خوشحال باشد که مسئولیت مهمی پیداکرده و مدیریت اموری را به دست آورده و زیردستانی دارد که می‌تواند آن‌ها را امرونهی کند. بلکه باید تمام هوش و حواسش را بگذارد پای آن کار تا مبادا کوچک‌ترین اشتباهی در انجامش پیش بیاید؛ زیرا هر مقدار ارزش کاری بیشتر باشد، هزینه و تاوان اشتباه در آن کار بیشتر و سخت‌تر خواهد بود. البته متاسفانه این روزها کمتر کسی به این مساله توجه می‌کند و فراموش می‌کند که معنای مسئول، یعنی کسی که از او در مورد کارهایش سؤال می‌شود و مورد بازخواست قرار می‌گیرد! تصور برخی مسئولین اتفاقاً دقیقاً در نقطهٔ مقابل است و فکر می‌کنند حالا که مسئول هستند، دیگر کسی حق ندارد حتی در مورد انجام‌وظیفه‌شان از آن‌ها سؤال کند، بازخواست که به جای خود.
 
حضرت فاطمه زهرا (س)، در خطبهٔ فدکیهٔ خود، خطاب به کسانی که در مسجد جمع شده بودند و در سکوتی مرگبار، شاهد آن جنایت بزرگ در حق ایشان و تمامی شیعیان و حتی مسلمانان بودند، مسئولیت بسیار مهم و بزرگی که بر عهده داشتند، یادآور شد و آن‌ها را هشیار کرد که علاوه بر نام و مقام مسلمان بودن و ادعای پیروی از پیامبر (ص)، وظایف بسیار سنگینی بر دوش‌شان است که اگر در انجامش سستی کنند، تاوان سنگینی خواهند داد.
 

خطبه فدکیه:

ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قَالَتْ: أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ حَمَلَةُ دِینِهِ وَ وَحْیِهِ وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الْأُمَمِ زَعِیمُ حَقٍّ لَهُ فِیکُمْ وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَیْکُمْ؛[1]
 
سپس حضرت فاطمه زهرا (س) رو به کسانی که در مسجد بودند کرده و فرمود: ای بندگان خدا! شما پرچم‌داران امر و نهی او و حاملان دین و وحی او و امین‌های خدا بر یکدیگر و مبلّغان او به‌سوی امّت‌ها هستید. [پیامبر(ص)] زمامدار حق در میان شما بوده و پیمانی از پیشاپیش به‌سوی شما فرستاده است.
 
پینوشت:
[1] طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص: 99.