انقلاب بيدارساز (5)

نويسنده:سيد مهدي طاهري




نقش انقلاب اسلامي ايران در بيداري جهان اسلام

5. خاورميانه

5. 1. عراق: عراق به عنوان يك كشور مهم عربي با اكثريت شيعي، كانال مناسبي براي حضور و صدور انقلاب اسلامي در جهان عرب به شمار مي رفت؛ بدان خاطركه شيعيان عراق با رژيم بعث درگير بودند و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، تاثيري عميق و سريع در ميان شيعيان عراق بر جاي گذاشته و در اين راستا ايجاد سازمان هاي مخالف و انقلابي شيعي در اين كشور، تهديدي جدي براي ثبات رژيم بعثي بود . (شيرازي 68:1384) از همان روزهاي اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كه رهبران انقلابي ايران آشكارا از صدور انقلاب سخن مي گفتند، اعتراضات مردمي در عراق گسترش يافت و «آيت الله صدر» در عراق نقشي را بر عهده گرفت كه امام خميني در ايران عهده دار آن بود. با فتواي تحريم عضويت در حزب بعث توسط آيت الله صدر كه رهبري شيعيان عراق را برعهده گرفته بود، (امرائي:1383 212) به نظر مي رسيد شيعيان عراق بيش از هر كشور ديگري مشتاق الگو برداري از انقلاب ايران هستند .
شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر و خواهرش بنت الهدي صدر در اوايل فروردين ماه 1359 باعث شد تا امام خميني در پيامي از ارتش و ملت عراق درخواست قيام جهت سرنگوني دولت صدام را نمايد كه ( حسيني زاده:1386 335 - 336 ) بدين ترتيب مبارزات عليه رژيم بعث در اين كشور شدت گرفت كه اوج اين فعاليتها در تقابل « حزب الدعوه اسلامي» با رژيم بعث و شكل گيري «مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق» با هدف مبارزه با حكومت بود، ( ملكوتيان 1382 : 275) كه اين وضعيت، صدام و ساير رهبران مستبد كشورهاي عربي را آشفته مي كرد . با شدت قيام ها عليه صدام، وي انقلاب ايران را بزرگ ترين فرصت و تهديد براي نظام خود تلقي نموده و سرانجام با تمام قوا به ايران حمله كرد . گرچه ظاهرا موضوع اختلافات مرزي به عنوان دليل اصلي تجاوز عراق به خاك ايران محسوب مي گردد؛ اما در واقع تجاوز عراق عليه ايران نتيجه نارضايتي قدرت هاي بين المللي و منطقه اي از انقلاب اسلامي و نگراني از گسترش آن به منطقه و حمايت از منافع دولت هاي محافظه كار عربي بود . (بخشايشي اردستاني :1379 97 )
5. 2. عربستان: از جمله حركت هاي مسلمانان منطقه كه تحت تاثير انقلاب اسلامي در نخستين سال پس از انقلاب صورت گرفت، بروز نا آرامي و طغيان اخوان المسلمين عربستان در نوامبر 1979 ميلادي در اعتراض به پادشاهي سعودي بود كه گرچه ارتباط مستقيمي بين اين واقعه با ايران نبود؛ ولي بازتاب رواني انقلاب، عاملي موثر در اين واقعه بوده است ( اسپوزيتو1382 : 117) . در اين واقعه كه با رهبري «جهيمان العتيبي» شكل گرفته بود، مسجد الحرام توسط مبارزان سني به مدت دو هفته تصرف گرديد و در حالي كه حكومت عربستان از واقعه تصرف مسجدالحرام سر در گريبان بود، در همان زمان واقعه ديگري در استان ثروتمند «الاحساء» و استان «قطيف» اتفاق افتاد كه به دنبال آنها نيز شورش هاي ديگري نيز به وقوع پيوست كه در اين قيام ها شيعيان عربستان با الهام از انقلاب ايران، از تبعيض حكام سني آزرده خاطر بوده و خواهان توزيع عادلانه در آمد نفت و خدمات عمومي بودند و حكام عربستان نيز جهت مقابله با قيامهاي شيعيان، ضمن اتخاذ سياست مبتني بر تحبيب و رفع برخي كاستي ها، نارضايتي هاي موجود را با شدت بيشتري سركوب نمودند تا از تاثيرهاي انقلاب ايران جلوگيري به عمل آورند . ذكر اين نكته ضروري است كه در راستاي جلوگيري از صدور انقلاب اسلامي ايران، عربستان از مهم ترين كشورهاي تامين كننده هزينه جنگ عراق بود كه براي تامين امنيت خود، با حمايت مستقيم آمريكا و همراهي كشورهاي عربي ،اقدام به تاسيس «شوراي همكاري خليج فارس» نمود .
5. 3. بحرين: كشور بحرين در ميان ممالك عربي خليج فارس، به لحاظ جمعيت بالاي شيعيان و سابقه بنيادگرايي شيعه در اين كشور، كانون رستاخيز شيعه بوده و همواره بين آنها با دولت مركزي خصومت وجود داشته است . بدنبال انقلاب اسلامي، شيعيان اين كشور به عنوان يك جنبش نيرومند در اين كشور ظاهر شده و با تاثير پذيري از انقلاب اسلامي و همچنين حمايت از سوي انقلابيون ايراني، حركات چندي بر عليه حكام خود انجام دادند كه از جمله آنها سخنراني «هادي مدرسي» در سال 1979 بود كه منجر به شكل گيري دو تظاهرات علني در روزهاي 17 اوت (به بهانه روز قدس) و روز 19 اوت (اعتراض به بازداشت مدرسي) شد كه در نهايت نيز اخراج وي در 31 اوت را به همراه داشت . (محمدي 1385 : 202 )
در آوريل 1980 بدنبال تاييد تلويحي اعدام آيت الله صدر توسط رژيم عراق از جانب حكام بحرين، دوباره منازعات در اين كشور شدت گرفت كه در پي آن نيروهاي دولتي نيز هرگونه تظاهرات از ناحيه شيعيان بحرين را سركوب كردند . (محمدي 1385 192:) همچنين با حمله عراق به ايران و به دنبال آن پيوستن بحرين به پيمان امنيتي با عربستان و در نهايت تشكيل شوراي همكاري خليج فارس، گرچه تا حدود زيادي صدور انقلاب در اين كشور مهار شد؛ ولي با اين حال ريشه ها و زمينه هاي لازم براي طغيان در كشور بحرين همچنان وجود داشته و در مقابل نيز برخوردهاي خشونت بار نيروهاي دولتي بحرين با شيعيان اين كشور كه به نوعي معلول محروميت اكثريت شيعه در برابر اقليت حاكم سني بود، با جديت تمام همراه بود كه از جمله آنها سركوب كودتا توسط «جبهه اسلامي براي آزادي بحرين» در سال 1981 بود. (ملكوتيان 275:1382) علي رغم سركوب مخالفت هاي شيعيان كه غالب آنها به ايران نسبت داده مي شد، ولي با اين حال هنوز اين قيام ها ادامه داشته و مهم ترين آنها سركوب سال 1994 بود كه با وجود مهار اين جنبش، شيعيان بر استمرار قيام تا موافقت دولت به برگزاري انتخابات پارلماني تاكيد كرده ( محمدي1385 : 193 ) و در نهايت حاكمان بحرين بدليل ترس از حركت هاي اصلاح گرايانه در چند سال اخير، با اعطاء آزادي هاي بيشتر به مردم بحرين و امكان انتخاب نمايندگان شيعه در مجلس ملي به اين قيامها خاتمه دادند .
5. 4. كويت: حكومت كويت كه رژيم حاكم بر ايران در قبل انقلاب را يك قدرت منطقه اي حافظ وضع موجود و يك متحد تلقي مي كرد، هرگز مايل نبود كه وضعيت سياسي امنيتي موجود در منطقه به گونه اي تغيير كند كه تاثيري منفي بر حكومت، تماميت ارضي و امنيت ملي كويت داشته باشد و در همين راستا بود كه مسئولان كويتي از ورود امام خميني به كويت ممانعت به عمل آوردند .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، مسئولان كويتي كه به حفظ وضع موجود در منطقه خليج فارس تمايل داشتند، همانند ساير كشورهاي منطقه با انقلاب اسلامي بسيار احتياط آميز برخورد كرده و مجبور به تغيير سياست ها و برقراري روابط دوجانبه با ايران گرديدند.(محمدي 182:1385) اقليت شيعي كويت و ايرانيان مقيم كويت پس از پيروزي انقلاب، از تغييرات بوجود آمده در ايران و استقرار نظام مذهبي استقبال كرده و حجت الاسلام «عباس مهري» كه از خويشاوندان امام خميني بود، ابتكار عمل را در كويت بدست گرفت . علي رغم اخراج وي از كويت به دليل ايراد سخنراني هاي سياسي، شيعيان كويتي در قالب نهضت سياسي «حزب الله كويت» سازماندهي شده (ملكوتيان :1382 276) و دست به شورش هايي زدند كه از جمله آنها اقدام به بمب گذاري ها و فعاليت هاي ضد دولتي در نزديكي سفارت خانه هاي آمريكا و فرانسه بود كه البته ايران هرگونه دخالت در اين حملات را تكذيب كرد. (امرائي224:1383) مسئولان كويتي نيز براي حل اين جريانات و جلوگيري از تبديل اين مخالفت ها به انقلاب، مبادرت به اخراج ايرانيان مقيم كويت نموده و پس از مدتي نيز با افتتاح مجلس ملي و استفاده از وزراي شيعي اقدام به كنترل اين مخالفت ها نمودند. (محمدي 189:1385)
5. 5. سوريه: تاثير انقلاب اسلامي ايران در سوريه نسبت به تمامي كشورها ويژگي كاملا مجزايي داشته و محسوس ترين نمود اين انقلاب، تبديل دو دولت به متحدان استراتژيك بوده است . پديده صدور انقلاب به عنوان اولين پيام انقلاب اسلامي، به طور متعارف شيوه اي براي اتحاد و جذب امت اسلامي در نفي دولت هاي مستبد و وابسته در جهان اسلام و دنياي عرب بود . لذا در اين راستا هم گرايي انقلاب اسلامي ايران با دولتي كه رسما پايبندي ايدئولوژي ناسيوناليستي - سوسياليستي بعث بود، بر خلاف عرف مي نمود. (حشمت زاده :1385 126) اين اتحاد استراتژيك بدان خاطر بود كه حمايت ايران و سوريه از لبنان و فلسطين در برابر اسرائيل، اتخاذ جبهه واحد در مبارزه عليه صهيونيسم و مخالفت هر دو در برابر گسترش فعاليت نظامي آمريكا در خليج فارس و ايجاد پايگاه در اين منطقه و همچنين نيازهاي اقتصادي دو كشور باعث تشديد علاقه مندي دو كشور گرديد . ( نادمي 1373 : 76 - 79 ) ، البته اين همكاري ها تا حدي بود كه حتي برخي گروه هاي اسلام گراي سوريه ، از جمله «اخوان المسلمين» كه تحت تاثير انقلاب اسلامي فعاليت خود را گسترش داده بودند، به دليل گسترش روابط ايران و سوريه، با گرايش به رژيم صدام حسين، حملات تبليغاتي خود را عليه جمهوري اسلامي ايران آغاز كردند . ( محمدي 1385 : 215 - 216 )
5. 6. فلسطين: از آنجايي كه يكي از آرمان هاي اصلي انقلاب اسلامي حمايت از مظلومان جهان بود، لذا مسئله فلسطين از همان ابتدا در صدر اهداف نظام قرار گرفت و سياست خارجي ايران نيز براساس دفاع از فلسطين و تقابل با اسرائيل تا محو نهايي آن شكل گرفت ( شيرودي، 1385 : 394 ) و اين در حالي بود كه ايران پيش از انقلاب اسلامي يكي از كشورهاي حافظ منافع رژيم صهيونيستي بود؛ ولي پس از انقلاب به كانون مبارزه تبديل گرديد و پرچم مبارزه اي كه سران كشورهاي عربي با امضاي پيمان كمپ ديويد به زمين گذارده بودند، ايران آن را دوباره بدست گرفته و توجه فلسطيني ها را به برخورداري توانايي لازم در گرفتن حق خويش جلب نمود . (شقاقي سال 23:17) ايران تا به حال براي كمك به مردم فلسطين اقدام هايي بسياري انجام داده كه بخشي از آنها عبارتند از: پذيرش مقامات بلند پايه فلسطيني در روزهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامي، تبديل كنسولگري اسرائيل به سفارت فلسطين، اعلام آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز جهاني قدس، ارائه كمك هاي مالي و انسان دوستانه، حمايت ها و پشتيباني هاي ديپلماتيك و سياسي، مخالفت با طرحهاي سازش و صلح، تاسيس صندوق حمايت از مردم فلسطين و ...
اقدام هاي انجام گرفته در خصوص مسئله فلسطين، بازتاب هايي را به همراه داشته كه مهم ترين آنها عبارتند از : اعلام موجوديت دو گروه «جهاد اسلامي» و «سازمان مقاومت اسلامي يا حماس» بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، دفاع آشكار جهاد اسلامي از ايران و الگو گرفتن از آن، الگو گرفتن حماس از روش حزب الله لبنان در تقابل با اسرائيل، حضور گسترده و فراگير مردم فلسطين در مبارزه عليه اسرائيل، تكيه بر آرمان اسلامي در نجات ملت فلسطين و پرهيز از الگوهاي متكي بر ناسيوناليسم ( شيخ الاسلام 1374 : 11 ) و جنگ هاي رهايي بخش چپ، كمرنگ شدن اتحاد و ائتلاف با قدرت هاي جهاني از سوي گروههاي اسلام گرا و كسب قدرت آنها در عرصه سياسي و نظامي .
5. 7. لبنان: كشورلبنان مناسب ترين محل براي پذيرش انديشه هاي انقلاب اسلامي بود و اين انقلاب به رهبري امام خميني به اتفاق همگان تاثير مستقيمي بر لبنان، به خصوص شيعيان اين كشور داشته است . سرنگوني حكومت پهلوي در ايران، تبديل به الگويي براي مبارزه عليه اشغال و بي عدالتي در جامعه لبنان شده و شيعيان در اين كشور با كنارگذاردن برخي الگوها همچون ناصريسم و اتخاذ الگوي شيعي برگرفته از ايران، به مبارزه براي كسب حقوق خود در جامعه لبنان پرداخته ( امرائي1383 : 236 ) و در اين راستا گروه هاي اسلامي شيعه، مانند جنبش «حزب الله» و «امل» و حتي برخي گروه هاي اسلامي سني، مانند جنبش «توحيد اسلامي»، تحت تاثير مستقيم انقلاب ايران رشد كرده اند كه در نتيجه اكنون لبنان نه تنها كانال حضور انقلاب اسلامي در كل جهان عرب است؛ بلكه به مهمترين كانال جهت اثرگذاري بر مسئله قدس، فلسطين و منازعه اعراب و رژيم صهيونيستي تبديل شده است. در اين راستا نقش موفق شيعيان در صحنه داخلي لبنان و تقابل با اسرائيل در دهه هاي اخير، به طور قطع انعكاس عملي انقلاب اسلامي ايران در لبنان تلقي شده و انقلاب ايران زمينه ساز نهضت شيعي و الهام بخش رهايي مردم مناطق جنوب اين كشور بود كه در اين راستا با خروج اسرائيل از جنوب لبنان در سال 2000 و پذيرش قطعنامه 1701 از سوي اسرائيل در سال 2006، چنين تلقي ميشود كه «حزب الله» و «مقاومت اسلامي» به عنوان بازوي انقلاب اسلامي، توانسته با الهام از انقلاب، ايدئولوژي اسلامي و نظريه ولايت فقيه، علاوه بر اخراج اسرائيل از جنوب اين كشور به يك نيروي نظامي و سياسي موثر در اين كشور تبديل شده، به گونه اي كه در حال حاضر مي توان مدعي شد كه بدون در نظر گرفتن نظرات و خواسته هاي آنان، دستيابي به هرگونه توافق در جامعه فرقه اي طائفه اي لبنان ممكن نميباشد.

نتيجه گيري

جهان اسلام در طي قرون گذشته شاهد ظهور جريانات مختلف فكري و سياسي زيادي بوده كه عمدتا در پاسخ به اوضاع بحراني جهان اسلام شكل گرفتند؛ بدان خاطر كه پس از گسترش نفوذ غرب بر جوامع اسلامي، يك نوع آگاهي در ميان مسلمانان براي كسب استقلال از غرب شكل گرفت كه انديشمندان براي حفظ هويت اسلامي، در صدد بازگشت به اسلام براي رهايي از اين وضع برآمدند .
در اين راستا انقلاب اسلامي ايران به عنوان يكي از رخدادهاي متمايز در عرصه بيداري اسلامي، نقطه عطفي در تاريخ تحولات سياسي اجتماعي دنياي معاصر محسوب گشته كه تغييرات زيادي را به همراه داشته است . اين انقلاب در شرايطي به وقوع پيوست كه كمتر كسي آن را در شرايط انقلابي تصور مي نمود؛ بدان خاطر كه برآوردهاي ناشي از وضعيت جهاني در دوران دو قطبي و حمايت غرب از نظام حاكم بر ايران، بيانگر آن بود كه تحولات دهه 1980 در ايران در نهايت به ثبات نسبي ختم مي گردد .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران با تكيه بر ايده اسلام سياسي، به تدريج اين ايده بدليل افكار آرمان گرايانه و طرح ارزش هاي جديد در عرصه بين الملل، در تقابل با غرب و شرق قرار گرفته و منافع غالب كشورها را نيز به خطر انداخت . علي رغم فشارهاي شديد قدرت هاي بين الملل و ساير دولت ها در مقابله با اين انقلاب، اما انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني (ره)، توانست با تكيه بر تفكر اسلام سياسي، نقش اسلام و مسلمانان را در عرصه هاي مختلف برجسته ساخته و عنصر هويت اسلامي را به عنوان واقعيتي پذيرفته شده در برابر هويت جهان شمول غرب قرار دهد .
بررسي ابعاد تاثيرگذاري اين انقلاب در سطح جهان اسلام، حاكي از آن است كه علي رغم مخالفت بسياري از دولت هاي اقتدارگراي اسلامي، جمهوري اسلامي ايران در راستاي تعالي اهداف خود، با سعي و تلاش فراوان توانست تا مسلمانان جهان را در مسير بازيابي هويت اسلامي خويش قرار داده و بررسي هاي موجود در اين زمينه بيانگر آن است كه اين انقلاب بزرگ، تاثيرهاي متفاوتي را در سطح جهان اسلام داشته است كه عبارتند از :
بازتاب ملموس و چشمگير، تقويت و شتاب بخشيدن به جريان هاي سياسي اسلامي، برانگيختن ايدئولوژي و تفكر سياسي اسلامي و فراهم شدن بهانه براي برخي از حكومتها در سركوب جنبش هاي اسلامي مخالف .
منبع: http://www.pegahhowzeh.com