از زیبایی‌های ممتاز وجود آدمی، برخورداری از توانایی اندیشه، استدلال یا همان توانایی عقلانی است. از دیدگاه اسلام، مهم ترین وسیله صعود برای طی مراحل عالی و نیل به زیبای مطلق، عقل است. توجه و عنایت خاص الهی به هدایت انسان از راه شناخت عقلانی، در بسیاری از آیات و روایات به شکل های گوناگون بیان شده است، و تعالیم اسلام تأکید می کنند که برای نیل به سعادت، بهره گیری از شناخت عقلانی اجتناب ناپذیر است.
 
نخستین زینت و زیبایی انسان در ارتباط با خویشتن تعقل است. امام علی (علیه السلام) می فرماید: زینة الرجل عقله؛ «زینت و زیبایی مرد، عقل اوست». عقل انسان می تواند در گستره فرهنگ زمانه و نیازهای برخاسته از آن، به درک لایه های ناشناخته دین و حقایق پنهان آن کمک کند و راههای جدیدی برای بهره گیری از گنجینه دین ارائه دهد. بر این اساس، از انسان انتظار می رود از این استعداد خدادادی بهره گیرد و با ذکاوت و دقت مسائل را تجزیه و تحلیل کند. 
 
خرد بر همه نیکویی‌ها سر است ... تو چیزی مدان کز خرد برتر است
 
درواقع، عقل که حجت درونی و باطنی است، کانونی برای پرورش مستدل فطریات انسان به شمار می آید. بر همین اساس، حضرت رسول می فرماید: قوام المرء عقله؛ «جان مایه آدمی، خرد اوست». به عبارت دیگر، عقل انسان، خمیرمایه و زمینه مناسب برای گرایش های گوناگون است، و اگر فطرت آدمی با تلاش های عقلانی هماهنگ شود، عقل آن را شکوفا می کند و خود نیز رشد بهنجار می یابد، و در این صورت، عقل فطری و الهی حاصل می شود. از این رو، در قرآن تعقل و تفکر، هدف و غایتی برای بیان آیات عنوان شده است.
 
عقل، نعمت زیبا و ارزشمندی است که وجودش، تحقق بسیاری چیزها را به دنبال دارد. به قول خواجه عبدالله انصاری: «همه داری اگر خرد داری»؛ «الهی، آن را که عقل دادی، چه ندادی، و آن را که عقل ندادی، چه دادی؟» امام علی (علیه السلام) در بیان جالبی می فرماید: جبرئیل پیش حضرت آدم آمد و گفت: «ای آدم، من مأمورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی را بگزینی و دوتا را وا نهی». آدم گفت: «ای جبرئیل، آن سه چیز کدام اند؟» گفت: «عقل، حیا و دین». آدم گفت: «عقل را برگزیدم». جبرئیل به حیا و دین گفت: «شما برگردید و او را وا نهید». گفتند: «ای جبرئیل، ما دستور داریم همراه عقل باشیم». گفت: «اختیار با شماست، و بالا رفت».
 
 عقل به معنای خرد و خردمندی (نیروی تشخیص و سنجش و فهم و انقیاد و فعالیت و درک مسئولیت) است که به نیکی و خوش رفتاری می گراید. عقل مجردی که حکیمان صادر اولش میدانند، حقیقت زیبا و نوریهای است که همه چیز در آن منکشف است و پیرو مطلق حق است و مصدر هر نیکی است، و به همین معنا بر خاتم انبیا منطبق است؛ چه آنکه هر دو حقیقت را یکی دانیم، یا دومی را نماینده تام حقیقت اول شناسیم؛ چنان که نیروی معنوی تابنده و درخشان مؤمن هم که واجد عقل منظور در حدیث پیشین است، همین آثار را نشان میدهد: خوب می فهمد و می سنجد؛ خوب کار می کند و پیروی می نماید و درک مسئولیت می کند؛ و کردار و پندار نیک شعار اوست.
 
نیروی تشخیص زشت و زیبا: نیروی تشخیص زشت و زیبا، از تواناییهای عقل، و از تلاش‌های حوزه شناختی آن به شمار می آید. به قول فرخی، شاعر ایرانی: «کار بخرد همه زیبا بود و اندر خور». خوب و بد هم که متکلمان از آن به حسن و قبح عقلی تعبیر می کنند، وقتی است که عقل با نیرویی که دارد، بعضی را به جا و به موقع و مفید و متناسب و هماهنگ تشخیص می دهد و می پسندد و (می تواند سعادت را به عنوان کمال مطلوب به هر کمال طلبی بنمایاند)، و پاره ای را بیجا و تحسین ناشدنی و ناموافق با هستی مطلق و ناملایم با کمال مطلوب تشخیص می دهد و زشت و بد میداند و این، اساس قاعدة تحسین و تقبیح عقلی است که یکی از مباحث عمدة علم کلام و اصول شمرده می شود. فردوسی گفت : از شمشیر دیوان، خرد جوشن است... دل و جان دانا بدو روشن است .
 
دستاوردهای معرفتی حضور خدا (از منظر قرآن): انسانی که از منظر تعقل و خردگرایی به خود و خدا و سپس به جهان می نگرد، دستاوردهای فراوانی از حضور آن موجود والا در دستگاه معرفتی خود می یابد. انسان دین دار، جهان را دارای منشأ واحدی می داند که نه تنها آن را به وجود آورده (الله خالق کل شیء)، بلکه همیشه آن را اداره می کند (وهو على کل شیء وکیل) (وهو رب کل شیء). با توجه به این نگرش، رابطه او با خالق، با دیگر روابط انسانی‌اش تفاوت اساسی خواهد داشت و تمام حوزه های معرفتی، انگیزشی و رفتاری او را در برمی گیرد؛ زیرا او به معرفتی دست می یابد که تمام زندگی اش را تحت تأثیر قرار میدهد؛ از قبیل:
 
١. تکیه بر او کفایت می کند: وتوکل على الله وکفى بالله وکیلا؛
 
٢. اعتماد بر کسی که قدرت و مهربانی را با هم دارد: وتوکل على العزیز الرحیم
 
٣. او بر هر کاری توانایی دارد، و سررشته همه کارها در دست اوست: ربنا علیک توکلنا وإلیک أنبنا وإلیک المصیر. ألا إلى الله تصیر الأمور؛ ولله غیب السماوات والأرض وإلیه یرجع الأمر کله فاعبده وتوکل علیه وما ربک بغافل عما تعملون؛
 
۴. حد و مقدار را او تعیین می کند، چون گنجینه‌های جهان در دست اوست: وإن من شیء إلا عندنا خزائنه وما ننزله إلا بقدر معلوم إنا کل شیء خلقناه بقدر.
 
۵. او در جایگاهی است که از همه حساب می کشد، بدون اینکه به کسی حساب پس دهد: لا یسئل عما یفعل وهم یسئلون .
 
۶ در اوج قدرت، خودکامه، هوس باز، منحرف و ستمگر نیست: إن ربی على صراط مستقیم إن الله لا یظلم مثقال ذره ولا یظلم ربک أحدا.
 
۷. تنها کسی است که مهربانی را بر خود واجب کرده است: کتب على نفسه الرحمة؛
 
۸- درخواست بندگانش را می پذیرد و به آنها نزدیک است: وإذا سألک عبادی عنى فإنی قریب أجیب دعوة الداع إذا دعان؛
 
منبع: اسلام و زیبایی‌های زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبی‌نیا،صص192-187، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391