ظاهر منافق خلاف باطن او

یکی از روش های منافقین ساختن ظاهری زیبا و جذاب از خود است چه در گفتار و چه در رفتار.

اگرچه کار منافق مخفی و پنهان است اما نشانه هایی دارد که از آن نشانه ها می توان او را شناخت، زیرا امام جعفر صادق (علیه السلام) به نقل از حضرت لقمان (علیه السلام) می فرمایند: "لِکُلِّ شَیءٍ عَلامَةٌ یُعرَفُ بِها ویُشهَدُ عَلَیها"، "هر چیزى، نشانه اى دارد که بدان شناخته مى شود و بر اساس آن، مورد گواهى قرار مى گیرد".

در این حدیث نشانه های برخی از افراد ذکر شده که یکی از آنها منافق است، می فرمایند: "لِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یُخالِفُ لِسانُهُ قَلبَهُ، وقَلبُهُ فِعلَهُ، وعَلانِیَتُهُ سَریرَتَهُ"، "منافق سه نشانه دارد: زبانش مخالف دلش، و دلش مخالف کارش، و ظاهرش مخالف باطنش است".[1]

از آنجا که انسان بیشترین تعامل را با دیگران به وسیله حواس پنجگانه دارد که یکی از آنها زبان است که انسان به وسیله آن با دیگران ارتباط برقرار می کند و ما فی الضمیر خود را به مردم می فهماند و از طرف دیگر یکی از ویژگی های انسان – که غالب حیوانات از آن برخوردار نیستند - دوگانگی است، یعنی او با قوای مختلف خود می تواند به نحوی سخن بگوید که توجه شنونده را به سخنان خود جلب کند، اما آن سخنان جالب و جذاب او خلاف قلب و عقیده او است و کارهایی را که در حضور مردم انجام می دهد قلب او مخالف آن کارهاست و نیز ظاهر او مخالف باطن اوست، لذا بیشترین سرمایه گذاری منافق در ابراز و نشان دادن چهره ای خلاف واقع از خود است. از سوی دیگر او سخنان و کارهایی نیز دارد که موافق قلب اوست، اما آن سخنان را مخفیانه به دوستان و همفکران خود می گوید و کارهایش را پنهانی و دور از دید مردم انجام می دهد.

کسی که دچار بیماری نفاق باشد به وسیله این توانایی خود، مردم را فریب می دهد و آنان را به سخنان و وعده های خود امیدوار می کند در حالی که گفته های او از قلب او سرچشمه نمی گیرد و هیچ تصمیمی برای عملی کردن وعده های خود ندارد، بلکه تمام سخنان او فقط کلماتی است بی روح و وعده هایی است بی نتیجه. مردم در انتظار عملی شدن وعده های او می مانند، اما وقتی که موعد فرا می رسد او با انواع بهانه تراشی ها به مردم وعده های جدید می دهد و در عین حال ظاهر آراسته خود را نیز با جلوگیری از بروز باطن خود حفظ می کند، در نتیجه آنها را با روش های متفاوت و جدیدتری می فریبد، زیرا ظاهر آراسته خود را حفظ کرده است که او هم در پی حفظ شخصیت خویش است و هم فریب دادن مردم.


نفوذ منافقین در جامعه اسلامی

انسان طبیعتاً چون به ظاهر بیشتر تکیه می کند و معیار برداشت و نتیجه گیری او از ظاهر بیش از باطن است، منافقین از این طبع انسانی سوء استفاده می کنند و خود را زیبا و آراسته جلوه می دهند و با سخنان جذاب و زیبای خود مردم را فریب می دهند. بدین جهت لازم است که انسان بصیرت خود را افزایش دهد و صرفاً به سخنان جذاب و ظاهر آراسته افراد بسنده نکند، بلکه با فکر عمیق تر و بصیرت بیشتر، مسایل را بررسی کند.

"وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ"، "و هرگاه آنان را ببینى، قیافه آنان تو را به شگفتی وامی‌دارد واگر سخن بگویند، [به قدرى جذّاب و زیباست که] به کلامشان گوش فرامی‌دهى، [امّا از درون،] گویا چوب‌هایى هستند [خشک و بى‌مغز و به هم] تکیه داده شده. [از شدّت ترس] هر ندایى را به زیان خود مى‌پندارند. آنان دشمنند. پس از آنان دورى کن! خدا آنان را بکشد! چگونه از حقّ منحرف مى‌شوند؟!".[2]

نفوذ منافقین در جامعه اسلامی مسئله ای است که از صدر اسلام تاکنون ادامه دارد. رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) می فرمایند: "نفاق مشتى اوباش و عمال اجانب نباید آقایان را در مقصد عالى خود سست کند و مسلماً نخواهد کرد. اسلام با این عناصر در طول تاریخ مواجه بوده و طبقه منافقین از صدراسلام تاکنون لکه ننگى بوده‌اند که خواسته‌اند مسلمانان حقیقى را از راه حق با حیله و تظاهر به اسلام باز دارند.".[3]

منافقین چون دارای دو چهره اند و در مواجهه با گروه های مختلف به رنگ آنها در می آیند، گاهی با بکارگیری انواع حیله ها و فریب ها در تار و پود جامعه و حکومت اسلامی نفوذ می کنند. منافقین از سویی با کفار و دشمنان اسلام ارتباط دارند و از سوی دیگر با مومنین. آنها برنامه های خود را از کفار دریافت کرده و با نفوذ در حکومت اسلامی و قرار گرفتن در سمت های حساس، برنامه های شیطانی خود را با بکارگیری انواع شیوه های نفاق، در جامعه اسلامی اجرا می کنند.


شکل های مختلف دورویی منافقین

اجرای برنامه های شیطنت آمیز منافقین به گونه ای است که اگر به صورت گفتار یا نوشتار در آید یا به شکل عمل، در هر سه صورت ممکن است دوگانگی و دورویی منافقانه آنها وجود داشته باشد.

توضیح آن این است که برنامه ای که کفار برای منافقین طراحی می کنند تا منافقین آن را در جامعه مسلمین اجرا کنند، اگر منافقین آن برنامه را در معرض مشاهده مسلمانان قرار دهند، واژگان و تعابیر آن برنامه نیز دو پهلو خواهد بود، یعنی به ظاهر کلماتی را استفاده می کنند که بیشتر بار معنایی مثبت دارد و خواننده را به خود جذب می کند، اما منظور کفار و منافقین از آن واژگان و عبارات به هیچ وجه جنبه مثبت آن نیست، بلکه کاملاً در جهت خلاف اسلام و شرع و انسانیت آن را طراحی کرده اند که باطن آن تخریب ارزش های، اما میان خودشان در طی جلسات مخفی با همفکران کفار خود همه آن واژگان، اصطلاحات و تعابیر مبهم و دو پهلو را کاملاً تعریف کرده اند و بکارگیری واژه های ظاهراً مثبت برای خدعه و فریب مسلمانان است.

حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) می فرمایند: "بدترین انحراف این است که انسان در ظاهر یک جورى نمایش دهد که واقعش برخلاف اوست. این نفاق است و نفاق از بدترین خبرهایى است که در قرآن مجید آمده. براى خود منافقین بخصوص یک سوره آمده است و براى غیر منافقین بالخصوص سوره نیست. البته براى کفار آمده که کفار منافقین هم هستند. بنابر این آنقدرى که اسلام تکیه کرده است بر اینکه منافقین را از بین ببرد یا اصلاحشان کند، براى کفار اینطور نیست. انسان مى‌داند با آدم کافر چه بکند، اما با منافقین نمى‌داند چه کند. زمان پیغمبر هم همین طور بوده است. و در اسلام از منافقین بیشتر تکذیب شده است و منافق اوضح مصادیق کفر است".[4]

 
پی نوشت ها:
[1] بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۰۶۔
[2] سوره منافقون، آیه ۴.
[3] صحیفه نور، خمینی، روح الله، ج۲۲، ص۱۱۴.
[4] صحیفه نور، خمینی، روح الله، ج۱۷، ص۱۳۳.