چارلز از گفته عمه خود بینهایت عصبانی و ناراحت شد ولی چیزی نگفت. نتیجة امتحان او عالی شد. دیگران قدرت تحمل چارلز را برای فقدان پدرش ستایش کردند. اما ماههای بعد او به طور غیر معمولی از اتفاقات جزیی نیز عصبانی میشد. او خیال می کرد هم سن و سالانش او را نادیده می گیرند. او از زندگی اجتماعی به طور فزاینده ای کناره گیری کرده بود و روز به روز از مطالعاتش کاسته می شد. از این رو نمراتش به تدریج افت کرد. معلم علوم چارلز که نگران این موضوع بود، برای یافتن علت افت تحصیلی چارلز را فراخواند و با او صحبت کرد.
 
مدت زمانی طول کشید تاچارلز توانست با احساسات عمیق فقدان عزیز خود کنار بیاید. یکی از مهم ترین نتایج مفید صحبت چارلز با معلمش آن بود که مشخص شد چارلز شرکت فعالی در مراسم سوگواری عمومی برای پدرش نداشته است، بنابراین به او آموخت مراسم مذهبی برای پدر را خودش انجام دهد. خطر آشکار دیگر آن بود که چارلز خیلی سریع به سمت نقش حمایتگر یک بزرگسال رانده شده بود. معلم أو این موضوع را به درستی تشخیص داد و به چارلز قدرت و توانایی هایش را جهت تحمل این موضوع یادآور شد و او را تشویق کرد که تمامی خاطرات پدرش را در ذهنش زنده نگه دارد. نگه داشتن عکسها و نامه های پدر چارلز از کارهای دیگر بود. از همه مهم تر معلم با شبیه سازی محیطی که فرد در آن از دست رفته است، زمان و مکان مناسبی را جهت صحبت کردن چارلز درباره مرگ پدرش مهیا کرد.
 
 همچون مثال فوق، احساسات فرد جوان مصیبت دیده ممکن است دچار تحولات نوینی گردد و حتی مهارت های جدیدی را در ذهن خود تداعی کند. در این روش فرد جوان کارهای غیر معمولی انجام می دهد. افت نمرات درسی چارلز و فعالیت کم چارلز در کارگروه‌های مدرسه تغییر بی رویه رفتار او با همکلاسی هایش، مثال های واضحی از این تغییر رفتار است. البته به طور معمول پس از گذشت چندی این رفتار تغییر کرده و فرد به حالت عادی خود باز می گردد.
 
به هرحال دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، همیشه کاملا بی خطر نیست و می تواند تجارب دردناک و وحشتناکی نیز به همراه داشته باشد که بایستی فرد به طور اساسی و اعتقادی با آنها مبارزه کند. این گفته بدین معناست که فرد جوان موفقیت ها و اتفاقات جدیدی را تجربه می کند، که باید مدل و الگوی زندگی خود را مطابق با آنها اصلاح کند.
 
سازگاری با واقعه مرگ در این مرحله، کودکان یا افراد جوان احتیاج دارند که خاطرات فرسوده را در ذهن خود زنده نگه دارند. با کمک افراد بزرگسال می توانند محیطی مناسب را در ذهن خود برای فرد فوت شده پرورش دهند. محیطی که آنها را قادر سازد در جهان هستی، فردی تأثیرگذار باشند. این حالت همیشه آسان به دست نمی آید به خصوص اگر شخص از دست رفته از دوستان نزدیک یا از خویشاوندان باشد. اصطلاح داشتن مکانی خاص در ذهن برای زنده نگهداشتن خاطرات فرد از دست رفته بدین معنی نیست که با خاطرات زندگی کنیم، بلکه باید ارتباط با دنیای حال نیز به خوبی حفظ و تقویت شود. حفظ خاطرات و مرور آنها به خاطر این است که هر چند از دست دادن عزیزان دردآور است اما نباید هرگز از دوست داشتن آنها هراس داشته باشیم. باید بپذیریم که چرخه زندگی همیشه ادامه دارد و ما نیز در این چرخه شرکت داریم و عزیزان از دست رفته ما نیز زمانی بخشی از این چرخه بوده اند.
 
به هر حال پذیرفتن و کنار آمدن با واقعه مرگ عزیزان وقت زیادی را طلب می کند، پس بی انصافی است اگر از کودکان انتظار داشته باشیم در مدت کوتاهی خود را با شرایط موجود وفق دهند. در واقع غیرممکن است که زمانی دقیق را برای وفق دادن یک نفر با آن مراسم مشخص کرد. مراسم سوگواری مدتی به طول می انجامد که باید در طی این مراسم از احساسات ظریف کودکان غافل نشویم. برداشت های ظاهری از مردن ممکن است احساسات حل نشدنی، ناامیدی، و غمگینی را در ذهن شفاف کودک پرورش دهد.

می توان به وضوح گفت که مراسم سوگواری زمانی به پایان می رسد که اوقات خوش زندگی و احساسات خوشبینانه کودک دوباره آغاز گردند. به هر حال احساسات غم و اندوه همیشه در ذهن کودک باقی می ماند و مهم این است که آنها را در مواقع آشکار شدن، شناسایی نماییم. تشخیص این احساسات یک عامل مهم و اساسی برای بزرگ ترها است.
 
ربکا آبرامز پدرش را در سن ۱۸ سالگی از دست داد. روزی در یک یادداشت به این موضوع اشاره کرد که غم از دست دادن یک عزیز چقدر دردناک است، و از اینکه وقت زیادی برای پذیرش این ضایعه سپری می گردد. او می نویسد: «آرزو می کردم یک نفر درباره مگر پدرم به من توضیح می داد. آرزو میکردم که یک نفر به بقیه بگوید که برای پذیرش غم از دست دادن پدری که ۱۸ سال کانون مرکزی زندگی من بوده است، یک ماه کافی نیست. در واقع شاید یک سال نیز برای برگشتن احساسات به حالت طبیعی زمان کافی نباشد.
 
منبع: مشاوره و حمایت از کودکان در برابر ناملایمات، سونیا شارپ و هلن کاوی، ترجمه: دکتر سوسن آقاجانبگلو، صص 54-52،  نشر ورجاوند، تهران، چاپ دهم، 1391