بهداشت فردی
بهداشت فردی به معنای نابودی و نابود کردن میکروب و باکتری نیست.
بهداشت فردی به معنای نابودی و نابود کردن میکروب و باکتری نیست. در یک مفهوم ساده، کودک اگر هنگام تولد، تماسی با میکروبهای هوا، دست های آلوده ماما، پستان مادر، لباس و ملحفه نداشته باشد، اولین زنجیره های مقاومت در برابر تهاجمات عناصر محیطی، مثل آلودگی های گوناگون، گرسنگی، تشنگی، فشارهای جسمی و روحی و نیازها شکل نمی گیرد. به عنوان نمونه بعضی ویتامین ها مانند ویتامین ب ۱۲، تنها و تنها به وسیله میکروب ها ساخته می شود، به طوری که اگر آنها نبودند انسان و حیوانات پستاندار بر اثر فقدان ویتامین مذکور دچار کم خونی خطیر و مهلک می شدند. از سوی دیگر میکروب های مفید موجود در محیط دهان و گلو و روده اجتماع میکروبی سالم و متعادلی در این مواضع به وجود می آورند که در آن جایی برای زندگی میکروبهای بیماری زای انسانی باقی نمی ماند.
بر اساس تئوری مقدار، مقدار و تنوع میکروب ها و باکتریها مشکل ایجاد می کنند. هنگامی که عضوی از بدن در معرض مقدار زیادی میکروب قرار گرفته و یا در تهاجم باکتریهای ناهمگون و غریبه قرار می گیرد، آلودگی و مرض ایجاد می گردد. میکروب های خطرناک و بیماری زا، هرگاه به تعداد فراوان در موضعی رخنه کنند، سدهای طبیعی بدن را می شکنند و ایجاد بیماری میکنند. در مثال پیشین، در نوزاد تازه تولد یافته این سد تقریبا وجود ندارد و آنچه نوزاد برای مبارزه با آلودگی ها با خود دارد، از مادر به عاریت گرفته و مواد عاریتی هم به زودی تمام می شوند. بنابراین، لازم است بدن کودک، خود را در مقابله با میکروب ها و ویروس های مزاحم زد و خورد کند.
این سدهای ایمنی صرفا مربوط به تولد و دوران کودکی نیست، بلکه دایم است و اگر فردی نتواند به گونه ای طبیعی این فرایند را تداوم بخشد، همواره بیمار است و احتمالأ عمری کوتاه تر دارد. این مطالب به معنای پذیرش دایم ویروس ها و میکروب ها نیست، بلکه به معنای نگاه داشتن حد بالایی از بهداشت و نظافت فردی است، تا خصوصا فرد بتواند با ایجاد تعادل بین عناصر مفید و مضر، از کارکرد مثبت باکتری ها و ویروس ها استفاده و از کارکردهای منفی آنها جلوگیری کند، یعنی همان کاری که واکسیناسیون انجام می دهد. امروزه واکسیناسیون شیوه مطلوبی است که در سنین اولیه عمر انسان، آمادگی گلبول های سفید را برای مبارزه و ایجاد ایمنی و مصونیت افزایش می دهد، اما روش اساسی و دایم ایجاد ایمنی، رعایت بهداشت و نظافت فردی است.
گر چه امروز به برکت واکسن ها، آبله ریشه کن شده، و از تلفات وبا و سرخک بسیار کاسته شده، رعایت بهداشت قبل و بیش از این ها می تواند به گونه ای مداوم جلوی بسیاری از بیماری ها را بگیرد. قرآن در باره نظافت و بهداشت جسم می فرماید: جامه خویش را پاکیزه ساز و از ناپاکی دوری گزین.
اسلام، که نماز را اصل اصول ایمان و عبادات قرار داد، وضو و تیمم را مبنای نماز تصویر کرده و بر اساس آن مسلمانان را در روز سه تا پنج بار به نظافت و شست و شوی اعضا و رعایت بهداشت وامی دارد. ای کسانی که ایمان آوردید چون به جهت نماز برخیزید، باید باوضو باشید، پس [اول] صورت و سپس دست ها را از آرنج تا سر انگشتان بشویید و نیز مقداری از سر و پاهایتان را تا برآمدگی آنها مسح کنید. یکی از اصولی که رعایت نکردن بهداشت آن، مشکلات زیستی را برای افراد - خصوصا زنان - رقم می زند، روابط جنسی - غریزی هنگام عادت است. قرآن مجید در این باره می فرماید: «از زنان در ایام حیض کناره گیری کنید و با ایشان آمیزش نکنید.»
قرآن کریم در چند آیه خوردن گوشت خوک و آشامیدن شراب را یک هنجار غیربهداشتی و حرام دانسته و مسلمانان را از آنها منع کرده. چیزی که در قرون جدید از دیدگاه علمی اثبات گردیده و پرهیز از آنها می تواند سلامت فردی و اجتماعی، جسمی و روانی را در جامعه تأمین کند. جز این نیست که شیطان با انجام این کردار و نوشیدن باده و قماربازی قصد دارد در میان شما دشمنی و عداوت برانگیزد و شما را از یاد خداوند و برپایی نماز بازدارد. بهداشت تن، مقوله ای وسیع از نظافت دست و صورت و استحمام و مسواک، تا مراقبت تن از حوادث و تقویت بدن و ورزش را شامل می گردد، که تبیین برخی از آنها نیاز نیست و شرح برخی از آنها بعدا خواهد آمد، اما قدر مسلم، توجه به اهمیت هر یک از این موارد، در تأثیر آنها بر سلامت و طول عمر آدمی است. مسئله اساسی عنایت و حساسیت فرد و مراقبه دایم است که باعث تداوم حیات می گردد.
بهداشت روان به معنای وجود نداشتن مشکلات روانی، با نابودی آنها نیست، بلکه سازش با فشارهای مکرر زندگی روزانه است. گرچه مقوله ای به نام روان، پروسه ای پیچیده و در عین حال اصلاح ناپذیر است، رعایت اصول معنایی در سطح نسبتا بالا، ضمانت های بهداشت روان را در سلامت، و تداوم حیات افزایش میدهد. فی المثل، هنگامی که جامعه بر اصولی مانند «مهر» و «مهربانی» تأکید می کند، به دلیل افزایش سطح آرامش روانی و کاهش مشکلات روحی در مباحث سلامت اجتماعی است. این سلامت اجتماعی، هدفی جز خوشبختی و سعادت، و نهایتا افزایش طول عمر ندارد، زیرا بشر در طی قرون تجربه کرده است نابسامانی های روحی، گاه تأثیرات بیشتری از مسائل جسمی دارد که نتیجه آنها کوتاهی عمر و قطع زود هنگام نسل است.
این مسائل امروزه در دنیا، خود را به صورت سکته های قلبی و مغزی بروز می دهد. برای گریز از این مصیبت، مهربانی و ارتباط دوستانه، و نیز محبت و صمیمیت، خصوصا با خانواده و اقوام، حرف اول را می زند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که با همسرانشان مهربان ترند، کمتر دچار انواع سکته ها به ویژه سکته قلبی می شوند محققان اعلام کرده اند: احتمال بروز سکته در افرادی که با همسرانشان رابطه خوبی ندارند تا ۶۴ درصد بیشتر است.
منبع: رمز سلامت و طول عمر، حسین حسنی، صص73-69، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}