اتفاقی که از نگاه ما بد و ناگوار است، ممکن است از نگاه فرد دیگری خوب و ارزشمند باشد؛ و یا اتفاقی که برای ما خوب و خوشایند است، از نگاه دیگری تلخ و تأسف‌بار. این تفاوت نگاه‌ها بستگی به میزان درک و فهم افراد دارد.
 
یک مثال روشن، دانشجوی تنبل و ضعیفی است که مدیر و معلمانش به خاطر پول‌های فراوانی که برای دانشکده و کلاس و مسئولین خرج می‌کند، همیشه نمراتش را در حد قبولی ثبت می‌کنند. از نگاه آن دانشجو، یک اتفاق خوب و خوشایند در حال رخ دادن است، چراکه بدون درس خواندن و تلاش و کوشش و فشار آوردن به مغزش، به نمراتی که دوست دارد می‌رسد و مدرکش را هم می‌گیرد؛ لذتی دل‌چسب و بی‌دردسر. اما اگر همین اتفاق به گوش پدر باتجربهٔ آن دانشجو برسد، او را عصبانی و ناراحت می‌کند، چراکه می‌داند برای موفقیت در زندگی و کسب‌وکار تنها مدرک ملاک نیست. اگر پسرش مدرک فوق تخصص هم داشته باشد ولی سواد و دانش نداشته باشد، پس از چند مدت کار کردن، بی‌کفایتی‌اش را همه‌جا جار می‌زنند و دیگر هیچ‌کسی به او مراجعه نخواهد کرد و حتی ممکن است با شکایت مراجعه‌کنندگان قبلی، پایش به محاکمه و زندان هم باز شود.
 
این تفاوت نگاه، محصول تجربه است و دقت و البته آینده‌نگری. حاکمان و مدیران و تمامی کسانی که درجایی مسئولیتی دارند، بیش از دیگران نیازمند این نوع نگاه هستند چراکه همه می‌دانند که پست و مقام ماندنی نیست و نهایتاً تا دم مرگ همراه انسان است و پس‌ازآن، در دادگاه عدل الهی بازخواست و محاکمه خواهند شد.
 
حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه، بعد از استدلال‌های متقن و محکمی که ادعایش را کاملا اثبات و ادعای دشمنان را کاملا ابطال کرد، از راه انذار وارد شد؛ چرا که می‌دانست این جماعت فریب‌خورده، بیشترشان حق را می‌دانند ولی از روی عناد و دنیاپرستی، با آن مخالفت می‌کنند. از همین رو مسلمان‌نماهایی که فریب قدرت چندروزهٔ دنیا را خورده بودند و برای تثبیت حکومت ظالمانه‌شان، حاضر به انجام هر جنایتی بودند، انذار کرد. انذار نسبت به قیامتی که فرا رسیدنش حتمی است و در آن روز پیامبر (س) دادستان است و خداوند حاکم و داور عادل، و البته پشیمانی هم هیچ سودی ندارد.
 

خطبه فدکیه:

فَدُونَکَهَا مَخْطُومَةً مَرْحُولَةً تَلْقَاکَ یَوْمَ حَشْرِکَ فَنِعْمَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الزَّعِیمُ مُحَمَّدٌ وَ الْمَوْعِدُ الْقِیَامَةُ وَ عِنْدَ السَّاعَةِ «یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ»‏[1] وَ لَا یَنْفَعُکُمْ إِذْ تَنْدَمُونَ وَ «لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ»‏[2] «مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ‏»[3]؛[4]
 
اینک این تو و این شتر، شتری مهار زده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر که با تو در روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد. چه نیک داوری است خداوند و نیکو دادخواهی است پیامبر و چه نیکو وعده‌گاهی است قیامت و در آن ساعت و آن روز اهل باطل زیان می‌برند و پشیمانی به شما سودی نمی‌رساند و برای هر خبری قرارگاهی است، پس خواهید دانست که عذاب خوارکننده بر سر چه کسی فرود خواهد آمد و عذاب جاودانه، چه کسی را شامل می‌شود.

پینوشت:
[1] سوره جاثیه، آیه 27.
[2] سوره انعام، آیه 67.
[3] سوره زمر، آیه 40.
[4] طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص: 102.