انسان‌ها با قرار گرفتن در شرایط غم و اندوه، برخوردهای متفاوتی از خود نشان می‌دهند. بعضی‌ها دست‌وپایشان را گم می‌کنند و برخوردهایی می‌کنند که حتی تصورش هم سخت است. کافی است سری به بیمارستان‌ها و یا قبرستان‌ها بزنید تا گوشه‌ای از این قبیل برخوردهای عجیب‌وغریب را ببینید. در بیمارستان مادری را می‌بینید که بچه‌اش بعد از انجام چند عمل جراحی ناموفق، از دست رفته و مشغول ناله و زاری است و در این میان حرف‌هایی می‌زند که از ناشکری رد شده و به حد کفرگویی می‌رسد؛ حکمت خدا را زیر سؤال می‌برد و حتی به عدالت خدا هم شک می‌کند. قبرستان‌ها هم در روزهای حضور مادرانِ داغ جوان دیده، همین وضع و اوضاع را دارد و چه بسا سخت‌تر و بدتر.
 
البته واقعیت این است که باید با خودمان روراست باشیم و فکر کنیم که اگر خدای‌نکرده، روزی خودمان در شرایط غم و غصه قرار بگیریم چه برخوردی می‌کنیم؟ لازم نیست حتماً داغ عزیزی را ببینیم، بلکه همین‌که مدتی دستمان خالی شود و طلبکارها از طرفی و خانواده از طرفی فشار بیاورند کافی است. آیا غیر از این است که در همچنین شرایطی از کوره درمی‌رویم و حواسمان پرت می‌شود از این‌که تا امروز چه کسی روزی‌مان را داده و می‌رویم سراغ راه‌هایی که خدا خوشش نمی‌آید؛ و با خودمان می‌گوییم هرکسی به‌جایمان بود، همین کار را می‌کرد. و تنها کاری که نمی‌کنیم یاد خداست و شکر خدا.
 
در چنین موقعیت‌هایی است که می‌توان فرق کسانی که به خداوند اعتقاد قلبی دارند با کسانی که اعتقادشان، تنها در حد لقلقهٔ زبان است، فهمید؛ و الا در شرایط آسایش و رفاه، کمتر کسی است که زبان به گلایه و شکایت از خدا باز کند. کسی که اعتقاد قلبی به خدای مهربان دارد، می‌داند که او شاهد تمامی لحظه‌های زندگی‌اش است و هر اتفاق خوب یا بدی برای او بیفتد، از دیدگان خداوند پنهان نمی‌ماند و برای رسیدن به حق‌وحقوقش، کافی است تا منتظر روز حساب باشد و چقدر بی‌چاره‌اند کسانی که اعتقادی به خدا و قیامت ندارند، زیرا وقتی ظالمی به آن‌ها ظلم می‌کند، هیچ راه امیدی برایشان باقی نمی‌ماند.
 
حضرت زهرا (س) همانطور که خطبهٔ فدکیه را با یاد و نام خدا و شکر نعمت‌های او آغاز کرد، آن را با یاد و نام خدا به پایان برد. البته با بیانی انذارآمیز که هشدار سختی بود برای تمامی کسانی که ظالمانه حق او را گرفتند و حتی با شنیدن استدلال‌های ایشان، باز به ظلم خود ادامه دادند.
 

خطبه فدکیه:

فَبِعَیْنِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُونَ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ‏»[1] وَ أَنَا ابْنَةُ نَذِیرٍ «لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ»[2] فَاعْمَلُوا «إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون»[3]؛[4]
 
آنچه می‌کنید در برابر چشم بینای خداوند قرار داشته و آنان که ستم کردند به‌زودی می‌دانند که به کدام بازگشت گاهی بازخواهند گشت و من دختر کسی هستم که شما را از عذاب دردناک الهی که در پیش دارید خبر داد. پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را می‌کنیم و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر می‌بریم [تا روز قیامت فرا برسد و در دادگاه الهی، حق به حق‌دار برسد].

پینوشت:
[1] سوره شعراء، آیه 227.
[2] سوره سبأ، آیه 46.
[3] سوره هود، آیات 121 و 122.
[4] طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص: 104.