كانسارها (6)
كانسارها (6)
منبع: راسخون
کانسار ۲ طلای ارغش:
مطالعات قبلی انجام شده:
۱-نقشه ۲۵۰،۰۰۰: ۱ زمین شناسی تربت حیدریه (چاپ شده توسط سازمان زمین شناسی )(واعظ پور ،علوی تهرانی،بهروزی ،خلقی و همکاران۱۹۹۲)
۲-گزارش عملیات اکتشافی چهار گوش ۱۰۰،۰۰۰: ۱ نقشه کدکن توسط گروه سازمان زمین شناسی و شرکت اکتسافات ژِئوشیمیایی استان جیانکسی جمهوری خلق چین در ۱۹۹۶-۱۹۹۲ .این گزارش آنومالیهای طلا و آنتیموان را نشان میدهدکه همراه آرسنیک ،تنگستن، جیوه و سزیم است.۴ آنومالی طلا (آنومالی ۲،۳ و کانه طلا ۴ و زون کانی طلا ۲) و اطراف روستای ار غش ،آنتیموان یافت شده است.
۳-اکتشافات نیمه تفضیلی ژئو شیمیایی ۲۰،۰۰۰: ۱ طلای منطقه ارغش به سرپرستی کوثری و ،شمعانیان و باستانی که شامل محدوده ² km ۱۸۵ است و ترسیم نقشه زمین شناسی ۲۰،۰۰۰: ۱ که توسط سازمان زمین شناسی ایران صورت گرفت.
۴-نقشه زمین شناسی ۵،۰۰۰: ۱ و گزارش مربوط به آن (مساحتی برابر² kmکه توسط م. کیوانفر و آ. عسگری از سازمان زمین شناسی کشور در سال ۱۹۹۹ انجام شده است .چینه شناسی، ساختمان سنگ های آذرین درونی و آتشفشانی در منطقه بخصوص سنگ های آتشفشانی ، آذر آواری و کانه دایک های آلکالی طی این عملیات شناسایی شده اند.اطلاعات ترکیب شیمیایی کانی ها ، پتروشیمی ، پترولوژی و دیرینه زیستی نیز جمع آوری شده است.منشـاٌ و ژنز ماده معدنی با توجه به تکتونیک صفحه ای بحث شده است. رگه های کانی ساز اصلی در آنومالیهای ۵،۴،۳،۲،۱ طلا و آنومالی آنتیموان با جزئیات نقشه برداری شده است. درجه کانی سازی رگه اصلی به طور دقیق مطالعه شده است.
۵-نقشه زمین شناسی ۱۰۰،۰۰۰: ۱ کدکن منتشر شده توسط سازمان زمین شناسی و اکتشاف معدنی ایران
در این کانسار ۱۰۲ نمونه از ۱۳ ترانشه برداشت شده است.
کانسار ۳ ارغش:
مطالعات صورت گرفته :
۱- اکتشافات ژئوشیمیایی در زون تکتونیکی _متالوژنیکی سمنان _تربت حیدریه (اکتشافات ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی جیانگشی چین با همکاری سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی در سال ۱۳۷۳
۲- تهیه نقشه زمین شناسی ۵۰۰۰: ۱ (سازمان زمین شناسی در سال ۱۳۷۶ )شناسایی ۵ محدوده طلادار (کانسارهای ۱ تا ۵) و یک کانسار آنتیموان
۳- طراحی و حفر تعدادی ترانشه و تهیه نقشه توپوگرافی ۵۰۰: ۱ در کانسار شماره۳ (در سال ۱۳۷۸)
۴- نقشه زمین شناسی ۵۰۰: ۱ و طراحی ۱۴ گمانه اکتشافی روی کانسار ۳ ،استخراج و استحصال حدود ۲۰۰۰ تن ماده معدنی.
تهیه نقشه توپوگرافی و زمین شناسی در مقیاس ۵۰۰: ۱، طراحی ترانشه و نمونه برداری در سایر کانسارها ،حفر ۱۴ گمانه در اعماق ۵۰ و ۱۰۰ متر در کانسار ۳ ، ۱۴۰۰ متر گمانه و برداشت ۳۱۸ نمونه از بخش های کانی ساز ،داده های حاصل از استحصال ۲۱۱/۳ کیلوگرم طلا از ۱۲۰۰ تن ماده معدنی .برآورد۳/۱۳۷۸ کیلوگرم طلا و ۳۳۸۵۱۸ تن ماده معدنی در سال ۱۳۷۹
۵- ۲۰۰۰ متر حفاری در کانسارهای ۴،۳،۲،۱ و استخراج ۲۰۰۰ تن ماده معدنی ،از این مقدار حفاری ۶۰۰ متر آن به کانسار شماره ۳ اختصاص داده شده است.(سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱)
واحدهای زمین شناسی کانسار شماره ۳:
۱- واحد آندزیت و تراکی آندزیت شامل پیروکسن آندزیت ، دیوریت ، لاپیلی توف ، ریولیت پورفیری و دیوریت که عمده ترین سنگ میزبا ن ماده معدنی میباشد.
۲- آگلومرای خاکستری سبز، قهوه ای همراه با رگچه های کوارتز و کلسیت
۳- لاپیلی توف های سبز خاکستری و قهوه ای
۴- توف های کریستالین قهوه ای روشن
۵- توف های برشی قهوه ای روشن
۶- پیروکسن آندزیت صورتی تیره ،خاکستری تیره
۷- ریولیت های پورفیری قهوه ای روشن ، زرد روشن
۸- کنگلومرای الیگوسن
کانسار شماره ۳ به شش زون تقسیم بندی شده است:
۱-زون شماره:AuIII_ ۱ این زون به ضخامت ۱۰۰۰ متر مهمترین و بزرگترین زون به شمار میرود عیار ماده معدنی بیش از یک گرم در تن است.این زون دارای سه بخش کانی سازی می باشد:
۱- بخش سیلیسی_لیمونیتی که رگه کوارتز با بافت برشی که در بعضی نقاط با اکسیدهای آهن آغشته است.
۲- بخش اکسیدی که شامل لیمونیت،گوتیت و هماتیت که پر عیارترین قسمت رگه است .
۳- بخش کائولینیتی که کم عیارترین بخش کانسار است.شیب رگه ۵۵ تا ۸۰ درجه به سمت شمال و شمال غرب است.
حداکثر عیار طلا مربوط به بخش های سیلیسی و اکسیدی است.دامنه تغییرات عیار بین ۱/۰ تا ۵/۲۷ گرم در تن و عیار میانگین ۴- ۵ گرم درتن است.ضخامت در بخش اول رگه ۳/۲ متر ، ماکزیمم ضخامت ۴۳/۶ متر و حداقل ضخامت ۴۸/۰ است و سنگ میزبان آن گرانیت ،آندزیت آگلومراو دیوریت است.
۲-زون شماره AuIII_ ۲ :ضخامت این زون ۶۵۰ متر است که دارای عیار ۱ گرم در تن میباشد.این زون به دو قسمت a و b تقسیم شده است که قسمت a دارای طول ۳۳۰ متر و ضخامت ۳ متر و سنگ میزبان لاپیلی،توف ، آندزیت های سبز تیره و دیوریت میباشد.قسمت b دارای طول ۳۲۰ و ضخامت ۵/۴ متر می باشدو عیار ماده معدنی در این قسمت۱۲/۳ و ۲۵/۲ گرم در تن است و دارای سنگ میزبان لاپیلی ،توف و آندزیت است.شیب رگه ۶۰ تا ۸۰ درجه به سمت شمال شرق میباشد.
۳- زون شماره AuIII_۳ : این زون دارای ضخامت ۸۰۰ متر می باشد که دارای ۸ رگه سیلیسی و کلسیتی میباشد.که شیب رگه ها بین ۴۰ تا ۸۵ درحه به سمت شمال غرب میباشد.ضخامت متوسط رگه ها در حدود ۵/۱ متر میباشد. حداکثر عیار آن ۳۸/۲ گرم در تن می باشد.سنگ میزبان این زون گرانیت، آندزیت و لاپیلی توف میباشد.
۴- زون شماره AuIII_۴ :ضخامت این زون ۱۰۰۰متر میباشدکه شامل رگه های سیلیسی و کلسیتی میباشد.ضخامت متوسط رگه ۱ متر است و شیب رگه ۴۰ تا ۸۰ درجه به سمت شمال غرب میباشد. حداکثر عیار آن در حدود ۷۵/۱ گرم در تن است.سنگ میزبان آن گرانیت، آندزیت و لاپیلی توف میباشد.
۵- زون شماره AuIII_۵ ضخامت این زون ۶۵۰ متر می باشد.که شامل رگه کلسیتی و سیلیسی است و ضخامت میانگین رگه ۱ متر می باشد.حداکثر عیار آن ۳۸/۲ گرم درتن است .و سنگ میزبان آن آندزیت و لاپیلی توف بوده است و همه رگه ها درآن به خوبی برونزد ندارند.
۶- زون شماره AuIII_۶ ضخامت این زون ۳۵۰ متر است و حداکثر ضخامت آن ۲/۱ متر بوده و دارای ضخامت میانگین ۷/۰ تا ۸/۰متر است.درون سنگ میزبان دیوریتی و آندزیت پورفیری رگه های سیلیسی با حداکثر عیار ۳۱/۲ گرم در تن قرار دارد.
آلتراسیون در این کانسار از نوع کائولن ،سریسیتی،آرژیلیتی،سیلیسی ،پروپیلیتی،سرپانتینی و کلریتی میباشد.
بدلیل درزه ها و شکستگی های فراوان در منطقه سیالات هیدروترمال حاصل از تفریق ماگمایی که غنی از مواد معدنی بوده اندبه درون شکستگی های مذکور تزریق شده و ضمن تشکیل رگه های سیلیسی و کلسیتی طلادار باعث دگرسانی در سنگ های میزبان شدهاند که گاه ضخامتی درحدود چندین متر در حواشی رگه ها را شامل میشوند که عمدتاً از نوع آلتراسیون لیمونیتی ، آلونیتی، سریسیتی و کائولینیتی میباشد.
برداشت۶۹۲ نمونه از ۴۰ ترانشه و حفر ۱۳ گمانه اکتشافی به میزان ۹۵/۱۳۳۵ متر و برداشت ۳۱۸ نمونه .
کانسار ۴ ارغش :
کلیه کارهای انجام شده:
۱- ۴۰ ترانشه در کانسار شماره ۳ و برداشت ۶۹۲ نمونه از آنها.عیارگیری طلا، نقره ،جیوه، آرسنیک و آنتیموان.
۲- نقشه توپوگرافی و زمین شناسی۵۰۰: ۱ از کانسارهای ۱،۲،۳،۴،۵ .
۳- برداشت ۱۰۲ نمونه از ۹ ترانشه جهت آنالیز طلا و چند عنصر دیگر .
۴- حفر ۱۳ ترانشه از کانسار ۲ و برداشت ۶۶ نمونه.
۵- برداشت ۸۱ نمونه از ۱۱ ترانشه از کانسار شماره ۴ .
۶- حفر ۱۲ ترانشه از کانسار شماره ۵ و برداشت ۱۴۰ نمونه از آنها.
۷- حفر لاگینگ، ۱۴ گمانه اکتشافی از کانسار شماره ۳ و برداشت۳۱۸ نمونه از آن .
۸- استخراج حدود ۲۰۰۰ تن ماده معدنی از کانسار شماره ۳.
۹- استحصال ۲۱۱/۳ کیلوگرم طلای خالص از ۱۲۰۰ تن ماده معدنی استخراج شده از کانسار شماره ۳.
۱۰- ساخت ۴ عدد حوضچه (Leach) به ابعاد ۱۵/۱×۷×۶ متر و ۴ عدد حوضچه استحصال به ابعاد۸۰/۱×۵×۳.
۱۱- احداث ساختمان اداری و اتاقهای کنترل ،کوره ذوب و ژنراتور.
۱۲- نصب دستگاه سنگ شکن و کوره ذوب طلا.
۱۳- راه اندازی آزمایشگاه صحرایی در محل معدن جهت اندازه گیری عیار طلا در ماده معدنی و باطله بر جای مانده از آن به منظور محاسبه درصد بازیابی.
کانسنگ استخراج شده بعد از حمل از کارگاه استخراج به محل دپوی سنگ شکن، توسط دو عدد سنگشکن فکی با ابعاد دهانه cm ۴۰×۷۰ و یک سنگشکن چکشی خردایش گردیده که محصول نهایی با دانهبندی d۸۰ در حدود ۳-۲ میلیمتر خواهد بود.
بعد از خردایش عملیات آماده سازی خوراک انجام میگیرد و خوراک به کنار حوضچه منتقل میگردد.
جهت عملیات استحصال طلا بروش Vat Leaching عدد حوضچه لیچ و آرامش ساخته شده است.
حوضچه لیچ به ابعاد ۱.۱۵× ۷×۶ با شیب ۳% به یک طرف و حوضچه آرامش به ابعاد ۱.۸×۵×۳ با سطوحی غیرقابل نفوذ ساخته شدهاند. کف حوضچه لیچ با یک سطح مشبک کاذب با استفاده از چوب و تخته و گونی پوشانده که ضخامتی در حدود ۱۰ سانتیمتر را دارد. بعد از انتقال ماده معدنی به داخل حوضچه لیچ که تقریباً ظرفیتی در حدود ۴۵-۴۰ تن را دارد، در داخل حوضچه آرامش نیز با افزودن مواد شیمیایی مورد نیاز (سیانیدسدیم، مواد قلیایی و اکسیدان) محلولی در حدود ۱۵-۱۲ ساخته خواهد شد و آنگاه محلول حاضر به داخل حوضچه لیچ بر روی ماده معدنی پمپاژ میگردد. بعد از چندین مرحله پمپاژ و تخلیه، طلا از داخل کانسنگ وارد محلول می شود (بصورت کمپلکس خطی سیانور)
جهت آزادسازی طلا از کمپلکس مربوطه، در داخل جعبهای که از قبل طراحی شده مقداری فویل روی قرار داده میشود آنگاه محلول باردار از داخل فویل روی عبور داده میشود (دبی ۱۵-۱۰ لیتر در دقیقه) که این مرحله نیز ۷-۵ روز بصورت سیکل بسته انجام خواهد گرفت. واکنش بین Au و Zn بصورت زیر است :
بعد از اطمینان از ترسیب طلا، فویلهای روی حاوی طلا جمعآوری و در اسید سولفوریک غلیظ ۹۸% لیچ و بعد از فیلتراسیون لجن طلا آماده خشک کردن و ذوب خواهد بود.
سنگ شناسى
آهک خاکسترى ضخيم لايه تا توده اى
دولوميت قرمز تا قهوه اى
دولوميت هاى زين اسبى که معرف دماهاى بين 50 تا 150 درجه سانتيگراد هستند و بافت گزنوتوپيک را تشکيل مى دهند در مقاطع نازک سنگها قابل مشاهده هستند.
روى واحد فوق را شيل و مارن سبز رنگ مى پوشاند که داراى آهک خاکسترى فسيل دار است. بزرگترين بيرون زدگى شيل در کوهپايه هاى پايين معدن گود زندان به طرف غرب و همچنين کانسار کلاه دروازه است.
تکتونيک
پديده اتساع در کلاه دروازه به خوبى مشاهده مى شود. فضاهاى حاصل از اين فرآيند در سنگ هاى آهکى توسط کلسيت و در دولوميت ها با باريت پر شده اند و ساختى شبيه Pinch and Swell را تشکيل مى دهند. برشهاى مربوط به گسل ها که در ناحيه جنوبى ايرانکوه رخنمون دارند از نوع Chaotic بوده و به ابعاد مختلف از ميلى متر تا دسى متر ديده مى شوند و فضاى بين قطعات، توسط مواد معدنى باريت يا گالن پر شده است.
پديده کارستى شدن در ناحيه معدنى به طور وسيعى ديده مى شود که احتمالا در اثر پايينى و يا نفوذ سيالات گرمابى ساختمانهاى کارستى ايجاد و بعدا ماده معدنى در آنها راسب شده است. اين کارست ها توسط کربناتهاى روى و سرب نيز پر شده اند.
کانه زايى در کانسار کلاه دروازه
ژئوشيمى ايزوتوپى
ترکيب ايزوتوپى اکسيژن در مقايسه با تغيير سنگهاى کربناته طى زمان زمينشناسى تفاوت دارد در حاليکه کربناتهاى هم سن، مقادير نسبت ايزوتوپى بين 0 تا 2- در هزار را نشان مىدهند. محدودة تغييرات سنگهاى کربناته کلاه دروازه بين 7- تا 12- در هزار است.مقادير نسبت ايزوتوپى اکسيژن( ) کانىها، تابعى از ترکيب ايزوتوپى سيال مادر و دماى محيط زمان تهنشينى بودهاند (فار، 1370). ميزان نسبت ايزوتوپى اکسيژن ( ) دولوميتها در مقايسه با سنگهاى آهکى کاهش يافته است که به علل زير بستگى دارد :
1ـ تبلور دوباره يا دولوميتى شدن توسط آب جوى
2ـ دولوميتى شدن توسط آب دريا در دماى بالاتر
3ـ دولوميتى شدن به خاطر تدفين
مقادير نسبت ايزوتوپى اکسيژن سيال در زمان کرتاسه، شبيه امروز بوده است. بنابراين بعيد به نظر مىرسد کاهش نسبت ايزوتوپى ( ) در دولوميتها کاملاً به خاطر آب جوى باشد، چون آب جوى، منيزيم کافى براى دولوميتى کردن ندارد. اين پديده نمىتواند در دماى بالا هم باعث تغيير در نسبت ايزوتوپى اکسيژن( ) شود. به دليل وجود بافت گزنوتوپيک موجود در زمينه سنگ که دماى بيشتر از 50 درجه سانتيگراد را نشان مىدهند و همچنين به خاطر وجود دولوميتهاى زين اسبى، (که معرف دماى بين 50 تا 150 درجه سانتيگراد محلولها هستند، تغييرات نسبت ايزوتوپى اکسيژن( ) سنگ درونگير دولوميته در ستون چينهشناسى کلاه دروازه تنها با يک گراديان ژئوترمال غيرعادى جوابگو است.
در ازاى هر واحد در هزار (Permil) ايزوتوپ، اختلاف نسبت ايزوتوپى ( ) اختلاف دماى نزديک به 4 سانتىگراد لازم است و اختلاف درجه حرارت تشکيل در نمونه داراى کمترين مقدار نسبت ايزوتوپى اکسيژن ( ) و نمونه داراى بيشترين مقدار اکسيژن نزديک به 12 درجه سانتيگراد مىباشد. بنابراين اختلاف ضخامتى نزديک به 400 متر لازم است تا چنين اختلاف درجه حرارت توجيه شود.
لذا بايد فرض کنيم که ورود سيالات گرم به درون سيستم توسط يک سيستم فعال هيدروترمال صورت گرفته باشد. جايگزينى کربناتها و تشکيل دولوميت زين اسبى در مرحله کانهزايى مىتواند از نظر ايزوتوپى در همان سيال تحت شرايط حرارتى بالاتر رخ دهد. سيالات گرمى که باعث رسوب دولوميت زين اسبى شدهاند سنگهاى آهکى قبلى را دولوميتى کردهاند بنابراين ترکيب ايزوتوپى مشابه دارند (Qing and Mountjoy, 1990). نزديکى به گسل کلاه دروازه و نيز گستردگى درزهها و شکستگىها، عبور جريان سيالات را ممکن مىسازد.
نتيجتا با توجه به اينکه اکثر کانههاى معدنى در اين کانسار را محصولات اکسيدى سرب و روى تشکيل مىدهند احتمالاً مىتوان انتظار داشت که اختلاط سيالات کانهساز با آبهاى زيرزمينى (بالاى سطح ايستايى) غنى از اکسيژن باعث بوجود آمدن چنين حالتى شدهاند (Barnes, 1979). سيالات کانهدار در منطقه احيايى با گوگرد احيايى ترکيب شده و کانههاى سولفيدى نظير اسفالريت و گالن را تشکيل مىدهند و در منطقه اکسيدان فلزات پايه و باريم با آبهاى غنى از و ترکيب شده و گانههاى کربناته و سولفاته نظير اسميت زونيت و باريت را تشکيل مىدهند. فضاهاى کارستى ناحيه و فضاهاى حاصل از فرآيند گسل خوردگى و اتساع، مکان مناسبى جهت تشکيل اين گونه کانىها را ايجاد کرده است.
وجود کانى هاى سولفاته در کانسار که تجمع زيادى از باريت را در ناحيه معدنى باعث شده است و فراوانى مواد ارگانيک به صورت بيتومين و نيز وجود کانى هاى اکسيده و سولفيدى در ناحيه معدنى، مى توان يک مدل اختلاطى براى پيدايش کانسار دروازه در نظر گرفت.
مجموع خصوصيات فوق نشان مى دهد که کانسار کلاه دروازه در گروه کانسارهاى اپى ژنتيک روى و سرب با سنگ کربنات مشابه تيپ دره مى سى سى پى قرار مى گيرد.
منابع :
http://geoaria.blogfa.com/post-387.aspx
http://www.gsi.ir
http://daneshnameh.roshd.ir/
http://geomashhad.persiangig.com
http://forum.p30world.com
http://www.ngdir.com
http://www.talajavaher.net/
http://www.ngdir.ir
www.forum.p30world.com
http://www.mydocument.ir
مراجع :
[1] فار، گونتر (1370) اصول زمينشناسى ايزوتوپى، ترجمه بيژن اعتمادى، دانشگاه شيراز، صفحه 750.
[2] Barnes, H.L, Geochemistry of hydrothermal ore deposits, New York, John Wiley, PP. 198, (1979).
[3] Dunham, R.J, Classification of Carbonat Rocks According to Depositional Texture, AM. Assoc. petroleum Geologists Mem 1.P. 108-121, (1962).
[4] Garven, G. and Freeze, R.A, The role of Regional Ground Water flow in the formation of ore deposits in sedimentary basins. A Quantitive analysis, In: Zaray G, Ed, Proceedings of the second national association of hydrogeologists, Canadian PP. 59-68, (1982).
[5] Ghazban, F., Mcnutt, R.H, and Schwarzh. P: (1994), Genesis of Sediment-Hosted Zn-Pb-Ba deposits in Iran Kuh district, Esfahan Area, West-central Iran, Vol. 89, P: 1262-1274.
[6] Gregg, J.M. and Sibley, D.F. Epigenetic dolomitization and the origin of xenotopic texture. Journal of sedimentary petrology, 54; P: 908-931, (1984).
[7] Hutchison, R.W; Economic deposits and their tectonic settings, Macmillan, London, 365 P., (1983).
[8] Krauskopf, K.B; Introduction to geochemistry 2nd. Edition. McGrow-Hill. 617P., (1979).
[9] Land, L.S, The origin of massive dolomite. Journal of geological education, V. 33, P: 112-125,(1985).
[10] Qing, H. and Mountjoy, E, Larg scale fluid flow in middle devonian presquile barrier western canads sediments basin. Geology, V. 20, PP: 903-906, (1992). /س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}