صبر و استقامت در اسلام

صبر و استقامت در اسلام یکی از فضایل اخلاقی است که از ارزش بالایی برخوردار می باشد و در احادیث وارد شده از اهل بیت (علیه السلام) در مورد معنای صبر و استقامت صحبت شده است.
 

احادیث در مورد صبر و استقامت در اسلام

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.(1)

امام علی (علیه السلام):

صبر آن است که انسان گرفتارى و مصیبتى را که به او مى رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.(2)

امام علی (علیه السلام):

اگر صبر کنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بیتابى کنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهکار خواهى بود.(3)
 
صبر و استقامت در بیان امام صادق (علیه السلام)
حضرت صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:

تنها صبر است که آن چه را که در باطن بندگان از نور و روشنایی ایمان هست ظاهر می کند، و شکایت و ناله در مقابل بلاها ظاهر کننده تاریکی و وحشتی است که در قلب اشخاص وجود دارد.

البته همه مردم مدعی وجود صبر در خودشان هستند، لکن صبر فقط در نزد کسانی یافت می شود که ایمان یقینی و خالصانه به خداوند داشته باشند.

شکایت و جزع هم صفتی است که همه مردم وجود آن را در خود انکار می کنند، در صورتی که منافقین نمونه کامل این صفت هستند. زیرا نزول محنت و بلا می تواند ماهیت راستگویان و دروغگویان را نمایان سازد.

منافقین چون ظاهرشان با باطنشان یکی نیست از این جهت به محض این که گرفتار بلا شدند ماهیت آن ها معلوم می گردد و لب به شکایت و گله باز می کنند، در نتیجه رسوا می شوند.

البته صبر حقیقی که صفت مومن شناخته شده صبری است که انسان به میل و رغبت خود آن را در قبال بلاها و رنج ها به کار برد. ولی اگر بردباری از روی ناچاری و اضطرار باشد آن صفت کمال واقعی در وجود انسان پدید نمی آورد.

معنای شکوه و جزع هم این است که قلب آدمی از مشاهده یک بلا و یا یک مصیبت مضطرب شود و آن شخص متالم گردد و رنگ صورت و حالش دگرگون شود.

به طور کلی هر بلایی که نازل می شود، [اگر] از ابتدا خالی از تسلیم شخص به آن بلا و توجه به سوی خداوند و تضرع به او باشد، این شخص صبور نیست بلکه شکوه گر و بی بردباری می باشد.

صبر یک حالت مقاومت مثبت است که اولش بسیار تلخ ولی آخرش بسیار شیرین و مطبوع می باشد.

به عبارت دیگر صبر لقمه هایی است که لقمه اول تلخ و ناراحت کننده است ولی هر چه جلوتر برود شیرین تر می شود که لقمه آخر آن از همه گواراتر است.

پس اگر کسی آن لقمه های تلخ اولی و دومی و سومی را بخورد و باز هم ادامه دهد می تواند به لقمه ی آخری که نتیجه صبر است و بسیار گوارا هم می باشد برسد.

ولی اگر از همان لقمه اولی و یا دومی تلخ زده شد و نتوانست سختی آن بلا و یا آن مصیبت را تحمل نماید، دیگر نمی تواند به صبر و استقامت دست یابد.

هر کس قدر و ارزش واقعی صبر را بشناسد دیگر از آن دست بر نمی دارد. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم در داستان حضرت موسی با حضرت خضر (علیه السلام) می فرماید: حضرت خضر به موسی می گوید (تو چگونه می توانی به چیزی صبر کنی که از  نتیجه و عاقبت آن آگاه نیستی؟.) [و کیف تصبر علی مالم تحبطه خبرا. ]

با توجه به مفاد این آیه کسانی می توانند صبر و بردباری را پیشه خود سازند که نتیجه شیرین آن را قبلا دیده باشند.

بنابراین اگر کسی از روی اکراه به بلا و مصیبت صبر کند (یعنی نه از روی اشتیاق و رغبت) و یا این که به مردم از آن مصیبت شکایت نکند و یا به خاطر حفظ آبروی خویش در مقابل دیگران جزع و ناله نکند، این اشخاص از نظر اسلام جزو صبر کنندگان عام می باشند و نصیبشان از این گونه صبر همان است که خداوند فرموده (یا محمد به صبر کنندگان مژده بده) [و بشر الصابرین] یعنی آن ها را به بهشت و مغفرت ما مژده بده.

ولی اگر مومنی بلا و مصیبت ها را با اشتیاق و میل استقبال کند و با آرامش و وقار آن ها را تحمل نماید، این شخص مقامش از آن شخص اولی والاتر است و جزو صابران خاص محسوب می شود و نصیب این شخص از عنایت خداوند متعال همان است که فرموده (به درستی که خداوند با صبر کنندگان است.) [ان الله مع الصابرین]

پی نوشت:
1.کافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۹۱، ح۱۵
2. عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۵۶ ، ح ۱۴۳۹
3.جامع الأخبار(شعیری) ص ۱۱۶


منبع: سایت دلدادگان